وصیت نامه شهید حسین کامیابی در سالروز شهادتش
نویدشاهد البرز:
شهید حسین کامیابی فرزند محمد علی و صغری در سال 1334 در شهر تهران بدنیا آمد. وی تحصیلات خود را تا دیپلم ادامه داد و برای اشتغال وارد وزارت نیرو شد . در ایام دفاع مقدس به جبهه اعزام شد و بعد از نبردی جانانه سرانجام در تاریخ دوازدهم مردادماه سال 1362 در منطقه حاج عمران در عملیات والفجر دو به شهادت رسید.پیکر پاک شهید گرامی در بهشت زهرا تهران به خاک سپرده شده است.
شهید گرانقدر حسین کامیابی در فرازی از وصیت نامه چنین می نویسد:
بسم الله الرحمن
الرحيم
انا
لله و انا اليه راجعون
حق تبارك تعالى مبدأ و موقعيت و مقصد نهايى انسان در همين آيه با صراحت و روشنى بيان فرموده و در جهت تفهيم آن به انسان در طول تاريخ اولياء خدا رنجها كشيدند و متحمل مصائب سنگين شدند و شهادت ها دادند تا انسان از مسير عبوديت خارج نشود و مقام و الا و بلند مرتبه خود را به انحطاط نكشاند و فقط تنها در مقابل ارزشهاى خدائى دست به معامله و تجارت بزند ، پيامبران قبل از حضرت رسول (ص) كه عده كثيرى بودند و در زمانهاى مختلف ظهور كردند آنها نيز مقصد شان اشاعه و تحكيم و ظايف انسانى بود و هر يك چند صباحى با مردم در يك شرايط سخت زندگى كردند و فقط موفق به ذكر پاره اى از مسئوليتها شدند و دست آخر هم ارزشهاى حاكم صرفا مادى ، يعنى حكومتهاى وقتشان و گاهى اوقات خود مردم آنها را به هلاكت مى رساندند و حاصل قيام و هجرت و جهادشان در قالب افسانه ها فرو مى رفت تا اينكه از دل ظلمت ها و عمق جاهليتها و كشتارهاى قومى و در عصر زنده به گور كردن دختران مردى با نشانه هاى روشن ظهور نمود و با استقامت و صبر و تحمل رنجها موفق به ذكر تمام مسائل و نيازهاى انسان ا زجهات دنيوى و اخروى گرديد و جامعه اسلامى را تشكيل داد و اگر چه همه مسئو ليتها و و ظايف را حتى در نبودن خويش تعيين نمود ولى ديرى نپائيد كه مكر و جاه طلبى به وسيله جهل ونادانى باعث انحراف جامعه اسلامى گرديد و رهبرى اصيل مسلمين به انزوا كشيده شد تا جائى كه اسلام بعد از خلافت على (ع) ميرفت تا فقط درخاطره ها و افسانه ها جلوه كند كه لطف خدا و تقدير الهى بر اين شد كه حسين (ع) با ياران مخلص و پاك خود دست به حركتى بزند كه از نظر زمان و مكان هرگز محو نشود اگر چه تمام معصومين بخاطر يك هدف و يك مقصد تلاش كردند ولى يارانى مثل ياران حسين (ع) نداشتند و برهمين اساس و با گذشت زمان جز يك سرى مطالب معمولى و ظاهرى از اسلام چيز ديگرى قابل اجراء نشد تا اينكه بعد از چهارده قرن يكى از فرزندان حسين (ع) با تمامى صفات حسين در عصر ما با يارانى كه هزاران برابر بيشتر از ياران حسين بودند قيام كرد و اسلام و مسلمين را زنده كرد و به آن عزت و آبرو بخشيد، بار خدا يا حال كه بعداز اين همه سال اسلام و اسلاميان مجددا لياقت امام و رهبر را پيدا كرده اند ديگر تو راضى نشو باز شكاف و فاصله در اصل امامت ايجاد شود و امت تو باز سرگردان بشود و از آنجايى كه هر مسلمانى بايد هميشه به فكر مرگ باشد و و صيتى از خود بر بازماندگانش جاى بگذارد و با توجه به اينكه تمامى مسائل را امام دقيقا مشخص نموده اند من هم فقط از روى وظيفه چند كلمه اى به عنوان وصيت مى نويسم .
خدايا ما هر چه داريم از وجود پر بركت رهبر عصر خود داريم چرا كه قيام او موجب حركت فكرهاى منجمد و نگرانى از جهان آخرت را موجب شد و انسان شدن جمعيت انبوهى را براى رضاى خدا سبب گرديد و جامعه عظيم اسلامى را از حالت سكون در جهت اصلاح و كمال بحركت در آورد پس خدايا وجود پرخير و بركت اين رهبر عظيم را تا ظهور حضرت مهدى (ع) حفظ بفرما تا اسلام و مسلمين در مقابله با ابر جنايتكاران مكار و حيله گر سست نشوند و فريب نخورند. بار خدايا حال كه توفيق زندگى در عصر حاضر بما عطا نمودى تو خود كمك كن كه شكرگزار اين موهبت باشيم و ديگر در اين شرايط كه تمام حجت را بر ما تمام نمودى توفيق گناه نكردن را به ما عطا فرما و كمك كن تا همچنان در حال توبه باقى بمانيم . خدايا تو خود اين توبه حقير را بپذير چرا كه راهى بجز كسب رضايت تو ندارم و از خود و اعمالم سخت نا اميد و نگرانم و فقط اميدم به تو بسته است پس خدا تنها نجات دهنده من تو هستى - پدر و مادر مهربان از شما ميخواهم كه مرا حلال كنيد و از من خشنود باشيد چراكه خشنودى خداوند در خشنودى شما است ويقين دارم كه شهادت اين هديه گرانبها از طرف خدا به هر كسى عطا نمىشود و اگر هم قرعه بنامم در آمد من تبريكات صميمانه خود را به شما پدر و مادر مهربانم تقديم مى كنم ، چراكه هر خانواده اى لياقت كسب اين افتخار بزرگ و سنگين رانمى تواند داشته باشد و ضمنا فراموش نمى كنيم كه مصيبت حسين (ع) اعظم مصائب است و اگر هم خواستيد گريه كنيد و فقط براى حسين (ع) گريه كنيد و همسر مهربانم كه هيچگاه نتوانستم يك زندگى ايده آل برايت فراهم كنم و ضعف هاى اخلاقى هم كه بسيار داشتم مرا حلال كن و دستورات نهايى زندگى خودرا احكام مقدس اسلام بگير و به فتاواى امام در تمام زمينه ها توجه داشته باش ومسئله تربيت محسن را از بزرگترين وظايف خود بحساب آور و من متوجه هستم كه تحمل غمهاى سنگين براى بازماندگان شهيد شايد ارزشى كمتر از شهادت نداشته باشد و ثواب آن ارزش براى جميع خانواده از خداوند تبارك و تعالى مسئلت دارم.
خواهر بزرگم تو هم مرا حلال كن و در زمينه تربيت بچه هايت براى خدمت به آينده اسلام كوشا باش و به عنوان خواهر دو شهيد نمونه اى از استقامت و صبر باش و هميشه در راه رضاى خدا عمل نما. خواهران پاك و مهربانم و تنها برادر كوچكم كه در خانه هستيد مرا ببخشيد كه مجبورم براى رضاى خدا شما را تنها بگذارم اما اين را بدانيد اگر شهيد بشوم دست بهدامان حضرت فاطمه زهرا مى شوم كه كمبود من حقير را بنحو احسن بر شما و همسر و فرزندم جبران نمايد.
پدر مهربان و مادر عزيز و همسر خوبم از جميع دوستان و آشنايان برايم طلب مغفرت نماييد و از خداوند هم برايم رحمت آرزو كنيد و مراسم را زياد با تشريفات برگزار نكنيد ضمنا آنچه بدهكارى دارم در برگى نوشتم و داخل كمد قرار دادم و خانه راهم كه بطور امانت از جانب خدا رسيد به همسرم و محسن تعلق بگيرد چنانچه لازم ديديد آنرا بفروشيد و يا اجاره بدهيد و نخست قرضهايم را پرداخت نمائيد و هر طور خلاصه به نفع بچه ها است خودتان عمل نمائيد و محل دفن اينجانب را بهشت زهرا اختيار كنيد << من المومنين رجال صدقوا ما عاهروا الله عليه فمنهم من قضى تخبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا >>.
خدايا خدايا تا انقلاب مهدى ، حتى كنار مهدى ، خمينى را نگهدار .درضمن اگر شهيد شدم دعا كنيد كه نزد عباس بروم.
والسلام . حسين كاميابى 9/5/62