شهیدی که هدیه تولدش، تولدی برتر بود
نوید شاهد البرز: شما به ما آموخته اید که بال، برای پریدن است و جاده برای دویدن. به ما آموخته اید که دم و دقیقه های زندگی غنیمت اند. ما همه میدان داریم و زمین، میدانی بزرگ است؛ گاهی میدان جنگ، گاهی میدان مسابقه؛ ولی هیچگاه خالی از تکاپو نیست.
به ما آموخته اید که انسانیت یعنی دلبری کردن. زیستن هنر است و هنرمند آنانند که شمع می شوند تا صدای بال زدنهای پروانه ها برقرار بماند.
شما به آموخته اید که راه خویش را بشناسیم تا تابلوهای منحرف کنار جاده، نفریبدمان.
آموخته اید که به قدمهایمان آنقدر راه رفتن را بیاموزیم که خستگی نشناسند، به چشمهایمان آنقدر مهر ورزیدن را بیاموزیم که دشمنی نشناسند و به دستهایمان آنقدر سختی کشیدن را بیاموزیم که سستی نشناسند.
شما انگشتهای اشاره ای بوده اید به سمت ماه. کوله پشتیتان، نشان از هجرتی دراز داشت. ما رسم سفر کردن را باید از شما بیاموزیم.
«فرصت ما هم باری بیش نیست»
عاشقانه آمدید مثل نسیم؛ عارفانه رفتید مثل قاصدک. ما رسم دلبری کردن را باید از شما بیاموزیم. وجودتان را با عشق سرشته بودند و سرنوشتتان را با شهادت.
شما به ما آموخته اید که می توان چشمی شد و بارید؛ می توان لبی شد و خندید برای چهره های پیر و یتیم؛ می توان دستی شد و نوشت برای شفای قلبها؛ می توان قدمی شد و برداشت برای رضایت الهی.
در ششم فروردین ماه 1343 "شهید محمدخرادپور" در روستای "آجین دوجین" در خانواده ایی مومن به دنیا آمد وهیجده سال بعد در همچین روزی دعوت حق رالبیک گفت وجام شهادت را نوشید. دوره تحصیلی را دراین روستا و روستای ولیان گذراند . ایشان همیشه در درسهای خود موفق بود و بهترین دانش آموز سال انتخاب شد و بعد از پایان درس به کمک پدر ومادر خود شتافت و هیچ موقع نگذاشت، کاری را پدر تنها انجام دهد. ایشان فردی مومن و با خانواده، مهربان و اخلاق حسنه داشت و با زیر دستان و محرومان با مهربانی رفتار کرد و به کمک آنها شتافت و در میان مردم به فردی نیک ومهربان یاد می شود.شهید با توجه به اینکه محصل بود ، هیچ موقع از بسیج محل غافل نبود و در جبهه حضور فعال داشت .
همرزمان او همیشه از او به عنوان فردی نمونه یاد می کنند. در تاریخ ششم فروردین ماه سال 1361 در اولین اعزام در عملیات فتح المبین در منطقه شوش شرکت و در خط مقدم عملیات به درجه شهادت نائل شد.
"روحش شاد و راهش پررهرو"
فرازی از وصیت نامه :
بسم الله الرحمن الرحیم
با درود به رهبرم امام خمینی وصیت نامه ام را آغاز می کنم ، آنچه می نویسم را با یقین به راهم و حضور قلبی راهی را انتخاب کرده ام که ان شاء اله، فی سبیل الله باشد و راهی است که تمام مستضعفین برای بر چیده شدن ظلم باید این راه را طی کنند. با تاسی به سرور شهیدان عالم حسین بن علی (ع) که فرموده اند: در مرگم کسی گریه و شیون نکند و هرکس که به راه من ایمان دارد سلاح به دست گیرد و به میدان مبارزه علیه کفر آید و به همه همرزمان توصیه می شود همانگونه که تاکنون هرگاه کسی از ما شهید می شد دیگر برادران با روحیه بهتری به راهشان ادامه می دادند با گریه کردن به خاطر اینکه یا فرزندشان و یا غیره شهید شده ، کار درست نمی شود و باید دنباله راه شهیدان را بگیرند و ببینند که چه راهی است ، دنباله آن راه بروند تا پیروز شوند.