با شانزده سال آنهمه شجاعت و برکت و جانفشانی ...

نوید شاهد البرز: تو را می ستایم نه به خاطر معامله با حضرت دوست برسر جان شیرینت، نه به خاطر دستهای مهربان و خشن و پینه بسته ومردانه ات، گاه کوچک و بچه گانه ات و گاه ظریف و لطیف و زنانه ات، که آنگاه که باید، آر پی چی زن می شد که چند ماه کسری سنت را ببخشد یا مرهمی می شد بر زخم برادر مجروحت،و گاه در نهایت خلوت و سکوت شبها دست نیاز می شد .

"شهید علی باغبانی" در سال 1351 از خانواده ای زحمت کش و متدین و مذهبی در شهرستان کرج متولد شد و در دامان مادری پر مهر ومحبت پرورش یافت و در سن 7 سالگی پا به دبستان نهاد و با هوشیاری فوق العاده دوران تحصیلات ابتدائی خود را به پایان رساند وبا استعدادی که داشت، ضمن تحصیل در یک کارگاه تعمیر موتور سیکلت به کار فنی مشغول گشت.

شهید علی باغبانی در زمینه های مختلف به منظور تحقیق بخشیدن به اهداف مقدس اسلامی چشمگیر بود و در کانون گرم خانواده و زندگی ساده خود لحظه ای از خدمت والدین و انجام وظایف شرعی غافل نبود. وی به علت کمک به پدر در امر تامین معاش خانواده برای ادامه تحصیل در کلاس شبانه ثبت نام نمود و به صورت قراردادی در تاریخ بیست دیماه 1365 در کارخانجات جهان چیت، مشغول به کار گردید. شهید علی باغبانی با توجه به سن کمی که داشت در محیط کارخانجات وبین دوستان و همکاران فردی دلسوز وآشنا به مسائل اسلامی و دینی بود و در جهت حفظ حراست از زمینها وآرمانها و دستاوردهای انقلاب اسلامی حضور فعالی در پایگاه بسیج محل داشت و از زمانیکه وارد کارخانه شد به عضویت پایگاه کارخانه در آمد و شور وشوق زیادی برای حضور در جبهه های نبرد را داشت. وی جهت آموزش نظامی به یکی از پادگانهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کرج اعزام گردید و سپس در تاریخ نهم فروردین 1366 به سوی جبهه های حق علیه باطل عزیمت نمود و در عملیات فتح شهر عراق با مزدوران بعثی مبارزات چشمگیری داشت. شهید علی در تاریخ هفدهم فروردین 1367 در نبردی بی امان که منجر به آزادی شهر گردید . به فیض عظیم شهادت نائل گشت. در این دنیا 16 سال بود ولیکن عمر پربرکتی داشت . اگر چه بسیار کوتاه وطلوع و غروبش همانند ستارگان سحری بود اما در همین مدت کوتاه شامل آیه مبارکه "عند ربهم یزقون" گردید وپیکر پاک و مطهرش بعد از تشییع در گلزار شهدای چهارصد دستگاه به خاک سپرده شد .

فرازى از وصيتنامه شهيد :

... من خود را لايق اين نمى بينم كه به شما توصيه كنم ولى از آنجايى كه وظيفه هر بسيجى اينست كه به بازماندگانش وصيت كند به همين منظور چند مطلب را گوشزد مى كنم.

از پيغمبر (ص ) نقل شده كه هركسيكه زياد تكلم نمايد، خطاى او بسيارشود و هركسيكه خطاى او بسيار شد حياى او كم مى شود و هر كسيكه حياى او كم شود پرهيزگارى او كم مى شود و هركسيكه رد او گم شود قلب او مى ميرد و بالاترهركسيكه قلب او مرده شود داخل جهنم مى‌گردد.

سفارشى كه هميشه شهيدان دارند و من هم دارم و خون ما هم بخاطر اين مسئله مى ريزد و آن اينكه نمازهايتان را بخوانيد و در وقت آنها تأخيرى نيندازيد ، صرفا به خاطر دنيا كه اگر اين كار را كنيد خدا را غضب آورديد و ديگر معلوم است كه چه مى شود . بدون عذر روزه ماه مبارك رمضان را نخوريد . قسم دروغ به خدا نخوريد . به ظالم اعتماد نكنيد . هوس پرست نباشيد . مخلوقات خدا را مسخره نكنيد . مسخره كننده را راهنمايى كنيد . بر بلا و معصيت شكيبا و شكرگذار باشيد . از همه مهمتر اينكه براى ناراضى كردن خلق و آشنايان خداوند را به خشم نياوريد .

... حسود نباشيد كه حسود سه نشانه دارد : پشت سر بدى مى گويد پيش رو چاپلوسى مى كند در وقت معصيت شماتت مى كند . خنده بى جهت نكنيد . سخن غيرلازم نگوييد كه درآن نفع نيست . غيبت مردم را نگوييد كه اين كار معيوبان است . عيب جويى شيوه عيب داران است و در پايان هر كدام از شما كه نمازش غلط است هر چه زودتر آنرا درست كند .

ومن الله التوفيق

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری