در سالروز ولادت شهید « اکبر حسینی»
دمی و لحظه­ ای از همه جا قطع­ نظر کنید و همه محسوسات خود را کنار گذارید و از همه جا ببرید و به سوی خویشتن برگردید. فرو روید و به دقت بنگرید که گذشته­ ها رفته و آینده­ هم مجهول الحال است با خود زمزمه کنید که چه خواهیم شد و تا کی حیات و عاقبت...
به خویشتن برگردید...

نوید شاهد البرز:

شهید جاوید الاثر «اکبر حسینی» فرزند «اسدالله » و « جمیله» در سال 1344، چشم به جهان گشود و در «آران» رشد و نمو یافت و کودکی را سپری نمود و به مکتب علم آموزی پا نهاد و تحصیلات خود را تا پایان مقطع دبستان ادامه داد.

وی به عضویت بسیج در آمد و به عنوان یک بسیجی جان برکف پا به جبهه گذارد و از طریق بسیج منطقه  «آران ساوجبلاغ» به جبهه­ های جنگ اعزام گردید. پس از طی کردن دوره آموزشی با صدامیان نبرد کرد. در «عملیات خیبر» در محل «جزیره مجنون» بر اثر یورش صدامیان دلاورانه و جانانه از وطن و کیان خود دفاع کرد و در تاریخ بیست و پنجم اسفند ماه 1362، به سوی معبود ابدی و ازلی خود شتافت و پیکر پاک شهید در گلزار شهدای آران (سرخاب) تجلی گاه ایثار و شهادت در راه خدا و وطن می باشد.

شهید« اکبر حسینی» در وصیت نامه خود چنین می نگارد:

به نام او به نام خدا که از از اویم و برای اویم، هستیم برای اوست، رفتنم برای اوست و بازگشتنم به سوی اوست.

« مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضي‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْديلاً»

از مؤمنان مردانی اند که آنچه را با خدا بر سر آن پیمان بستند (که در جنگ تا مرگ ثابت قدم باشند ) به مرحله صدق درآوردند ، پس برخی از آنها به نذر خویش وفا کردند ( شهید شدند) و برخی از آنان انتظار می کشند و هیچ تغییری (در پیمان خود) ندادند.

شهادت هدیه ­ای از جانب خداوند تبارک و تعالی برای بندگان خالص خود که نصیب هرکس نمی شود. انسان باید در راهی سیر کند که سعادتش در آن راه باشد.

به الله سوگند من سعادت خویش را نمی ­یابم مگر در پیمودن خط خونین ابا عبدالله الحسین (ع) که در تمام شهدای انقلاب جهاد در راه خدا گذشتن از علائق نفسانی و حسینی وارد شدن «الیوم عمل بلاحساب و غدا حساب بلا عمل» امروز میدان گرفتن مزد است. امروز روز عمل است، بدون حساب و فردا حساب است، بدون عمل من.

دوستان عزیز! دمی و لحظه­ ای از همه جا قطع­ نظر کنید و همه محسوسات خود را کنار گذارید و از همه جا ببرید و به سوی خویشتن برگردید فرو روید و به دقت بنگرید که گذشته­ ها رفته و آینده ­هم مجهول الحال است. با خود زمزمه کنید که چه خواهیم شد و تا کی حیات و عاقبت چه مرض و حادثه ­ای به سراغمان خواهد آمد و بالاخره چه روزی و با چه کیفیتی این قفس تن خواهد شکست و مرغ آن پروازخواهد کرد.

چه آنکه این مطالب قطعا مورد شک نیست. بالاخره شدنی است  و اما شما ای پدر و مادر! بدانید و مطمئن باشید؛ من امروز در راه جاودانه­ ام گام نهادم که انتهای آن انشاءا... حکومت مستضعفین جهان است. بارهای پیش که شما برای من زحمت بسیار کشیدید و من هم در آخر نتوانستم زحمات شما را جبران نمایم. در حق شما خیلی کوتاهی نمودم. وظیفه خود را در قبال شما به طور صحیح ادا نکردم ولی می دانم که قطعا به مکانی خواهم رفت.

ای جوانان! مبادا !در بی تفاوتی بمیرید که امام حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد. ای جوانان! مبادا! در رختخواب بمیرید که حضرت علی (ع) در محراب عبادت شهید شد.

ای مادرها! مبادا! از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که در آن دنیا نمی توانید جواب زینب را بدهید . دیگر عرضی ندارم به جز سلامتی و دوری شماها.

این که یک جان است؛ ای کاش هزاران جان داشتم و فدای اسلام و امام می کردم. سلام بر زینب زمانم گل سرخ زندگیم، بزرگ فداکارم و سلام بر کسی که رنج های زندگی را تحمل کرد و لب بر سخن نگشود و بالاخره سلام بر مادر همیشه خوبم کسی که قلبم برای او می ­تپد. مادر! هنوز آن تبسم­های شیرینت، پدر! آن پندهای حکمت آمیزت آن فداکاریهایت از پرده چشم و گوش بینایم بیرون نرفته که دست تقدیر زمان ما را از هم جدا کرد. آخر مگر می شود بگذاریم این کافران صدامی بر مسلمانان چیره شوند؟ اگر حتی سلاحی نداشته باشم باید ببینند که چطور با چنگ و دندانم با شما از خدا بیخبران ستیزه می کنم.

شاید من نتوانم کسی از کفار را از بین ببرم پس بگذارید خونم به خون دیگر شهدا بپیوندد و کفار در آن غرق شوند دیگر عرضی ندارم به جز دوری و سلامتی شما .

                                                                                                                                 والسلام

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده