سفارش « شهید احسان اله میرزکی» به مادرش در وصیت نامه
نویدشاهد البرز:
شهید «سید احسان الله میرزکی» در بیستم خرداد ماه سال 1344، در خانواده ای مذهبی و متدین در دهستان حصارک شهرستان کرج دیده به جهان گشود و دوران طفولیت را پشت سر گذاشت و در همان محل وارد مدرسه شد و به تحصیل پرداخت، سال سوم نظری بود که مصادف شد با اوایل انقلاب و شهید هم در این قیام های مردمی شرکت فعالانه داشت.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
ایران در بسیج محل خدمت می کرد و در بسیج شبانه به نثار دعا می پرداخت و به کارهای
فرهنگی و تبلیغاتی مشغول بود و در پی شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به سوی جبهه
های نبرد حق علیه باطل شتافت و به مقابله با دشمنان اسلام پرداخت و در حملۀ «مسلم
ابن عقیل» از خود رشادت ها نشان داد و بعد به خانه برگشت و ادامۀ تحصیل داد و بعد
از مدتی در تاریخ بیست و پنجم مرداد ماه 1362، به سوریه اعزام گردید و از آنجا به
لبنان و سرانجام در تاریخ بیست و ششم آبان ماه 1362، بر اثر بمباران هوایی هواپیماهای
صهیونیستی بر اثر اصابت ترکش به درجۀ رفیع شهادت نائل گردید و پیکر مطهرش در
امامزاده محمد کرج به خاک سپرده شد.
فرازی از وصیت نامه شهید «احسان اله میرزکی»:
«و بعضی از مردانند که از جان خود در راه رضای خدا درگذرند و خدا دوستدار چنین بندگان است.»
به نام الله یاری دهنده انقلاب اسلامی و نابود کننده دشمنان اسلام؛
شاید این آخرین سلام و صحبتم با شما باشد چون در راهی قدم نهادم که آفریدگارم می خواهد بندگانش در آن قدم بنهند. من براساس رسالت و مسئولیتی که در برابر انقلاب اسلامی که خون بهای هزاران شهید و مجروح است به جبهه رفتم و به جنگ علیه ضد خدا پرداختم. گام نهادن در این مسیر خدایی را یک فرضیه می دانم و در این راه اگر دشمنان را شکست دهیم پیروزیم و اگر کشته شویم باز هم پیروزیم چون شهید شده ام و به سعادت خود رسیده ام و در نزد خدا روزی می خورم.
پدر و مادر عزیزم ؛احسان ، با کمال آزادی خاطر در این راه که همان راه انبیا و راه سرخ حسین است انتخاب و قدم نهاد و از کشته شدن باکی ندارم چون خداوند کسانی که در راه حق جهاد می کنند ثابت قدم می دارد ولی از این می ترسم که بر مزارم کسانی بیایند که از انقلاب اسلامی و رهبری آن بد بگویند و یا آن را تضعیف کنند و کشته شدن من را به بر گردن دیگران بیندازند راضی نیستم.
و تو پدر جان! باید هوشیار باشی و در برابر ضدانقلاب داخلی و خارجی چنان صبر و استقامتی از خود نشان بدهی که پشت دشمن از این عمل به لرزه درآید.
و تو ای مادر عزیزم چنان حرکتی زینبی از خود باید نشان بدهی که ادامه دهنده این راه برای دیگران باشی.
پدر و مادر عزیزم بار دیگر می گویم همه ما بالاخره از این دنیا می رویم و در آن دنیا در مورد اعمالی که انجام داده ایم باز خواست می شویم، پس اصل مهم حیات اخروی می باشد و این دنیا هیچ ارزشی ندارد.این دنیا دوزخ مومن است و بهشت کافران و شما را به صبر و استقامت سفارش می کنم که سبب نزدیکی با خداست و خدا را همیشه به یاد داشته باشید و همیشه به او توکل کنید و کافی است که او را یار و مددکار شما باشد.
مادرجان! از تو خواهش می کنم وقتی خبر شهادتم را شنیدی حتی یک قطره اشک هم نریزید، چون کسی در دامادی فرزندش گریه نمی کند.ان شاءاله که خونهای ما بتواند ریشه کند و ظلم را از روی زمین به واسطه دیگر برادران و مسلمان بکند.
مادر
جان !خداحافظ ...شاد وخوشحال باش که فرزندت را در راه اسلام دادی و در ان دنیا فاطمه
زهرا بانوی صدر اسلام از تو گله ندارد و در مقابلش رو سپید هستی.
پدر جان! خوشحالم از اینکه توانستم به ندای سالار شهیدان حسین بن علی (ع) که از کربلای ایران برخاسته و پیاپی در وجودم زمزمه می کرد(هل من ناصر ینصرنی) لبیک گویم و در این راه قدم نهادم و نیز به خدا سوگند می خورم که راهم را آگاهانه و عاشقانه انتخاب نمودم و در آن قَدم گذاردم و همانطور که سرورم امام حسین (ع) در مقابل کفر ایستادگی کرد و از پیروی از او ایستادگی خواهم کرد در خون ناقابلم را برای برقراری اسلام و قرآن هدیه می کنم، شما با صبر و بردباری مشت محکمی بر دهان یاوه گویان به شرق و غرب بزنید و برای نابودی آنان از روحانیت مبارز پشتیبانی کنید و نگذارید که خدای نکرده در میان شما تفرقه بیفتد و خدای نکرده انقلاب را به نابودی بکشاند.
در خاتمه از منتظران مهدی (عج) که در نماز جمعه و دعای کمیل شرکت می کنند و التماس دعا داریم تا به این وسیله خداوند ما را بیامرزد.ان شاءاله به امید و یاری خداوند این انقلاب اسلامی که در راه به ثمر رساندن آن خونهای زیادی ریخته شده است. به انقلاب مهدی (عج) پیوند یابد.
دوستدار همیشگی شما
«سید احسان الله میرزکی»
به امید دیدار در آن
دنیا و عمل صالح و خوب
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد
انتشارات، هنری