شهیدی که جهان پهلوان تختی الگوی جوانمردیش بود
نویدشاهد البرز:
"شهيد ايرج حسنزاده" در روز چهارم مردادماه سال 1341 در محله خانيآباد مولوي (خ تختي) در خانوادهاي مسلمان و مؤمن پا به دنيا گذاشت، پدرش ارتشي بود. در همان دوران كودكي فردي منظم و مقيد به اصول و مقررات بود و از آنجايي كه محل خانيآباد زادگاه مرداني چون جهان پهلوان "غلامرضا تختي" بود. هميشه الگوي پدران براي بچههايشان رفتار و كردار تختي بود.
شهید ایرج حسن زاده ابتدای کودکی به واسطه آشنایی با جهان پهلوان تختی با روح جوانمردی، ایثار و گذشت آشنا بود و گفته های پدر آویزه گوشش بود و چراغ راهش شد.
وی تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم ادامه داد و در رشته بازرگانی مدرک دیپلم خود را گرفت.
وی شخصیتی سر به زير، با ادب، مردمدار، تا جايي كه متانت و افتادگي آن شهيد هنوز هم زبانزد اطرافيان ميباشد. رفتار با پدر و مادر به خصوص مادر قابل تحسين بود و هر گاه مادر را ميبوسيد، ميگفت: مادر پيغمبر(ص) سفارش نموده شما را ببوسم . در دوران تحصيل براي هر امتحان حتماً دعاي مادر را ميطلبيد و سپس به جلسه ميرفت. پس از پايان تحصيلات و اخذ ديپلم بازرگاني وارد ارتش شد و دوره سه ماهه نظامي را سپري نمود و سرانجام پس از ده ماه رشادت در چهاردهم آبان سال 1361، در عملیات محرم درمنطقه عملياتي عين خوش بر اثر اصابت تركش به پهلو و سر به فيض شهادت نائل آمد و پیکر پاکش در بهشت زهرای تهران در قطعه بیست و هشت میعادگاه عاشقان دلسوخته می باشد.
يكي از همرزمان شهيدروایت می کند:
در يكي از شبيخونهايي كه به دشمن زديم، ده نفر بودیم که در بين 10 نفر ايرج مسئول تيربار بود. بچه ها دیدند از همه زودتر سنگر را درست کرده است و در حال آماده سازی گودال تیر بار بود. همه متعجب شدند و از او پرسیدند : چگونه سنگر را درست کردی تو که ابزاری در دست نداشتی؟!
دستانش را به ما نشون داد و گفت: با این صدام خفه کن ها! گودال را درست کردم.
شهيد جواني شوخ طبع و خنده رو بود هر بار كه از جبهه به مرخصي ميآمد از او سؤال ميكرديم، چه خبر؟ ميگفت: امن و امان و آماده و سرحال. حتي به مگسهاي عراقي هم اجازه نميدهيم، در خاك ما تجاوز كنند.
پیام شهید:
چو ایران نباشد، تن من مباد! *** در این بوم و بر زنده یک تن مباد!
جهان بر بد اندیشان تنگ
آوریم *** همـه روی یکسر بجـنگ آوریــم
منبع: پرونده فرهنگي شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنري