مروری بر زندگی نامه شهید«محمد رضا تركيان» + تصاویر
نویدشاهد البرز:
شهيد «محمد رضا تركيان» در سال 1333 ،در شهرستان خمين در خانواده متدين چشم به جهان گشود و با سختيها و ناملايمات نظام شاهنشاهي زندگي پر مشتقی را طي كرد و تا چهارم متوسط تحصيل نمود به علت شوق به كار و تلاش در كارخانجات نساجی واقع در شهر نظرآباد در قسمت تراشكاری مشغول به كار شد. در اين ايام با رفتار انسانی اسلامی خود مورد علاقه دوستان و آشنايان گرديد. در رشته ورزش موفقيتهایی كسب نمود و در مسابقات كارگری كشور شرکت نمود. بعد از دوران سربازي با اندوخته ای ناچيز به كار شيشه فروشی مشغول گرديد. در ميان اهالي شهر نظرآباد محبوبيتی خاص داشت تاجائی كه همه مردم شهر باعلاقه خاصی رفتار و كردار او را مورد احترام قرار می دادند.
وی تشكيل خانواده داد و پس از يك سال خداوند بزرگ فرزند پسری به او عطا نمود كه اسم او را بهروز گذاشت. هميشه اعتقاد داشت كه انسان بايستی به خدايش متكي باشد به اين دليل زحمات و رنجهای بسياری را متحمل مي شد.
باشروع شدن نهضت در ميان مردم بود و هميشه در تظاهرات و مبارزات ضدشاهي شركت میكرد تا اينكه انقلاب شكوهمند اسلامی به رهبری زعيم عاليقدر امام خمينی (ره) پابه پای مشتاقان راه زندگي شرافتمندانه اسلامی پيش رفت زندگي بي آلايش و كانون گرمي برای خانواده اش فراهم نموده بود و عجيب به فرزندش «بهروز» علاقه داشت.
وی در عزاداری امام حسين (ع) نه تنها شرکت داشت بلکه از برگزار کنندگان بود و علم عزاداری را بر دوش تنومندش حمل مي كرد. وقتی جنگ حق عليه باطل آغاز گرديد و او هم در زمره رزمندگان در آمد و به پیکار با دشمن متجاوزگر برخاست. افراد فاميل به او گفتند: محمد جان! تو داراي زن و بچه هستي و مسئوليت خانواده ات روی دوش تو مي باشد اگر براي تو امكان دارد به جبهه نرو او مي گفت: من نمي توانم وجدانم را راضي كنم چون اسلام و ميهن در خطر است و آمريكای جنايتكار دست بردار نيست اگر ما به جبهه نرويم كشور به دست اجنبی مي افتد. سرانجام پس از رشادتهای فراوان در روز چهاردهم آذر 1359، در جبهه آبادان (پل بهمن شير) به افتخار شهادت رسيد .
در وصيت نامه ای كه از جبهه آبادان براي خانواده فرستاده بود نوشته بود: من كه لياقت شهيد شدن را ندارم ولي شهيد شدم افتخار بزرگي نصيب من و شما شده است ما براي دفاع از اسلام و ناموسمان به جبهه آمديم شما را به خدا قسم مي دهم برايم دعا كنيد تا شهيد شوم.