من می روم که در راه خدا جان ببازم
پس از پيروزي انقلاب از نخستين كساني بود كه به
عضويت كميته هاي انقلاب اسلامي و سپس عضو بسيج مستضعفين گرديد. از همان اوايل جنگ
تحميلي درحاليكه دوران تحصيل را مي گذارند. بسيارمشتاق خدمت درجبهه هاي نبردحق
باطل بود ولي به علت گرفتاريهاي خانوادگي و تحصيلي نتوانست تا اخذ ديپلم به جبهه
برود. پس از پايان تحصيلات متوسطه به طور
داوطلب به جبهه رفت و در تاريخ یازدهم مهر
ماه 1361، به نداي رهبر لبيك گفت و به لقاءالله پيوست.
فرازی از وصیت نامه شهید
بسم الله الـــــــــرحمـــن الـــــر حـيـم
«الذين آمنوا و هاجروا وجاهدوا فى سبيل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئك هم الفائزون»
«كسانيكه ايمان آوردند و هجرت كردند و جهاد كردند در راه خدا با اموالشان و جانشان، در نزد خدا درجه و مقامى بزرگ دارند و همانا رستگارانند.» سوره توبه- آيه 19
بنام الله نويد دهنده پيروزى حق بر باطل و با نام شهيدان انقلاب اسلامى و تمامى شهداى جهان اسلام كه از خونشان نهال اسلام رشد نموده و اسلام را روز به روز زنده تر و دشمن اسلام را به پرتگاه نزديكتر مى كند.
خدايا! فقط تو را مى پرستم و فقط از تو يارى مى خواهم چون فقط تو سزاوار پرستشى و فقط از تو يارى مى خواهم زيرا كه بالاتر از هر قدرتى و در راه تو جان مى دهم كه بهترين مرگ ها مرگ در راه تو است و چشم اميدم به تو مى باشد زيرا بخشندگى و مهربانى تو از هر مهربانى و بخشنده اى بيشتر است و قدم در راه تو مى گذارم زيرا كه بهترين راه مى باشد و هدفم رسيدن به شهادت در راه تو است زيرا كه بهترين هدف است. در اين زمان كه ابر فاسدان و چپاولگران شرق و غرب دست بدست هم داده و سعى مى كنند تا انسانيت را از بين ببرند و تمامى ثروت هاى معنوى انسان را غارت كنند و از بين ببرند و به هدف كثيف خود برسند اين وظيفه هر مسلمان آگاهى است كه بر عليه آنها قيام كند هم اكنون كه لطف خدا شامل حال كشور ما شده است و به ما رهبرى داده است كه ما را بيدار كرده و ما را به راه خدا و انبياء دعوت مى كند. من وظيفه خود دانستم كه به نداى رهبرم پاسخ مثبت دهم و براى جنگ با كافران صدامى به جبهه جنگ حق عليه باطل عزيمت كردم و اميدوارم كه خداوند مرا يارى كند تا بتوانم وظيفه ام را نسبت به انقلاب و رهبر آگاه و امت حزب الله و ايثارگر خوب انجام دهم من با چشمى باز و آگاهانه قدم در اين راهى گذاشته ام كه امام حسين(ع) و يارانش قدم گذاشتند و در اين راه از همه چيز خود مى گذرم و تا به حال گذشته ام.
من مى روم كه در راه خدا جان ببازم و جان خود را در راه خدايى فدا كنم كه تمام وجودم را به من داده است و من هم تمام وجودم را در راه او مي دهم و افتخار مي كنم كه در راه خدا جان مي دهم زيرا مرگ در راه خدا بهترين مرگهاست و مرگى است كه شهادت نام دارد كه انسان پس از شهادت حياتى جاويد خواهد يافت و فقط جسم او از بين خواهد رفت و راه او و ياد او و نام او براى هميشه در خاطره ها خواهد ماند .
شهادت پيروزى است كه انسان در مقابل دنياى مادى به دست مي اورد و رسيدن به شهادت فتح قله پيروزى در راه خداست و شهادت افتخار من است و آرزوى من است ، هدف من خدمت در راه خدا براى خاطر رضاى خدا مي باشد و اميدوارم كه در اين راه به پيروزى بر دشمنان اسلام برسم كه اينگونه شهيد شوم البته شهادت نصيب هر كسى نمىشود و فقط خدا كسانى را شهيد مىكند و زندگى جاويد مىبخشد كه با نيت خالص و پاك قدم در راه خدا بگذارند كه البته اميدوارم كه نيت من هم خالص و پاك باشد و من خود را لايق شهادت نمىدانم ولى اگر خداوند بزرگ نظر لطفى به من گناهكار نمود و گناهان مرا بخشيد و من به شهادت يعنى قله پيروزى رسيدم.
از شما پدر و مادر عزيزم مى خواهم كه با روحيه اى
عالى و ايمانى قوى چون كوه استوار باشيد و در مقابل جنازه من آنچنان صبور و مقاوم
باشيد كه منافقان و دشمنان اسلام به لرزه بيافتند و از روحيه شما درس بگيرند و توبه
كنند و به دامن اسلام پناه بياورند و از پدر و مادر و خواهر و برادرانم و تمامى اقوام
عزيزو دوستان و برادران گرامىام مىخواهم در برخورد با شهادت من روحيه خود را
تقويت كنند و در تشييع جنازه من با روحيه اسلامى و ايمانى محكم چون كوه شركت كنند
و با روحيه عالى خود آنچنان مشت محكمى بر دهان دشمنان اسلام بزنند كه آنها از ترس
بر جايشان خشك شوند.
در روز تشيع جنازه من گريه نكنيد زيرا كه شهيد گريه ندارد بلكه خوشحال باشيد چنانكه فكر كنيد روز عروسى من است و كسانيكه پشتيبان ولايت فقيه و طرفدار اين انقلاب نيستند حق ندارند در تشييع جنازه من شركت كنند و از پدر و مادر عزيزم مىخواهم كه اولا مرا ببخشند و حلالم كنند و در تشيع جنازه من گريه نكنند و اگر مىخواهند گريه كنند در منزل و آنهم آرام گريه كنند اگر من به اين درجه بزرگ رسيدم جنازه مرا در گلزار شهداى چهارصد دستگاه دفن كنيد و من دلم مىخواهد كه در اين گلزار دفن شوم ولى اگر پدر و مادرم تصميم گرفتند مرا در جاى ديگرى دفن نمايند مىتوانند در هر جايى كه دلشان مىخواهد مرا دفن كنند در هنگام دفن كردن جنازه من از .تمامى كسانى كه مرا مىشناسند بخواهيد كه گناهان و بدى هاى مرا ببخشند و در اين روز مرگ بر آمريكا يادتان نرود و در هنگام دفن چند آيه از قرآن مجيد بخوانيد و مرگ بر منافق همه با فرياد بلند بگوييد و در روز تشييع جنازه بر روى تابوت و همچنين بر روى قبرم عكس بزرگى از امام و عكس كوچكى از من بچسبانيد تا مردم بدانند كه پيرو امام و رهبر آگاه بوده ام و در راه او براى رضاى خدا جان داده ام و در آخر از پدر و مادرم مى خواهم كه مرا ببخشند و براى من دعا كنند تا خداوند گناهان مرا ببخشد پيرو ولايت فقيه باشيد و عبادت خداوند و نماز را فراموش نكنيد و ياد خدا باشيد كه ياد خدا آرام بخش دل ها مى باشد وامام را دعا كنيد كه تمام اين نعمت ها از بركت وجود چنين رهبرى است و هرچه فرمان مى دهداز دل وجان گوش دهيد و فرمانش را انجام دهيد و در آخر مى خواهم از شما كه تمام چيزهايى را كه از من به جاى مانده است در راه رضاى خدا استفاده كنيد و به مصرف در راه خدا برسانيد.
هيچكس
حق ندارد از خون من استفاده شخصى يا گروهى بكند و اگر مى خواهيد در مورد شهادت من
تبليغ كنيد بايد براى خدا و به خاطر رضاى خدا باشد. بادرود و سلامى بيكران به امام
زمان (عج) و نايب بر حقش امام خمينى و امت مسلمان ايران.
كوچيك شما - مسافر كربلا سی ام شهریور ماه1361
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنر