پرواز در ارتفاعات ماووت
نوید شاهد البرز:
شهید «احمد اژدری» فرزند « محمود» در سال 1345، در خانواده ای مذهبی در شهرک فخر ایران از توابع شهرستان ساوجبلاغ دیده به جهان گشود و از همان دوران کودکی با خصوصیات اخلاقی و مذهبی بالا در دل مردم جا باز کرد و همیشه غمخوار مردم محروم و مستضعف بود بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی همیشه در راه امام و انقلاب ایام را سپری می کرد و در مراسم مذهبی فعالیت گسترده ای داشت و با شروع جنگ تحمیلی چندین بار به عنوان بسیجی به جبهه حق علیه باطل اعزام گردید.
وی در عرصه کسب علم و دانش خوش درخشید و قبل از
سال 66 ، در کنکور دانشگاه با رتبه زیر چهار هزار قبول شد. او اهل ورزش بود و در تیم فوتبال شهرک فخر
ایران بازی می کرد و با وجود سن کم در تیم منتخب ساوجبلاغ انتخاب گردید و به عنوان
بهترین بازیکن معرفی شد و چندین مرتبه از طرف باشگاههای مهم تهرانی با ایشان گفتگو
کردند و اما چون قصد اعزام به جبهه حق علیه باطل را داشت همه تمایلات و دلخوشی هایش را کنار گذارد و به سوی خط مقدم گسیل شد.
حضور در جبهه را سر لوحه تمام کارهایش بود و در چندین عملیات مهم حضور داشت و مانند همیشه در این عرصه هم خوش درخشید و به خاطر شجاعتش با توجه به کم سنی او به فرماندهی گروهان بعثت از گردان زهیر رسید .
در
عملیات های مختلف شجاعت زیادی از خود به نمایش می گذاشت و در عملیات های مسلم بن
عقیل، والفجر هشت، کربلای پنج، بیت المقدس دو، شرکت فعالانه داشت و او که در هر عرصه پیش قراول بود اوج سربلندیش در ارتفاعات ماووت در اول بهمن ماه 1366، بود. او پرو بالی به بلندای شهادت در اوج آسمانها گشود و در عملیات بیت المقدس2 برای همیشه آسمانی شد. پیکر پاکش در گلزار شهدای شهرک « فخر ایران» نماد سربلندی و پیروزی حق بر باطل می باشد.
شهید« احمداژدری» در وصیت خود چنین می نگارد:
با درود و سلام به رهبر كبير انقلاب اسلامى
با درود بى پايان به تمامى شهدا از كربلاى حسينى تا كربلاى خمينى
با سلام و درود به پدر و مادر گرامى؛ پدر و مادرى كه زحمتها براى من كشيدند ولى من نتوانستم جبران آن زحمتهاى آنان را بكنم اميدوارم كه آنها مرا حلال كنند در غير اينصورت فرداى قيامت در برابر خداوند شرمنده خواهم بود.
از برادرانم انتظار دارم در اين موقع كه اسلام به جوانهاى رزمنده احتياج دارد نگذارند كه اسلحه من و ديگر برادرانم روى زمين بماند بيايند در جبهه ها و انتقام مظلوميت رزمندگان را از كافران بعثى بگيرند.
اى
خواهر اى خواهران عزيزم از شما انتظار دارم كه هميشه پيرو خط رهبر باشيد تقوا را
پيشه كنيد تا به رستگارى برسيد.
اى مادر عزيز وقتى خبر شهادت من را شنيدى صبر كن بر اين مصيبت كه خدا با صابرين است . در جشن شهادت من كسى گريه نكند و شيون نكند چون اين كار باعث شادى دشمنان اسلام مى شود ...
اى خدا! شاهد باش؛ نه ترس از جهنم و نه براى بهشت تو به جبهه نيامدم، براى اين آمدم كه به وظيفه خود عمل كرده باشم. براى اين آمدم كه تو از ما راضى باشى، براى اين آمدم كه فرزند زهرا اين زلاله پاك حسين بن على را يارى دهيم. اى خدا! شاهد باش كه فقط براى تو آمدم .
ياران همه سوى مرگ رفتند بشتاب كه زره نماييم
از تمامى دوستان و آشنايان حلاليت مى طلبم و اميد موفقيت شما را دارم .
تو غم مخور اى مادر غم ديده من
بيا و بشنو تو آخرين ناله من
اگر كه من به راه حق شهيد شدم
ببين كه قاصدى به كربلا شدم
خدانگهدار
منبع:
پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری