شهید احمد زرین کاسه: امت حزب الله اختلاف های جزئی را کنار گذارده و با هم یک دل باشید
پس از پایان مقطع ابتدائی در دبستان روستای محل زندگیش، به علت محدویت امکانات آموزشی در آن روستا در روستاهای هم جوار ادامه تحصیل داد و تا پایه چهارم دبیرستان در روستاهای اطراف با رنج و مشقت بسیار در رشته علوم تجربی تحصیل کرد سپس به یاری والدین زحمتکش و سخت کوش خود مشغول شد و در کنار ایشان کار و تلاش می کرد تا زمانی که پیمان مقدس ازدواج با دوشیزه ای مومنه برقرار ساخت و زندگی جدیدی را آغاز کرد. سپس به خدمت مقدس سربازی فرا خوانده شد و به استقبال این وظیفه لباس رزم بر تن کرد و در شرایط بحرانی جنگ تحمیلی پس از طی دوره آموزش های نظامی به منطقه جنگی اعزام شد.
در خطوط مقدم جبهه، سر بلند و جان بر کف با دشمن متجاوز جنگید و از مرگ نهراسید و سرانجام به تاریخ سیزدهم اسفندماه 1365در عملیات کربلای 5 در منطقه حاج عمران و در روزهایی که سال منتظر نو شد بود به فیض عظیم شهادت نائل گشت و جسم مطهرش با احترام بسیار در گلزار شهدای روستای زادگاهش ایقربلاغ به خاک سپرده شد .
وصیت نامه شهید
السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علیک یا ثارالله و ابن ثاره
بنام احد خالق احمد (ص) و با سلام و درود به محضر چهارده معصوم پاک از محمد مصطفی (ص) تا امام زمان ولی عصر( اروحنا لمقدمه الفدا) و با سلام بر نایب امام زمان (عج) ولی امر قلب تپنده امت شهید پرور و رهبر عزیز انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی ( مدظله العالی ) و با درود و سلام به ارواح پاک شهدا از صدر اسلام تا کربلا و از کربلا تا شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی که با شهادتشان همچون شمع سوختند و روح و جان ما را روشن به دین اسلام کردند و با سلام خدمت خانواده معظم شهدا که به گفته امام عزیزمان چشم چراغ این ملت هستند و با درود و سلام به خانواده های صبور مفقودین و اسراء که همیشه چشم براهند و با درود و سلام بر جانبازان که با اهدای عضوی از بدن خود دین خویش را به اسلام و انقلاب ادا کردند و با سلام به امت شهید پرور ایران که همیشه پشتوانه ولایت فقیه بوده و با وجود کمبودهای مادی امت از امام و انقلاب دست بر نمی دارند و با سلام بر تمامی بسیجی های جان بر کف که در تمامی عملیات ها اسلام را سرافراز نموده چه آنان که راه امام حسین (ع) را ادامه داده و چه آنهائی که زینب وار راه آنان را ادامه می دهند فخرتان باد ای عزیزان انشاء الله. و سلام بی کران به خدمت مادر عزیزم که برای بزرگ و تربیت کردن من زحمات و زجرهای فراوان کشیده است.
تمامی شما بدانید که من و امثال من امانتی هستیم که از جانب خداوند به شماها داده شده است و بایستی به نحو احسن نیز به او برگردانیده شود و بدبخت آنهائی هستند که در این امانت خیانت نموده و فرزندان آنان بی دین و دزد و منافق و غیره به بار آید.
همسرم اگر خواستی برای من اشک بریزی به یاد اصغر شش ماهه که تیر به گلویش خورده و شهید گشت گریه کن و به یاد فرزندان شهداء که باید یک عمر چشم انتظار پدرشان باشند اشک بریز. شهداء با خدای خویش حجت را تمام کرده اند که به عهد و پیمان بستن خود با خدا عمل کنند . برادران و خواهران عزیزم مقاوم باشید و دست های خود را به سوی خدا بلند کرده و بگوئید خدایا رضایم به رضای تو. شما باید راه مرا ادامه داده و پاسداری از حرمت خون شهداء کنید. امت حزب الله اختلاف های جزئی را کنار گذارده و با هم یک رنگ و یک صورت باشید مثل یک برگ سفید کاغذ که هر دو طرف آن یک رنگ است نه مثل آئینه که یک طرف آن شفاف و طرف دیگر کدر است. من از تمام دوستان – آشنایان و هم محلی های عزیزم و مادر و خواهران و برادران و همسرم طلب عفو می نمایم .