فرازی بر زندگی شهید«محمدحسین آقاجانی»

شهيد «محمدحسين آقاجاني» در سال 1346 ، در خانواده‌اي مذهبي و متدين در شهر كرج ديده به جهان گشود. دوران كودكي را پشت سر گذاشته و در سن هفت سالگي به مدرسه رفت و وی در سن 9 سالگي به بيماري سختی مبتلا شدو امیدی به زنده ماندنش نبود و بيماري شهيد حدود 2 سا ل طول كشيد. پدر و خانواده شهيد  براي شفا به زيارت امام هشتم شيعيان رفتند و به ایشان متوسل شدند. وی حیاتی دوباره یافت و  با گذر زمان بازیهای کودکانه خود را به نیمکتهای کلاس اول سپرد و پا به کانون علم و دانش نهاد. وی به تحصيلات خود تا دوم راهنمايي ادامه داد. شهيد عزيز جواني قوي هيكل و نيرومند شد و معلمانش مشوقان خوبی برای جهت دادن به فطرت پاک او بودند.
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي با انتخاب و گزینش خود برای فعالیت و حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب وارد بسيج شد و به فعاليت پرداخت و به پادگان امام حسين جهت آموزش فرستاده شد و پس از اتمام دوره آموزش با اجازه والدين خود عازم جبهه‌هاي نبرد حق عليه باطل گرديد و به دفاع از خاك مقدس ايران پرداخت.
 تا اينكه سرانجام در تاريخ هفتم دی ماه 1361، در عمليات «مسلم‌ابن عقيل» در منطقه عملياتي «سومار» بر اثر اصابت تركش و جراحات جنگي به درجه رفيع شهادت نائل گرديد و پیکر پاکش در گلزار شهدای «روستای کلوان» به خاک سپرده شد.

در اوايل جنگ او را نصيحت مي‌كردم هنوز موقع شما نيست كه به جبهه برويد به فكر درس خواندن خودت باش. او در جواب من مي‌گفت: من در اين موقعيت علاقه‌اي به درس خواندن ندارم و در حالیکه محصل بود وارد جبهه‌هاي نبرد شد.

پيام شهيد: نگذاريد افراد بي‌دين و بي‌ايمان به اين مملكت لطمه بزنند.

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری