سالروز شهادت بزرگ مرد استان البرز در عملیات کربلای 5
هيچ وقت طلب شهادت از خدا نميكرد زيرا راضي بود به رضاي حق، ولي گويا او ديگر از اين هجران و دوري خسته و پيمانه صبرش لبريز شده بود و زنده ماندنش مانع بين او و معشوق بود
نوید شاهد کرج : شهید والامقام سردار علیرضا آملی در يكي از روزهاي گرم تابستان در اواخر شهريور ماه سال 1345 با بانگ رساي الله اكبر اذان ظهر درشهر كرج بدنيا آمد و اوّلين فرزند پسرخانواده بود و باحضورش درجمع گرم خانواده اش شادي و شور ديگري به پاكرد و با آمدنش خير و بركت را براي خانواده به همراه آورد. او در دامان پرمهر مادري با ایمان و مؤمن و در سايه پدري زحمتكش و پرتلاش پرورش يافت و بزرگ شد. ازهمان كودكي با اخلاق و رفتار خوبش همه را مجذوب خود كرد و جو سالم و اسلامي خانواده او را به سوي خدا و محبت اهل بيت سوق داد. او از سن هفت سالگي به خواندن نماز و فرائض ديگر اسلامي اقدام كرد. با رفتن به دبستان مرحله جديدي از زندگيش را آغاز كرد و با فعّاليت در پايگاه بسيج محله خود را آماده براي حركتي بزرگ مي كرد، او درمدرسه عشق و ايثار نام نوشته بود و با كمك مرداني بزرگ و عاشق چون شهيدسلماني كه از نزديك با او بودند و مانند معلّمي دلسوز او را راهنمایي مي كردند و در مسير حركتي كه انتخاب كرده بود به سرعت پيش مي رفت.

زنده ماندنش مانع بين او و معشوق بود ؛ سردار شهید «علیرضا آملی»

علي درحال تكامل بود، تكامل در بعد انسانيّت و آنچه خدا به او امانت داده، دراين ايام بود كه گویي فريادي رسا اورا بسوي خود مي خواند، صدایي كه تا اعماق وجودش نفوذ كرده بود و او را بي قرار می کرد، آري او نداي (هل من ناصرینصرنی) را از صحراي كربلا از زبان رهبر كبير انقلاب با گوش جان شنيده و لبيك گفته بود.

ديگر آرام و قرار نداشت و براي پيوستن به ياران حسين (ع) سخت مي كوشيد با اينكه هنوز شايد در سني نبود كه از لحاظ شرعي و قانوني بر او تكليف باشد ولي او با تمام وجودش تلاش مي­كرد تا اينكه موفق شد در سال 1360 قبل از عمليات رمضان به جبهه برود و با شركت در عمليات رمضان شجاعت و دليري خود را در حیطه آزمايش قرار دهد و موفق بيرون آيد و براي اوّلين بار مجروح شد، آري او سند قبوليش را گرفت و به عنوان سرباز امام زمان (ع) و لبيك گوي نداي امام حسين(ع)پذيرفته شد.

او ديگر حاضر نبود از اردوگاه حسين(ع) پا بيرون بگذارد، بعد ازمدتي استراحت مجدداً به جبهه رفت و در عمليات مسلم ابن عقيل شركت كرد و دوباره از ناحيه سينه در هنگام شليك گلوله آرپي جي بسوي دشمن مجروح شد و اين جراحت او مدتها طول كشيد تا بهبود يافت ولي به محض سلامتي دوباره بسوي جبهه روان شد و درعمليات والفجر چهار شركت كرد و براي سومين بار از ناحيه سر مجروح گردید ولي باكمال تأسّف معلّم بزرگوارش شهيد سلماني كه ازكودكي دركنارش بود به درجه رفيع شهادت نایل گرديد و باشهادتش شيوه زندگي كردن و سوختن در راه معبود و كشته شدن به لقاي حق رفتن را به شاگردش كه ديگر خود معلّمي شده بود آموخت.

بعد از عمليات والفجر چهار و به علت مجروحيت و فقدان شهيد سلماني مجبور بود براي مدتي در كرج بماند ولي بودنش در شهر او را از فعّاليتش براي جنگ باز نداشت. با حضورش در اردوگاههاي آموزشي آنچه خود اندوخته بود به ديگران مي آموخت و اخلاق نيكويش چنان روي افراد اثرگذاشته بود كه او را محبوب­تر از هميشه گرداند. علي بعداز مدتي مجددأ عازم جبهه شد و در عمليات خيبر شركت كرد كه براي چندمين بار مجروح شد.

به نقل یکی از هم رزمانش: علی در اين عمليات چنان رشادتي ازخود نشان داد كه باور كردني نبود، زماني كه كليه نيروهاي واحدشان زخمي يا شهيد شده بودند، او به تنهایي در درون كانالي ايستاده بود و مقاوت ميكرد و هر چه اصرار مي كرديم كه بيايد او استوار و محكم ايستاده بود تا اينكه از ناحيه سر مجروح شد و به ناچار مجبور شدیم او را به شهر بازگردانیم. او مدتي در آنجا ماند، دراين ايام بود كه در واحد سازماندهي بسيج كرج مشغول به فعّاليت شد و بعد از مدتي دوباره عازم جبهه شد.

فعّاليت علي در جبهه و لشگرحضرت رسول (ص) به حدي بود كه كليه فرماندهان گردانها و واحدها او را مي شناختند. و به شجاعت و دلاوري او آگاه بودند ولي او مي خواست در كنار همرزم قديمي، معلّم شهيدش يعني برادر حاج حميد تقي زاده فرمانده گردان حضرت علي اكبر(ع) از لشگر سيدالشهدا (ع) باشد.

به همین دليل از لشگر حضرت رسول (ص) به لشگر سيدالشهدا(ع) رفت و دراين هنگام مرحله تازه اي در فعّاليت جنگ و جبهه برايش شروع شد. او از روزهاي اوّل ورود به گردان حضرت علي اكبر(ع) به گونه اي عمل كرد كه خيلي سريع توانست رشد كند و لياقت خود را نشان داد و يكي از مهره هاي قوي گردان گرديد. همه روي سخنان و كردارش حساب مي كردند، او در كنار اين رشد نظامي خود در بعد عبادي نیز چنان رشد كرد كه گوي سبقت را از ديگران ربود و به درجه اي رسيد كه هيچ چيز غير از خدا و هيچ كاري جز براي خدا برای او ارزش نداشت.

به گفته همرزمانش از زمان ورودش به جبهه ها نماز شبش هرگز ترك نشد و از بدو ورودش به گردان، صداي ناله هاي جانسوزش كه از فراق يار مي سوخت از درون سينه اش بيرون مي ‌آمد، در نيمه هاي شب و بعد از نمازهايش فضاي گردان را حالت روحاني خاصي مي بخشید. هيچ وقت نمازش فراموش نشد. آري علي باتمام وجود مي سوخت و با سوختن درس عشق بازي را به ديگران مي ‌آموخت.

صداي جانسوز خواندن زيارت عاشورايش قبل ازهر نماز صبح و گريه هاي بلندش هيچ وقت فراموش نمي شود و اين حالت او در كليه نيروهاي گردان اثر گذاشته بود، مخصوصاً در نيروهاي گروهان خودش كه همگي مانند استادشان بودند.

در اين ايام زماني كه عليرضا در بعد نظامي - عبادي رشد كامل كرده بود عمليات غرورآفرين والفجر هشت شروع شد و او با فرماندهي گروهان در اين عمليات شركت كرد. با رهبري خوب نيروها توانست گام بلندي در پيروزي نيروهاي گردان درجزيره امُّ الرصاص بردارد، ايثارگري او و شهيدعلي قرباني وشهيد يدالهي درآخرين مراحل عمليات زماني كه هيچ نيرویي درمنطقه عملياتي وجود نداشت، اين سه نفر همراه فرمانده رشيد گردان توانستند مدت زيادي دشمن را زمين­گير كنند تا نيروهاي كمكي رسيدند،در اين عمليات بود كه لياقت خود را به عنوان يك فرمانده لایق نشان داد كه مورد تأييد كامل فرماندهان خود شده بود و شجاعت و دليريش و ازطرفي رهبري خوب نيروها به حدي بود كه در عمليات هاي بعدي مانند فكه , پيچ انگيزه،كربلای یک و دو چنان شد كه از طرف فرمانده لشگر سيدالشهدا(ع) به عنوان بهترين مسئول گروهان معرفي شد.

به گفته فرمانده گردان اگركاري مشکل بود شهید عليرضا آملی ميتوانست حل كند. مسئله اي نبود که اگر علي انجام نمي داد ما مطمئن بوديم كسي ديگر نمي تواند انجام بدهد، شايد آوازه پيروزي و فتح مهران و شجاعتهاي او در اين عمليات مهّم براي مردم كشورمان روشن باشد و دركربلاي دو و ارتفاعات قلاويز ورشادتهاي او گویي تمامي جبهه هاي كشورمان در غرب وجنوب شاهد و سندي گويا بر دلاوريهاي اين آزاد مرد باشد، زيرا او در اكثر جبهه ها حضورداشته است و به عنوان يك نيروي فعّال كار مي كرد و درعمليات كربلاي دو براي چندمين بار زخمي شد و در بيمارستان اراك بستري گردید.

طلب شهادت

در اين مرحله از مجروحيتش بود كه گویي خداوند وعده وصال را به او داد، زيرا به گفته مادرش در زمان بيهوشي بعد از عمل در بيمارستان اراك علي با ائمه سخن مي گفت و طلب شهادت مي كرد و چنان سخن مي گفت كه تمام اطرافيانش تحت تاثير قرار گرفته بودند، آري علي دنيا را مانند زنداني براي خود مي ديد و براي رهایي از آن دست به دامان اهل بيت شده بود ، از اين زمان به بعد ديگر دعاهاي علي سوز و نواي ديگري پيدا كرده بود، زيرا او تا قبل از اين مسئله بگفته خودش هيچ وقت طلب شهادت از خدا نميكرد زيرا راضي بود به رضاي حق، ولي گويا او ديگر از اين هجران و دوري خسته و پيمانه صبرش لبريز شده بود و زنده ماندنش مانع بين او و معشوق بود.

باشروع عمليات كربلاي چهار او خود را كاملاً آماده رفتن كرد ولي به دلایلي كه گردان وارد كار نشد و به اردوگاه بازگشت، او سخت غمگين و افسرده شده بود،گویي اين كار او را براي مدتي از ديدار يار محروم كرد، ولي ديري نپایيد كه باشروع عمليات كربلاي5 او با نيروهايش به عنوان نيروهاي غواص و خط شكن وارد صحنه شد و در آخرين لحظات بود كه علي خود را آغشته به عطر بهشتي كرد و اين عطر به حدّي بود كه فضاي وسيعي را عطرآگین نمود و همه متوجّه شدند.

او در روز نوزدهم دی ماه سال 65 با اصابت ترکش خصمانه دشمن به قلب بزرگ و با ایمانش به درجه رفیع شهادت نائل گردید.

آري ملائك بالهايشان را به زير پاهايشان باز كرده و ائمه به پيشواز رادمرداني آمده بودند كه علي هم يكي از اين مردان بزرگ بود، آنشب بهشت و بهشتيان همه منتظر ورود عدّه­اي ازعاشقان حقيقي خداوند و بندگان صالحش بودند، آري آنشب غمي جانگذار سينه عده اي را ميفشرد چون شاهد عروج خونينی بودند. آنشب در آسمان گویي ستاره اي نمي درخشيد، زيرا نور ستارگاني كه برروي زمين و در ميان آب مي درخشيد ديده ی آسمانيان را خيره كرده بود و ستارگان از ميان خاك وخون و آبي كه باخون سرخشان رنگين شده و به آسمان مي آمدند،در جوار رحمت حق قرارمي گرفتند.

مكاني كه حتي ملائك نمي توانند قدم بگذارند، آري علي پرواز كرده بود، پروازي عارفانه و زيبا و باچهره اي نوراني علي به همراه يارانش رفت ولي فداكاريهايش و رشادتهايش، تقوا وعبادتش، عشق و ايثارش، هر كدام كتابي بزرگ براي رهروان راهش مي باشد. اميدواريم كه رهرو راهش باشيم وزندگيش را الگو قراردهيم،جسم مطهر ایشان را در گلزار شهدای امامزاده محمّد به خاک سپردند. او از شانزده سالگي تا لحظه شهادتش براي رضاي خداگام برداشت و براي رضاي او جان داد.


منبع : کتاب فضایل اخلاقی سرداران استان البرز

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده