شهید حسین آیگانی؛ امام تبلور عینی انقلاب است
نوید شاهد البرز:
"شهيد حسين آيگاني” در تاريخ بیستم تیر 1320 در روستاي آيگان از توابع شهرستان كرج در خانواده‌اي مذهبي و متدين ديده به جهان گشود. از کودکی با پدر و مادر به کار کشاورزی مشغول بود و به یاد گیری سواد خواندن و نوشتن هم پرداخت و در جوانی شغل کشاورزی را برگزید و بعد از ازدواج هم به همین شغل ادامه داد. وی بسیار به پدر و مادرش احترام می گذاشت و به آنها کمک می کرد.
تا اينكه اولين جرقه انقلاب بر علیه ظلم و ستم و فریاد بنيان كن ملت مسلمان ايران به رهبري امام خميني آغاز شد و شهيد جهت به ثمر نشستن آن (انقلاب) از هيچ كوششي فروگذار نكرد و در اكثر تظاهرات و راهپيمايي‌ها شركت فعال و مستمر داشت و بعد از پيروزي انقلاب در بهمن سال 57 نيز دست از مبارزه برنداشت و اين بار مبارزه را عليه منافقين بدتر از كفار و گروهكهاي ملحد آغاز نمود و تا پیروز ی انقلاب همچنان به مبارزه ادامه داد و بعد از پیروزی انقلاب در ارگان بسیج به فعالیت پرداخت.
با شروع جنگ تصمیم گرفت که به جبهه برود و پس از مدتي از طرف بسیج به جبهه اعزام شد ولي در همين مدت چند روز كه به مرخصي آمدند، حال و هواي جبهه را داشتند، كه سرانجام در تاريخ هفدهم اردیبهشت 1361از طرف پشتيباني جبهه و جنگ جهاد سازندگي بعنوان راننده و مسئول تدارک كه به جبهه اعزام شده بودند، در منطقه عملياتي فكه به فيض شهادت نائل آمدند.
به نقل از فرزند شهید:
شهيد حسين بسيار مهربان و دلسوز و با گذشت بود. يادم مي‌آيد كه پدرم زماني كه در روستاي آيگان زندگي مي‌كرديم، ماشين داشت و برای اینکه بسيار پدر و مادرش را دوست داشت، هر روز صبح قبل از رفتن به سر كار به منزل پدر و مادرش مي‌رفت كه اول ديداري با آنها داشته باشد و احوال آنها را بپرسد و با خیال شروع به كار نمايد.
«سیری در وصيت نامه شهيد »
« بسم الله الرحمن الرحيم »
ولا تحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتابل احيا عند ربهم يرزقون
بنام خدا و درود به رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران امام خمينى عزيز و سلام برشهداى صدر اسلام و جنگ تحميلى و درود به ملت مبارز و ايثار گر و شهيد پرور ايران. فرصتى پيش آمد تا چند لحظه اى وقت شما را گرفته و چند جمله در ميان بگذارم. بارها بود كه مى خواستم، روانه جبهه هاى نبرد حق عليه باطل شوم ولى به دلايلى امكان نداشت و اين افتخار نصيبم شد.
الهى شكر كه توانستم يك قدم مثبتى براى انقلاب بردارم و بارها بود كه آرزوى شهادت را داشتم. البته چون معتقد بودم، در هدف خود به اين آرزو هم ان شاالله خواهم رسيد.
خدمت پدر و مادر گرامى سلام عرض نموده و پس از عرض سلام براى بثمر رساندن من چه زحمتهايى كه متحمل نشده ايد.
اميدوارم كه زحمتهاى شما بى نتيجه نماند. خدمت برادرانم سلام عرض مى كنم، همچنين خدمت خواهرانم سلام عرض نموده و ازكليه بستگان و دوستان خود مى خواهم كه لحظه اى امام را كه تبلور عينى انقلاب است، تنها نگذاشته و گوش بفرمان امام باشد. اماميكه همچون كوهى استوار و سدى پولادين در برابر همه توطئه ها ايستاده و هيچ خللى نمى تواند، در برابر او مقاومت نمايد.
گوش بفرمان روحانيت مبارز در خط امام باشيد؛ ان شاالله اگر شهادت نصيبم شد، از پدر و مادر و عزيزان و بستگان تقاضا دارم كه هيچگونه ناراحت نشويد. مبادا؛ گريه كنيد كه دشمنان اسلام سوء استفاده نمايند.
من
سفارش می کنم به همه مردم ایران در این جهاد شرکت کنید و مدافع وطن ومردم خود
باشید و دست در دست همدیگر می شود، مقابل این ظالمان ایستاد.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
