جهاد با قلم علمایی و خون شهدایی / شهید مدافع حرم «حجت الاسلام علی تمام زاده» در کلام همسر
نوید شاهد البرز:
حجت الاسلام علی تمام زاده سال 1355 به دنیا آمد. درس حوزه را از 18 سالگی به بعد و پس از گرفتن دیپلم شروع کرد اول به حوزه ایروانی واقع در چهارراه مولوی رفت و بعد هم وارد حوزه علمیه ی کرج شد. در همین راستا به انجام کارهای فرهنگی نیز مشغول شد و دست به قلم بود. این اواخر نیز پیرو مسئله سوریه راجع به شهدای فاطمیون و شهدای افغانستانی تا جایی که می توانست کار کرد.
در همین مدت توانست دو سه نشریه را به چاپ برساند. اولین نشریه ویژه شهادت ابوحامد بود که منتشر شد. وی همراه تیپ فاطمیون سه بار به سوریه اعزام شد و هر بار چهل روز آنجا بودند که در تار یخ هجدهم آبان ماه سال 1394 در سن 39 سالگی در سوریه بر اثر اصابت گلوله به پهلو به شهادت رسید و در گلزار شهدای امام زاده محمد کرج به خاک سپرده شد. از او دو فرزند به یادگار ماند.
*نوید شاهد البرز در سالروز شهادت شهید با همسر شهید گفتگوی داشته است که تقدیم حضورتان می شود:
***خانم «زهرا کورخلی» شما همسر «شهید علی تمام زاده» از شهدای مدافع حرم هستید لصفا بیوگرافی از شهید گرانقدر بفرمایید؟
در روز بیست و چهارم فروردین ماه سال 1355، اولین فرزند« رضا قلی تمام زاده» در آغوش خانواده ای متدین و مذهبی در شهر تهران متولد شد.« شهید علی تمام زاده» بعد از اتمام تحصیلات وارد حوزه علمیه ایروانی تهران شد، ایشان پس از چندی تحصیل در حوزه علمیه ، مقابله با فرقه های منحرف فکری و دینی را آغاز نمود و در این راستا به نگارش مقالات و نوشته هایی در مجلات و نیز در پایگاههای مجازی همت گماشت. بی پروا بودن در مقابله با انحراف و دارا بودن روحیه ی انقلابی و شجاعت بی نظیر علی آقا موجب شده بود، ایشان به عنوان یک شخصیت جریان ساز و خط شکن معرفی شود.
***نحوه آشنایی شما با همسرتان(شهید علی تمام زاده) چگونه بود؟
در سال 1379، از طریق خانواده ایشان با هم اشنا شدیم طی رسومات مذهبی و اسلامی با هم صحبت کردیم و در همان جلسه اول متوجه شدیم که چقدر از لحاظ اعتقادی با هم تفاهم داریم و خداوند این کفویت را ایجاد کرده تا در کنار هم به کمال بندگی برسیم و در روز تولد زینب سلام ا..علیها) ازدواج کردیم و نکته جالب این که پایان زندگی مشترک دنیوی مان هم مدافع حرم بی بی زینب (س) شدند. که ان شالله آخرت ابدیت کنار هم خواهیم بود.
***ویژگیهای اخلاقی و اعتقادی همسرتان را بفرمایید؟
ایشان بعد از شهادت به نماد اخلاص و بصیرت شهرت
یافتند، چرا اخلاص ایشان از خداشناسی و توحیدش نشات می گرفت. وی موحد و بنده خالص
خدا بود.خدا را خوب شناخته بود و تمام کارها را برای رضای خدا انجام دادن همان
اخلاص بدون هیچ چشم داشت مادی از بندگان
خدا ، فقط برای رضای خدا ، خیلی جاها ایشان فعالیتهای فرهنگی مختلفی داشتند.
همیشه می گفتند: اگر کار برای خدا باشد خداوند برکتش را در تمام لحظات زندگی جاری می کند.
توکلشش به خدا ، عبادت خالصانه اش ، نمازهای اول وقت ایشان ، تهجد و شب زنده داریش، سجده های طولانی بعد از هر نمازش از خصوصیات برجسته ایشان بود.
زهد و تقوا ایشان که در روایات معصومین (ع) توصیه شده در رفتارهای ایشان تجلی یافته بود دوری از دنیا طلبی که همیشه تکه کلامی به بنده داشتند که دنیا را جدی نگیر . هم و غم ایشان برای آخرت بود نه اینکه در دنیا خوب زندگی نکند بلکه بلکه اینجا را مزرعه آخرت می دانست تقوای ایشان زبانزد تمام اقوام بود، تقوای چشم ، که خواهرهای بنده را با صداهایشان می شناخت و خواهرهای خودش را حتی اگر در خیابان می دید نمی شناخت، از غیبت بیزار بود و خلاصه ایشان عالمی بود که هر آنچه در منبرها برای مردم سخنرانی می کرد اول خود به آن عمل میکرد تا اینکه که مدافع حرم و حریم آل الله شد....
***از چگونگی اعزام سوریه بفرمایید؟
علی آقا یک روحانی مجاهد و مبارز بود و همیشه دغدغه دین داشت و زندگی ما با توجه به اینکه ایشان همیشه در همه صحنه ها ی فرهنگی و سیاسی و هر کجا که لازم بود حضوری فعال داشتند و گاهی اوقات زمان مشخصی نداشت، تقریبا قسمتی از جهاد را داشت و همیشه بنده به ایشان روایتی از جهاد ائمه (ع) که فرمودند: « قلمالعلماء ، افضل من الدماء الشهدا» است را می خواندم و علی می خندید . بعد از شهادت ایشان مصداق عملی این روایت شدند. هم با قلم علمائی و هم خون شهدائی در دو جبهه نظامی و فرهنگی جهاد کردند. علی آقا بار اول بسیجی وار و گمنام به جبهه سوریه اعزام شدند، وقتی بعد از یک دوره چهل روزه برگشتند، در طی عملیاتی فرمانده تیپ فاطمیون، شهید توسلی و دیگر رزمندگانی که علی آقا شیفته این شهدا بود به شهادت رسیدند و علی آقا وقتی برای تشییع این شهدا به مشهد رفتند از آقا امام رضا (ع) و شهید توسلی خواسته بود که رفتنش به سوریه را امضاء کنند ، بعد از آن دو بار به سوریه اعزام شد و در سومین بار که بی صبرانه منتظر آمدنش بودیم ، خبر شهادتش را آوردند.
و اما سخن پایانی:
همانطور
که مقام معطم رهبری در فرمایشاتشان فرمودند که : این شهدا از اولیا ا.. بودند و ما
خانواده ها که با این بزرگواران زندگی کرده ایم به این سخنان عمیق و پر معنی آقا
در این مورد این شهدا ء رسیده ایم و باز فرمودند از شگفتیهای تاریخ است که جوانانی
از خانواده و زندگی راحت دست می کشندو در این مسیر جهاد به شهادت می رسند. آری دل
کندن سخت است از محمد هادی دوست داشتنی ، فاطمه دختر نوجوانش اما هدف والا و افق
دیدبالای این شهداء و مبارزه با دشمنان اسلام که راس آن آمریکا و اسراییل است .
این شهدا در آسمان ماندند و دل تنگی برای ما خانواده ها سخت است و گاهی طاقت فرسا می باشد اما وقتی نگاه به مصایب اهل بیت (ع) و خصوصا حضرت زینب(س) نگاه کنیم می بینیم مصیبت آنها کجا و مصیبت ما کجا ...و آرام می شویم. در همه این صبوریها رضای خدا و عزت اسلام بالاترین هدف همه ما است و اما شعار بعد از شهدا ما چه کرده ایم؟این شهدا ستاره های درخشان هستند که راه را نشان می دهندو جبهه حق و باطل هم مشخص است.
به برکت خون تمام شهدا و به
برکت رهبری مقتدر و دانا و فرزانه حالا ما هستیم و این میدان عمل و جهاد با دشمن
هم پیروز شدندبه قول استاد پناهیان اگر هر کدام از ما خودمان را یک قدم به خدا
نزدیکتر کنیم، مشکل دنیای اسلام حل می شودو ظهور آقا امام زمان ارواحنا فداه) محقق
می شود ، ان شالله هم خودمان خوب باشیم وثیقه راستین اهل بیت(ع) را هم نسبت به
منکرات جامعه بی تفاوت نباشیم، تاروز قیامت شرمنده شهدا و امام شهداء نشویم.
گفتگو از فاطمه تاتلاری