مروری کوتاه برزندگینامه شهیدمحمد حسین شمس تبریزی؛ از تظاهرات علیه رژیم ستم شاهی تا جبهه جنگ

نوید شاهد البرز:

"شهید محمد حسین شمس" در پانزدهم آذر سال 1341 در خانواده ای مذهبی و مومن و کارگر چشم به جهان گشود . وی در زمان قبل از انقلاب در مدرسه عارف واقع در چهار صد دستگاه تحصیل را شروع کرد.

شهید شمس قبل از انقلاب فعالیت های بسیاری برای کمک به پیروزی انقلاب انجام دادند، فعالیتهایی در زمینه پخش عکس و اعلامیه های امام و تظاهرات شبانه ادامه داد. در سال 1355 بر اثر همین فعالیت های انقلابی بود که یکبار توسط ماموران ساواک دستگیر شد و 24 ساعت در بازداشت به سر می برد. در ماه شهریور سال 1357 با دوچرخه ای که داشت به تهران می رفت و در تظاهراتهایی که در میدان شهدا و هفت تیر بر پا می شد شرکت می کرد.

ایشان در زمان قبل از انقلاب که لشکر زرهی از قزوین به تهران در حال حرکت بود به مدت 48 ساعت در اتوبان کرج در حال آماده باش بود که لشکر قزوین به تهران نرود . در شبی که به فرمان امام خمینی حکومت نظامی شکسته شد و همه مردم به خیابانها ریختند، ایشان به طرف شهربانی کرج حرکت کرد. تا زمانی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید ایشان به فعالیت های خود ادامه داد.

با شروع جنگ تحمیلی در سال 1360 به جبهه رفت و در جبهه فعالیت های بسیاری داشت. وقتی که با مشکلی یا کمبود وسایل روبرو می شد، بویژه کمبود آمبولانس و به کرج می آمد و به ستاد کمک رسانی نزد آیت ا... مدرسی می رفت و از ایشان آمبولانس و وسایل پزشکی تحویل می گرفت و به جبهه برمی گشت. تا اینکه در تاریخ هشتم اردیبهشت 1362 در جبهه دهلران توسط منافقینی که در ارتش بودند، به  درجه رفیع شهادت رسید و پیکر پاکش با هلیکوپتر به پشت جبهه آورده شد.

خاطره ای به نقل از پدر شهید:

آخرین باری که شهید به مرخصی آمد به دیدن همه اقوام و خویشان رفت و همیشه به صله ارحام اهمیت می داد اما این بار برای منظور خاصی می رفت، او می دانست که این اعزام آخر است. در برخوردی که با دوستان و آشنایان داشت، در مجلسی صمیمانه از آنها طلب حلالیت کرد و آنها را به خواندن نماز و قرآن و دفاع از ارزشهای اسلام دعوت کرد.

نامه شهید محمد حسین شمس به خانواده :

کسانیکه در راه من (خدا) جهاد و کوشش می کنند، راههای هدایت خود را با آنان نشان خواهم داد. "قران کریم"

با سلام و درود بر امام زمان و نائب بر حقش امام امت خمینی بت شکن و سلام و درود بر شهیدان انقلاب اسلامی ایران و شهیدان کربلای حسینی تا کربلای ایران و با درود و سلام بر امت شهید پرور و با سلام و درود بر رزمندگان اسلام که اسیران در بند بعث عراق هستند.

خدمت پدر عزیزم سلام عرض می کنم و بعد از عرض سلام سلامتی شما را از خداوند متعال خواستارم و امیدوارم همیشه در راه خدا خدمت کنید و پشتیبان انقلاب اسلامی و امام امت باشید.

خدمت مادر عزیزم سلام عرض می کنم و بعد از عرض سلام سلامتی شما را که برای من خیلی زحمت و رنج کشیده اید، خواستارم امیدوارم مرا حلال کنید و زینب وار در راه خدا و اسلام کوشش کنید و در همه حال تا آخرین لحظه مرگ پایدار و استوار باشید و همیشه به عبادت مشغول باشید و امام عزیز را دعا کنید

خدمت برادران و خواهران عزیزم از راه دور سلام عرض می کنم، امیدوارم این سلام گرم که به واسطه قلم و کاغذ است، بپذیرید.

ان شاءاله که مرا حلال خواهید کرد، چون برای شما جز زحمت چیزی نداشته ام و نتوانسته ام که به خوبی از عهده آن بر آیم.

خانواده عزیزم در آینده نزدیک یعنی تا چند هفته دیگر حمله ای عظیم خواهیم داشت، این حمله وسعت بسیاری خواهد داشت و امیدوارم این حمله کار ارتش صدام را به پایان برساند.

در خاتمه سلام مرا به همه اقوام و اشنایان برسانید و از همه حلالیت بطلبید.

والسلام علیکم و رحمة اله و برکاته

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری