متن وصیت نامه شهید سید نورالدین سیدی در سالروز شهادت
اگر شهيد شوم كه تنها راه سعادت، ايمان، جهاد، شهادت البته در سايه ولايت و اينك در زمان غيبت مولايم حجت ابن الحسن ولايت به عهده رهبرم الامام روح الله الموسوى الخمينى مى باشدآرى بدون قبول ولايت هيچكارى قبول نخواهد شد
نوید شاهد البرز، شهید سید نورالدین سیدی در سال 1344 در  میاندوآب دیده به جهان گشود، پس از پیروزی انقلاب شهید همراه خانواده خود به شهر کرج مهاجرت نمود و از آنجاییکه شغل پدر ایشان به عنوان یک صنعتگر و دندان پزشک تجربی بود در کرج ماندگار شدند، با شروع انقلاب اسلامی خانواده ایشان یک خانواده انقلابی بود که شهید همراه برادر بزرگترش و پدرش از هیچ کمک و جانفشانی برای پیروزی انقلاب دریغ نکردند . پس از پیروزی انقلاب نیز خانواده ایشان یکی از وفادارترین افراد نسبت به حکومت اسلامی بودند.

هیچ عملی بدون ولایت پذیرفته نیست
شهید بعد از پیروزی انقلاب در سال اول دبیرستان در رشته علوم تجربی شروع به تحصیل کرد که با شروع جنگ تحمیلی عضو بسیج شد که با اصرار فراوان از خانواده رضایت گرفت و عازم منطقه جنگی شد . سید نورالدین هم در سنگر علم می کوشید و در سنگر دفاع از اسلام مبارزه میکرد. تا اینکه در سال 1362 در روز یازدهم اسفند ماه در عملیات خیبر در منطقه عملیاتی جزیره مجنون شیمیایی شد و تمام بدن ایشان سوخت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

بسم الله الرحمن الرحيم 

عزيزانم مگر نمى دانيد كه اين دنياى فانى جايگاه ابدى ما نيست مگر نمى دانيد كه بهشت و سعادت را به بهاء بدهند و به بهانه ندهند.
آرى من غلام حسينم و حال وقت آزمايش من است وقت آن است كه ثابت كنم حرفى را كه يا ليتنا كنا معك فافوز فوزا عظيما من حقير مى گفتم و هميشه منتظر، فرصت را به من عنايت نمود و چه لذت بخش است اگر شهيد شوم كه تنها راه سعادت، ايمان، جهاد، شهادت البته در سايه ولايت و اينك در زمان غيبت مولايم حجت ابن الحسن ولايت به عهده رهبرم الامام روح الله الموسوى الخمينى مى باشدآرى بدون قبول ولايت هيچكارى قبول نخواهد شد.

اى مسلمانان! امامتان را خوب نگهداريد كه به خدا قسم در زمان غيبت بهتر از او نخواهيد يافت، او را دعا كنيد و همواره در خط امام گام بر داريد كه خط امام زمان (عج) و در نهايت خط خداست و بترسيد از آتش خدا اگر با او مخالفت كنيد.
عزيزانم ! براى شما از پيشگاه خداى تبارك و تعالى طلب صبر و استقامت مى كنم. هيچ وقت غمگين مباشيد مگر خانواده و عزيزان در عروسى فرزند خود غمگين هستند مگر وقتى من وعده ديدار با مولايم حسين را دارم بايد شما غمگين باشيد هرگز غمگين بودن شما روح مرا ناراحت مى كند عزيزانم بر سر در خانه پرچم سياه نزنيد بلكه پرچم سبز بزنيد و افتخار كنيد كه پسرتان در آزمايش و يارى دين خدا سر بلند بيرون آمده است. جلوى چشم دشمنان گريه نكنيد، شكر خدا را بگوييد و دعا براى سلامتى امام و يارانش كنيد. غمگين مباشيد كه اگر شهيد شدم زنده خواهم شد و همواره شاد هستم.

شهادتم را تبریک بگویید
مادر جان شهادتم را به امام زمام (عج) و نايبش امام خمينى و تمام پدران و مادران شهيد داده تبريك بگو خدايا به من قلبى ده كه خود در آن جاى بگيرى و الهى چشمى ده تا راهم را از ميان كوره راهها بيابم و گوشى ده تا صداى الهيت را از ميان نغمه هاى شيطانى جدا سازم و خدا يا دستى ده تا بدان سنگ لاخه هاى راهم را كنار بگذارم و پايى ده كه آن‌را بپيمايم و آنگاه در پايان، شهادتى ده تا بدان به سرمنزل مقصود رسم . و السلام  التماس دعا    

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری                          

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده