خداشناسی از منظر شهید «محمد علی جعفری»
چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۶ ساعت ۲۰:۳۷
از خداست كه غنچهها ميخندند، گلها مينازند، لالهها ميافروزد، دشتها دل مي بازند، كوهپايهها روح مينوازند و همه جا زيباست و دوست داشتني است از منبع فيوضات رباني است...
نویدشاهد البرز:
ستوان يكم شهيد «محمد علي جعفري» در تاريخ هشتم آبان ماه 1333 ، در يكي از دهات يزد در خانواده اي كشاورز و زحمتكش به دنيا آمد و دوران كودكي و ابتدايي خود را در يزد گذراند و در سن نه سالگي قرآن كريم را به طور كامل فرا گرفت . دو كلاس هفتم و هشتم (سال هاي اول و دوم سابق دبيرستان را در قم و بقيه را در كرج به پايان رسانيد. وي همگام با درس كار مي كرد و هميشه علاوه بر خرج تحصيل خود مقداري هم به خانواده كمك مي كرد. وي پس از دريافت ديپلم وارد دانشكده افسري شد و در سال 57 فارغ التحصيل و براي ديدن دوره پياده وارد دانشكده پياده شيراز شد و با فرمان امام خميني بر خروج ارتشي ها از پادگان به كرج آمد و در منطقه شهيد صدوقي اقدام به ايجاد اولين ارگان انقلابي يعني كميته محلي نمود.
او تأسيس كتابخانه اي در محل و مقداري كتاب هم از طريق جهاد سازندگي تهيه كرد ليكن موفق به اتمام آن نشد در زمستان 58 جهت رويارويي با اشرار مسلح وابسته به اجنبي همراه با گروهان خود عازم بانه گشت و پس از يك ماه كه پادگان بانه در محاصره كامل اشرار مسلح بود و شهيد جعفري مسئوليت حفظ پادگان را بر عهده گرفتند و بعد از ده ها روز مقاومت دليرانه پادگان را از خطر سقوط حتمي نجات بخشيد و در آبان ماه 1359، راهي آبادان شد و براي آزادسازي جاده ماهشهر _ آبادان با همرزمان خود تلاش بسيار نموده و در شب بیست دي ماه 1359، در يك حمله دشمن به درجه شهادت نائل می شود و پيكر پاكش نه ماه بعد از پاكسازي آبادان به دست نيروهاي خودي مي افتد و در روز جمعه هفدهم مهر ماه سال 1360، تشييع مي شود .
یادداشت به یادگار مانده از شهید فکور « محمد علی جعفری» در ذیل قابل تامل است.
ميپرسيد: خدا كيست؟ آفريننده همه كاينات ، بوجود آورنده همه هستيها، يگانه زنده جاويد، تنها شاهد ازلي و ابدي، يكتا منبع لايزال خير و حقيقت و مظهر زيبايي مطلقي كه همه پديدههاي خلقت و مظاهر گوناگون طبيعت را زيبايي و صفا از اوست و صفات بيهمتايي كه همه كاينات از ذره گرفته تا خورشيد، از قطره گرفته تا اقيانوسها، از برگ گرفته تا بيشهها ... همه و همه از كارخانه حكمت او رنگ وجود و نام هستي پذيرفته است.
اقيانوسهاي مواج و نامتناهي درياچههاي بيآرام و موج خيز، رودخانههاي سرگردان و پرهياهو ، جنگلهاي ابهامآور و شكوهمند، دشتهاي پرگل و ريحان و خلاصه همه صحنههاي باعظمت و دلاويز طبيعت انعكاس كوچكي از جلوههاي آن خداي بزرگ هستند.
از خداست كه غنچهها ميخندند، گلها مينازند، لالهها ميافروزد، دشتها دل مي بازند، كوهپايهها روح مينوازند و همه جا زيباست و دوست داشتني است از منبع فيوضات رباني است كه برميگيريد تا گل بخندد، صبا ميوزد تا بر زلف عروسان چمن شانه زند، ماه ميفروزد تا روشني بخش دشتهاي تار گردد. خورشيد ميدرخشد تا بر همه كاينات فروغ حيات افشاند. ستارهها چشمك ميزنند تا آسمان مينارنگ را زيبا كنند كوهها سر به فلك ميكشند تا بر شكوه وعظمت طبيعت بيفزايند و انسانها خلق مي شوند تا باچشم عقل و ديده خرد بر سيماي همه مظاهر خلقت بنگرند و از تماشاي آنها بوجود يك خداي بزرگ و بيهمتا پي ببرند. آري همه چيز انعكاس دلپذيري از فروغ جاويدان الهي است. فروغ پاينده و بي منتهايي كه در همه جانها تجلي كرده و همه چيز را بزيور حيات آراسته است و از همينجاست كه به هر چه نگريستم آيينهسان جمال ازلي و ابدي خدا را در برابر ديدگانم جلوهگر ساخت و به هر جا خيره شدم به هزار جلوه آن يكتا شاهد ازلي را ديدم، در آسمانهاي لايتناهي، در قرارگاه ستارگان در خورشيد فروزان، در رخساره آن عروس شبهاي قشنگ، در عالم ابهام آور افلاك، در جهان خاكي و در بزمگاها، در لبهاي تنگ و خاموش غنچهها، در سبز برگهاي زيبا، در پردههاي نازك گلها، در عالم پرندههاي ترانه ساز و در همه جا....!!
راستي اي ذره هاي ناچيز كه در دل خود آفتابي نهان كرده ايد اي سبز برگهاي قشنگي كه هر ورق از شما ديوان زبان آور و كاملي ست. همه وهمه نشان از پروردگار بی نهایت تواناست.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
نظر شما