مردمی که شهادت را طالبند پیروزند
شهيد« جواد مصطفایی» در سال 1340، در محله‌اي در غرب تهران به دنيا آمد و پدر براي اينكه محيطي سالم ايجاد کند به كرج نقل مكان نمود و شهيد جواد درس ابتدايي را در كرج شروع كرد و او بچه‌اي درسخوان و باهوش بود و همزمان با تحصیل به کار هم می پرداخت. سال پنجم ابتدايي در مغازه برادر بزرگتر شروع به كار نيمه‌وقت كرد و تا سال سوم نظري درس را ادامه داد و با پيش آمدن انقلاب او به فعاليت های انقلاب پرداخت.
تا اينكه جنگ تحميلي شروع شد و او از همان روزهاي اوايل جنگ اصرار داشت كه به جبهه برود و چون مي‌ديد همه از او بزرگتر هستند و دو برادر او هم در جبهه بودند به دلیل علاقه خاصی و شديد که به پدر و مادر داشت و گفته‌هاي آنها را به گوش جان مي‌خريد از جبهه رفتن صرف نظر کرد و به پدر در كارهاي كشاورزي كمك مي‌كرد.
تا اینکه زمان موعود فرا رسید و او نیز به مقصود خود رسید و به عنوان رزمنده ای بسیجی برای دفاع از دین و کیان خود پا به عرصه جهاد نهاد و دلاورانه از ایمان و اعتقاد خود سرزمین مادری دفاع کرد بعد از رشادت ها و دلیری های فراوان او در منطقه عملیاتی فکه در روزشانزدهم بهمن ماه 1361، به درجه والای شهادت نایل شد و تربت پاکش در گلزار شهدای در جوار « امامزاده محمد» در کنار برادر شهیدش و دیگر همرزمانش مظهر ایثار و ایمان می باشد.
شهید « جواد مصطفایی» در آغازگاه کلام خود وصیتش را مزین می کند به فرمایش گوهر بار امیرمومنان علی (ع) و در پایان وصیت خود چند نکته را متذکر می شود که در ادامه مطلب می خوانید:
«بسم الله الرحمن الرحيم »
تاخون دررگ ماست **** خمينى رهبرماست
اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد:
الموت في حياتكم مقهورين و الحياة في موتكم قاهرين؛
«حيات و زندگي همراه با ذلت مرگ است و مرگ همراه با عزت، حيات و زندگي است.»
سلام و درود بر پيامبرخدا محمد(ص) و سلام برمهـدى صاحب الزمان(عج) و سلام برنايـب برحقش خمينى‌بت‌شكـن وسلام برامت مسلمان وشهيد پرور ايران و سلام برپدر و مادرم و سلام بر برادران و خواهرانم .
خدايا! شهادت درراه خودت را نصيب من گردان كه شيرين ترين مرگهاست.
آرى! شهادت است كه مرز بين حق و باطل رامشخص مى كند و حسين (ع) با پيام و خونش به‌مستضعفين عالم‌گفت كه اى‌مستضعفين درهركجاكه هستيد اگرمى‌توانيد بميرانيد و اگر نمى توانيد بميريد.
اى مسلمان هركجا هستى اگر مى‌توانى بميران(دشمنان راه اسلام را نابود کن)، ازچه گروهى ؟
از مشركين، كسانيكه سد راه خدا مى شوند، در هر لباسى‌كه باشند چه
در لباس مجاهدين خلق و چه در لباس عرب عراق و چه در لباس فدايى خلق و چه در لباس
مقدس روحانى و اگر نمى توانى بميری «شهادت ».(منظور شهید در این فراز از وصیت خود : تا پای جان باید در راه خدا ایستاد. اگر نمی توانید دشمنان خدا و دین را از سر راه بردارید تا پای جان ایستادگی کنید ولو اینکه در این راه کشته شوید )
«ملتى كه شهادت براى او سعادت پيروزاست. (امام خمينى)»
راستى مردمى كه شهادت را طالبند، پيروزند كه نمونه‌اش را ما درجبهـه ها روشن و واضح ديده‌ايم. پدر و مادر اميـدوارم بعد از شهادتم هيچ نوع ناراحتى نداشته باشيد و چون زينب (س) همچون كوه استوار باشيد و افتخـاركنيد كه فرزندى تربيت كرده ايد كـه در راه خدا به خدا خدمت كند و چند كلامى هم با بچه هاى محل و بعد با همكيشانم كه اى مسلمانها از قالبهاى مادى و دنيايى بيرون آييد و به قوانين عاليه اسلام عمل كنيد و بيشتراسلام و انقلاب و امام را يارى كنيد كه اين نعمت الهى است و اگر قدرش را ندانيم غضب خدا بر ما نازل مى شود و ديگر اينكه راهى كه من رفتم با آگاهى كامل خودم بوده و چون مكتب به من حكم مي كند، مجبـورم كه به مكتب گردن نهـم و ديگر من براى آب و خاك نجنگيدم (چون از آب و خاك پست تر و زشت ترچيزى وجودندارد) انگيزه جهاد من تنها كمك به ديـن خدا براى حفظ اسلام و يارى امام بوده پس اميدوارم مقبول درگاه خداوند قراربگيرم .
دراينجا چندنكته قابل ذكراست :
1ـ دراين جبهه ها به راستى حضور امام زمان (عج) مشهود است اين دعاهاى خير پيرجماران است كه حافظ جانـهاى اين فرزنـدان پاك اسلام است و اين دست امام زمان است كه نيرو دهنده برتنها و جانهاست .
2ـ اى هموطن و اى دوست، اى برادر و اى خواهر اگر مى‌خواهى درعمل شعارمرگ برابرقدرتها را پياده كنى به سوى جبهه‌ها روى آر و بدين سر با توكل به خدا حركت كن، تا با همه وجودخودلمس كنى كه حق چيست و باطل كدام است، انقلابى كدام است و ارتجاعى كيست، مؤمنين چه کسانی هستند و منافقين كيستند؟
3ـ به عين مشاهده مى شود كه اين گفته امام امت كه مى فرمايد: « اين مملكت بهشتى شده است » حقيقت دارد و اين مملكت صاحب الزمان (عج) است و دست الله بر سرهمه است .
در پايان اميدوارم خداوند تعالى انقلاب اسلامى ما را به انقلاب جهانى حضرت مهدى (عج) متصل گرداند.
والسلام عليكم و رحمة‌اله و من الله توفيق
وصيت نامه
برادر حقير «جوادمصطفائى»
اگــــرباشـد
قـرارآخـر بميــــرم
نمى‌خواهم كه‌دربستربميــرم
نمى‌خواهم‌كه همچون شمع سوزان
بريـزم اشـك درآذر بميــرم
دلـم خواهد كـه درفصـل جوانــى دلــاورواردرسنـگـربميــرم
دلـم خواهـدكـه بـاگلبانـگ تكبيـر براى حفظ اين كشـوربميــرم
دلـم خواهـد بـراى حفـظ قــرآن براى يـــارى رهبــربميــرم
«باخون خود گل خود را آبيارى مي كنم»
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
