سرباز شهید «بیژن رودکی»؛ نامه ای از جبهه سومار
نویدشاهد البرز:
شهيد «بيژن رودكي» در اول آبان ماه 1344، در تهران چشم به اين جهان گشود . وي دوران كودكي خويش را در آغوش گرم مادري مهربان و دلسوز و پدري زحمتكش و فداكار سپري نمود. تا اينكه به سن7 سالگي رسيد و براي كسب علم و دانش وارد مدرسه شد و تحصيلات خود را تا كلاس سوم راهنمايي در همان محل سكونت خود سپري نمود . بعد با هدف امرار معاش خود و خانواده به اشتغال روی آورد.
حرفه کفاشی را آموخت و به این شغل پرداخت تا بتواند خرج زندگي روزمره اشان را در بياورد. او نيز بعد از پيروزي انقلاب و از آنجايي كه به سن قانوني رسيده بود با جلب رضايت خانواده در دوران جنگ تحمیلی لباس شريف سربازي را به تن كرده و در سال 1365 ، از طرف ارتش به خدمت سربازي اعزام گرديد.
بعد از يك سال مجاهدت بی دریغ در راه وطن و کیان خود در تاریخ پنجم دیماه 1366، در منطقه عملياتي «سومار» به درجه شهادت نائل گشت و پیکر پاک شهید در گلزار شهدادر جوار امامزاده محمد آرمیده است.
نامه به یادگار مانده از شهید گرانقدر:
سلامی گرم از اعماق وجودم بر می آيد تا پس از طی کردن هزاران هزار کيلومتر راه به حضور شما رسيده و عرض ادب کند و بوسه ای بر رخسار چون ماهتان زند و امید است که پذيرا بوده باشيد .
از روی لطف اگر جويای حال اين بنده حقير باشيد؛ بايد بگويم ملالی نيست جز دوری ديدار شما که اميد به آن دارم هر چه زودتر ديدارها تازه گردد .
نامه پرمهر و محبت شما در تاريخ بیستم خردادماه به دستم رسيد و خيلی خوشحال شدم و الان بعدازظهر ساعت 15: 2 بعدازظهر است دارم جواب نامه را می نويسم .
باز سلامی گرم خدمت پدر
و مادرگرامیم عرض می کنم و اميدوارم که در اين زندگی ودر هر جایی که اين جهان پهناور هستيد، شاد و موفق باشيد
و خدمت برادر عزيز عرض ادب کرده و سلامتیت را از درگاه خداوند متعال خواهانم و بگويم که تا بوده چنين بوده است.
راستی چه عجب ياد ما کردی و چند خط نامه برای ما نوشتی و ما را شاد کردی و خدمت خواهر کوچک خودم سلام عرض می کنم و برای تو از خداوند منان آرزوی سلامتی و پايداری می کنم .
سلامت می کنم از دور از دور سلامت می کنم ای قلبه نور * سلامت می کنم باشی سلامت سلام من فدای هر کلامت .
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد
انتشارات، هنری