گذری بر سیره زندگی شهید «ایرج اکبری»
نویدشاهد البرز؛ شهید «ایرج اکبری» در سومین روز از دیماه سال 1345، در شهر «رشت» در خانواده ای تنگدست و مستضعف متولد شد. در بازیهای کودکانه اش غرق بود که پدر سایه از سرش بر گرفت و به جهان ابدیت پیوست و او در کنار مادر و سایر اعضای خانواده بار این غم سنگین را به مشقت بسیار به دوش کشید.
وی ادامه حیات خود را با رنج فراوان از سر گرفت و شهید ایرج دبستان را که گذراند و وارد مقطع راهنمایی تحصیلی شد. با احساس و مسئولیت و درک و شعور بالایی که داشت از ظواهر زندگی پی به مشکلات اقتصادی خانواده برد و بدین جهت به کار و تلاش در کنار تحصیل اندیشید و از سنین نوجوانی شروع به کار و فعالیت کرد.
او در فصل تابستان و در سایر ایام تعطیلی مدارس به کارگری می رفت و مزد خود را صرف هزینه های منزل می نمود استعداد خوبی داشت و در محیط آرام و امنی که به زحمت مادر برای انان فراهم شده بود در درس های خود پیشرفت خوبی داشت.
احساس دلبستگی و علاقه خاصی به مادر خود داشت و از ایشان حرف شنوی کامل داشت. او بسیار دلسوز بود و در حد توان برای رفاه مادر و اهل خانه تلاش و فداکاری می کرد. خانواده ای مهربان و صمیمی بودند و با وجود اینکه جای خالی پدر به خوبی در بین انان محسوس بود ولیکن درایت و صبر مادر تحمل این مصیبت را بر انان اسان تر می نمود.
شهید ایرج جوانی مومن و متعهد و با تقوی و شجاع بود. در درس و کار اراده استواری داشت. در اجتماع انسان فعال و کار امدی بود و محبوبیی در میان مردم داشت. بسیار بی باک بود و از سر این شجاعت وقتی جنگ و جهاد بر جوانان این مرز و بوم واجب گشت. او نیز بی درنگ بر این فریضه جامه عمل پوشانده و داوطلب شرکت در جنگ تحمیلی شد.
پس از
سپری کردن دوره اموزش های نظامی به اذن مادر رهسپار سفر عشق شد و با کاروان عشاق بسیجی
به سوی مرزهای پر گهر این سرزمین مقدس شتافت و سینه به سینه دشمن متجاوز ایستاد و مقاومت
کرد و برای حیثیت دین و آیین و سرزمینش به دفاعی مقدس برخاست
و جنگید و حماسه افرید تا در تاریخ یازدهم تیرماه سال 61، در عملیات «بیت المقدس»
در منطقه «رقابیه» با شوق بسیار به لقای پروردگار نایل شد. تربت پاک شهید در بهشت
زهرای تهران میعادگاه عاشقان و عارفان پاکباخته است.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد
انتشارات، هنری