صبر پیشه کنید، انقلاب تنها شور نیست دردها ورنجها دارد به فکر گرسنه ها باشید
نویدشاهد البرز: چگونه از پاسداریتان بنویسیم که از جان خود مایه گذاشتید تا کیان وجان ما را حفظ کنید. آیینتان همان آییین ماست؛ اما شما خدایی شدید و ما در گیر این زمین خاکی و شما افلاکی. "شهید مجید ترکان" از پاسداران این مرزو بوم بود که با خون خود از خاک این دیار پاسداری کرد.
در شانزدهم اردیبهشت هزاروسیصدو چهل وسه در اصفهان، در خانواده ای مومن ومذهبی کودکی بنام "مجید ترکان" دیده به جهان گشود. خانواده ترکان چند سالی بعد از تولد مجید را در آبادان سپری کردند. مجید به همراه خانواده در دو سالگی کربلایی شد وعشق به مولایش امام حسین در همان کودکی در روحش دمیده شد. مسلما همانجا وهمان وقت مهر شهادت بر پیشانیش زده شد. شهید به همراه خانواده از آبادان به کرج مهاجرت کرد و دوران تحصیل خود را در کرج گذراند. مجید دوران نوجوانی خود را که بهترین دوران برای شکل گیری است با تحولات جامعه خود که در آن سالها در حال اوج گیری انقلاب بود ، مانند دیگر دانش آموزان همراه شد. او در اکثر راهپیماییها و تظاهرات و تحصنات مدارس پخش اعلامیه ها و شعارنویسی همکاری و شرکت فعال داشت ودر پیشبرد اهداف انقلاب نقش داشت و با پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیتهایش وسعت بیشتری بخشید. با تشکیل سپاه پاسداران به عضویت این ارگان اسلامی درآمد و به مبارزه با منافقان وضد انقلابیون پرداخت. با شروع جنگ وتجاوز دشمن به سرزمینش، بی اندکی درنگ به پاسداری از وطنش برخاست و از طرف فداییان اسلام به جبهه های جنگ شتافت. در آنجا به نیروهای جنگی نامنظم گروه شهید چمران پیوست و برای اولین بار در عملیات بستان شرکت کرد و شهید مجید ترکان حدود 45 بار تمام در جبهه های جنگ حق علیه باطل همچون شیر ژیان جنگید و در اکثر عملیاتهای بزرگ شرکت داشت و حماسه ها آفرید او حتی خدمت سربازی خویش را در سپاه پاسداران به عنوان پاسدار، وظیفه طی نمود و سرانجام پس از رزم آوری های بسیار و حماسه آفرینی های فراوان در تاریخ بیست و چهارم اسفند ماه 1363 در عملیات بدر در شرق دجله به درجه رفیع شهادت نائل گردید و به لقاءا... پیوست. پیکر مطهرش را در بهشت زهرا چهارصد دستگاه به خاک سپردند. شهید مجید ترکان هشت بار به جبهه اعزام شد و در آخرین دفعه از طرف لشکر 10 سیدالشهدا بعنوان رزمنده اعزام شد. تاریخ هرگز رشادتها ودلاوریهای شهیدانی چون شهید مجید ترکان را فراموش نمی کنند.
شهید مجید در جبهه به سختی مسئولیت و سمتی را پذیرا می شد و بعد از عملیات پیروزمند خیبر به او گفتم؛ اگر تو مسئولیتی را قبول نکنی، از تو راضی نخواهم شد. برای اولین و آخرین بار، مسئولیت معاون گروهان "علی بن ابی طالب" را عهده دار شد و براستی که چه خوب و زیبا این ماموریت را به پایان رسانید.
فرازی از وصیت نامه شهید:
به نام الله یگانه پاسدار حرمت خون شهدا و با درود بیکران بر امام زمان (عج) و نایب بر حقش رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی و با درود بر شهدای بسیج ، این دریا دلان جبهه ها اینها که شبهای حمله با عشق به الله و با ایثار خون سرخ خود، جبهه ها را رنگین می کنند. رنگی از خون شهید، شهیدی که حماسه کردنش تاریخ را رو سفید کرد تاریخ حسین (ع) و کل تاریخ را و شاید هم آینده را.
بسیجیان وپاسداران در جبهه حماسه ای آفرید که تاریخ نویسان شاید نتوانند، بنویسند و فقط یک نفر می تواند، بنویسد و آن الله است و گویند هم شاید حسین (ع) باشد و شاید هم زنیب گریه می کند اما من نمی دانم! زینب برای چه گریه می کند، برای مظلومیت شهدای مکه ، طلایه ، کوشک یا نه برای مظلومیت حسین (ع) اما شنیدن کی بود مانند دیدن. شما دارید گوش می کنید که جبهه را خون نگهداری می کند اما بیایید با چشم ببینید برادران عزیز به خدا جبهه ها بوی خون می دهد ، کربلا بوی خون و خون هم بوی بسیجی – سپاهی – ارتشی را می دهد.
ای امت عزیز ، امام را دعا کنید، همان جور که ما و رزمندگان دعا می کنیم در برابر مشکلات صبر پیشه کنید که طبق حدیث قدسی خدا می گوید: من آنقدر بنده مومن را دوست دارم که دعایش را زود به استجابت نمی رسانم و دوست دارم یا رب یا رب آنهارا.
ای امت حزب الله انقلاب شور نیست ، انقلاب مهمانی نیست. انقلاب رنج ها دارد ، به فکر گرسنه ها نیز باشید.نگاهی به انقلاب الجزیره کنید، نگاهی به انقلاب های دیگر و بعد نگاه کنید به انقلاب اسلامی و فکر کنید این انقلاب با انقلابهای دیگر فرقی نمی کند . به حساب خود برسید قبل از آنکه به حسابتان برسند فی حلالها حساب و فی حرامها عقابها. در حلالها حساب است ودر حرام دیگر هیچ.
دوستان عزیزم و برادران گرامی وحدت را حفظ کنید و در راه خدا از هیچ کوششی خصوصا جهاد فی سبیل الله مضایقه نفرمایید و سعی کنید برای رضای خدا کار کنید.