نگاهی به حیات و کلام طیبه شهید «مرتضی فلاح پور»
نویدشاهدالبرز؛ شهید «مرتضی فلاح پور» روستا زاده ای از اهالی «چندار» واقع در بخش «ساوجبلاغ» بود که پدرش به شغل کشاورزی در سایه الطاف و نعمتهای الهی امور خانواده را با تلاش و کوشش به خوبی تامین می کرد و همگی شکر گذار نعمات الهی البته در زندگی ساده و بی آلایش اما زیبای خود بودند.
دوران تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش گذراند و سپس به یاری پدر خانواده در امور کشاورزی به فعالیت در زمینه برق و امور فنی پرداخت.
او در کارهایی از قبیل لوله کشی یا تعمیر وسایل برقی و حتی کارهای ساختمانی به خانواده و دیگران کمک می کرد و از هر طریق به یاری دیگران همت داشت.
در سال های قبل از انقلاب با وجود سن کم خود به یاری مبارزان می پرداخت و با پخش اعلامیه و شعار نویسی دستی به یاری انقلاب بلند می کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز وقتی به همراه دوستان به شهر قم برای دیدار حضرت امام خمینی(ره) سفر کرد. او نمی توانست شادی و شعف و فخری که از دیدار امام در وجود خود داشت پنهان کند و این اولین زیارت خود را سبب مباهات و سعادت می دانست.
والدین و افراد خانواده و همه اطرافیان از خلق نیکویش بسیار خشنود بودند و می گویند که انسانی وارسته و پاک و نوع دوستی بوده است.
وی در نمازهای جمعه و جماعت شرکت داشت و سعی می کرد نماز خود را در مسجد به جا آورد. وی در اوقات فراغت به مطالعه می پرداخت و از سخنرانی های بزرگان توشه می گرفت.
در
زمان فرارسیدن وظیفه خدمت مقدس سربازی بی درنگ به جمیع نیروهای جان بر کف و جوانان
غیرتمند کشورمان پیوست و اماده دفاع از کیان ملی خویش پس از گذراندن دوران آموزشی
نظامی راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل گردید و در منطقه «مریوان» در صف ارتش بیست
میلیونی سینه بر سینه دشمن ایستاد و تا مدت ها جنگید و
سرانجام در روز چهارم مهرماه سال 1361، در درگیری با منافقین کوردل در اثر اصابت
یک گلوله به نخاع در اثنای عملیات مسلم بن عقیل از ادوار به آزادی از تعلقات این
دنیای فانی رسید و دعوت حق را لبیک گفت. تربت پاکش در گلزار شهدای «چندار» نمادی از ایثار و استقامت
در راه وطن است.
فرازی از وصیت نامه شهید را در ادامه می بینید:
«به نام خداوند متعال»
دست خدا هست بالای سرم مادرم
مطیع فرمان رهبرم مادرم
گر خورد تیر به این پیکرم مادرم
این امتحان است که می دهم مادرم
عشق حسین کرده مرا بی قرار مادرم
سوی شهادت شده ام رهسپار مادرم
بر تو وصیت کنم ای مادرم ای مادرم
گریه مکن سینه مزن مادرم
شیون مکن مادر در مرگ خونبارم
بگذر زمن دیگر عزم سفر دارم
ای بندگان خدا فقط برای خداوند قیام کنید و در راه او قدم بر دارید برای او به خاک بیفتید و فقط او ر ا سجده کنید و بنده مطلق خداوند باشید.
نماز بخوانید و خدای را سپاس گویید او را ستایش کنید چون فقط او سزاوار ستایش است.
اگر چرخ گردون بود زین تو * سرانجام خشت است بالین تو
برادرم دین پیغمبر به پا کن * نماز و روزه و ذکر خدا کن
خدایا! خدایا! بارالها ظهور حضرت امام زمان ما را نزدیک بفرما.
خداوندا! بارالها این رهبر کبیر انقلاب ما را تا انقلاب حضرت امام زمان طول عمر عطا بفرما.
خدایا! بارالها! رزمندگان اسلام را در کلیه جبهه ها به پیروزی نهایی برسان.
خدایا! بارالها! دشمنان امام و امت حزب اله ایران را اگر هدایت می شوند هدایت و اگر هدایت نمی شوند خوار و ذلیل بگردان.
خدایا! پدر و مادر ما را از ما راضی و خشنود بگردان.
خدایا! بارالها ما گنه کاریم گناهان ما را ببخش و بیامرز.
پروردگارا! توفیق عنایت بفرما تا نعمتهایی که به ما عطا کردی شکر گزار باشیم
پروردگارا!
بارالها! این عبادتهای ما را قبول درگاهت گردان.
پروردگارا! شهدای ما را با شهدای صدر اسلام محشور بفرما.
یا رب! به بندگان لطفی نما دگر بار.
تا انقلاب مهدی این پیر را نگهدار.
آن روزی که به دنیا امدی عریان
جمعی به تو خندان و تو بودی گردان.
کاری بکن ای دوست به وقت رفتن
جمعی به تو گریان و تو باشی خندان
ملت دنیا بدانند که در ایران زمین حق پایدار است.
ای حضرت مهدی نظر کن * ببین جانها همه به مقدمت نثار است
«والسلام»
کردستان مریوان پایگاه هاشم
«مرتضی فلاح پور»
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره
اسناد انتشارات، هنری