زندگینامه پربرکت و روزهای حماسه ساز شهید« محمد بیگی»
نویدشاهد البرز:
شهيد « محمد بيگي» به سال 1341، در يكي از محلههاي كرج ديده به جهان گشود. ايشان دوران كودكي را كنار خانواده خويش سپري كرد. ايشان در خانوادهاي مذهبي كنار ديگر برادران و يك خواهر خويش دوران كودكي و عالم بچگی خويش را سپري نمود و تحصيلات ابتدايي خويش را در دبستان «شهيد زارع دولت آباد» و دوره راهنمايي را در مدرسه راهنمائي «خشايار» به پايان رساند.
محمد در يك خانواده مذهبي و از طبقه متوسط با مناعت طبع زندگي ميكرد . از همان اوان کودکی بسیار چهره ای بشاش و مهربان و خونگرم داشت . با ورود به هر جمعی با خود شادی و نشاط می برد.
در همه جلسهها و تجمعات محلي و شهري شركت ميكرد و با ديگران همفكري ميكرد و در صحنهها حضور فعالي داشت.ايشان در امر مساجد و كارهاي مربوط به پايگاه بسيج هميشه پيش قدم بود و از سال 1356 و 1357 با توزیع اعلاميه حضرت امام و پخش نوارها و سخنان امام فعاليتهاي سياسي خود را شروع كرد و در زمينه فرهنگي در افتتاح چندين نمايشگاه كتاب و نوار كمكهاي فراواني مينمود و در زمينه شعر و كتاب علاقه خاصي داشت.
وی بعد از انقلاب به مسائل ديني بسيار پايبند و هميشه نماز را اول وقت به جا ميآورد و اينكه ايشان عاشق امام بود و ديگران را به پيروزي از اسلام و انقلاب و ارشاد مينمود و خود نيز هرگز غيبت و حسد و ديگر صفاتي كه خداوند دوست ندارد و ايشان هم دوست نداشت.
او هميشه و همه جا با گروهكها ضد انقلاب مقابله و مبارزه مينمود و دوستان و افراد هم سن و سالهاي خود را از هدفهاي شوم آنها آگاه مينمود. نظر شهيد در مورد جنگ تحميلي اين بود كه عراق متجاوز است و به كشور ما حمله كرده و وظيفه همه ملت اين است كه از كشور و انقلاب بايد دفاع كرد و هدف صدام به كمك آمريكا فقط از بين بردن اسلام است. ايشان زماني كه جنگ شروع شد داوطلبانه خود را جهت امر مقدس سربازي به ارتش معرفي كرد و بعد از گذراندن دوره آموزشي مستقيماً به لشگر 92 زرهي اهواز منتقل شد.
تمام زمان خدمت خود را در آن لشكر و در خط مقدم جبهه مشغول خدمت بود تا اينكه مجروح و جانباز شد. ايشان بعد از پايان خدمت مقدس سربازي خود به صورت افتخاري در سپاه ناحيه كرج به عضويت درآمد و چندين بار هم در گردانهاي تخريب و اطلاعات و عمليات درحملات مختلف شركت داشت كه براي مثال مي توان گفت عمليات بيتالمقدس و كربلاي یک و دو و والفجر يك و دو و سه جز آنها است.
آخرين ديدارش زماني بود كه تازه به مدت چهار ماه از ازدواج او ميگذشت و در اين مدت كه در منزل بود هميشه و در همه محافل دوستان و آشنايان و فاميل را به اطلاعات كامل از دستورات مقام معظم رهبري مينمود و تاكيد داشت كه هرگز رهبر را تنها نگذاريد و هميشه در صحنه حاضر باشيد و نماز جمعه را با تمام جديت پيگري نمائيد.
ايشان در زمينه طراحي و گرافيك هنري خاص داشت و براي خانوادههاي كم بضاعت به رايگان تمثال شهيدان را ميكشيد و در تيمهاي ورزشي مانند فوتبال و كشتي و دو ميداني خيلي فعال بودند. رابطه ايشان با خانواده و به ويژه پدر و مادرش علاقه و احترام خاصي قائل بود و با مردم با روي باز و خندان برخورد ميكرد تا جائي كه ديگران را نيز تشويق به محبت و احترام به ديگران مينمود.
ايشان هميشه مشغول کار و فعاليت بود و خيلي كم فراغت داشت و زماني هم كه فرصتي پيش ميآمد با رفت آمد به خانه دوستان و آشنايان و صله رحم و سركشي از بيمارستان و از بيماراني كه كسي را نداشتند مي گذراند.
ايشان در يك عمليات برون مرزي و يك گشت اطلاعاتي عملياتي و شناسايي نيروهاي دشمن در بلنديهاي كوههاي پر از برف زمستان 66 ، درگير شده و در همان جا به شهادت رسيد. آری شهید « محمد بیگی بعد از سالها مجاهدت و جان فشانی در راه آرمانهای انقلاب و اسلام در اول بهمن ماه 1366 در ارتفاعات پر از برف ماووت به درجه والای شهادت نایل آمد و در امامزاده محمد کرج در جوار همرزمان خود آرمیده است.
منبع:
پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری