اعزام به جبهه به قیمت اخراج از کارخانه
نویدشاهد البرز:
شهید«يداله ابراهيمي» در دوم
دیماه 1333،در يك خانواده مذهبي و مستضعف و روحاني به دنيا آمده و پدرش بيشتر به
دنبال كسب تعلیمات مذهبي در قم و نجف اشرف اشتغال داشته است. ايشان از همان اوايل
كودكي به همون زندگي كم مستضعفانه عادت كرده و با تربيت مكتب اسلام انسانساز رشد
نموده و پس از سن بلوغ رسيده دنبال كار به خاطر كمك به پدرش و امرارمعاش زندگي
خودش به كار و كوشش مشغول بوده است البته اين كار كوشش از كارگري صفر و به كارگر
ماهر و متخصص و نقاش ميباشد. بعد از انقلاب يا قبل از انقلاب بر عليه طاغوت زمان
افشاگري نموده چونان كه پدرش روحاني بوده
ايشان بيشتر ظلم طاغوت كشيده بود بعد از انقلاب مانند ساير برادران كمك به انقلاب اسلامي
هيچگونه دريغ مالي و جاني ننمودهاند بعد از شروع جنگ تحميلي عراق بر ايران ايشان
عشق ميورزيد.
در جبهه حق عليه باطل حضور فعال داشته باشد ولي پدرش همواره در جبهه حق عليه باطل شركت فعال داشته و براي اداره زندگي احتياج به مخارج ميبود لكن «يداله ابراهيمي» نميتوانسته شركت نمايد بعد ازاينكه پدرش در جبهه ضربه خورده و چون نميتوانسته در جبهه حضور يابد لذا «شهید يداله ابراهيمي» براي مقابله با متجاوزگران كه البته به اجازه پدرش توانسته شركت فعال داشته در راه شهداي گلگون كفنان كربلا را و بالاخص كربلاي شهداي ايران را ادامه دهد لذا در «كارخانه آلاتكنيك» مشغول كار بوده که شهید از مسئولین کارخانه تقاضای مرخصی می کند که به جبهه برود که صاحب كار می گوید:« اگر برويد جبهه حقوق شما را پرداخت نخواهم كردو اخراج می شوی.شهید «يداله ابراهيمي» با اين همه فشار متحمل ميشود چونكه عاشق زيارت قبر شش گوشه سيدالشهدا و باز كردن راه كربلا را به سوي مشتاقان عاشقان خانواده رسول الله(ص) مي بوده در كربلاي ايران حضور فعال داشته و در حمله «مسلمابن عقيل» جاوید الاثر گشت و پیکر پاکش تا کنون رجعت پیدا نکرده است.