صفات ارزشمند شهید «محمد نصیری»
نوید شاهد کرج : شهید محمد نصیری در فروردین ماه سال 1341 در شهر مذهبی مهدی شهر در یک خانواده مستضعف بدنیا آمد و نیز دو ساله بودن که خانواده ایشان به کرج آمدند.
دوره نظری خود را به هنرستان و در رشته مکانیک ادامه داد و دیپلم خود را از هنرستان شهید بهشتی دریافت کرد. لازم بیاد آوری است که دو سال آخر تحصیل خود را در حین حضور در جبهه ها پر کرد و ناگفته نماند که ایشان در تمام دوران تحصیل خود موفق بود.
شهید محمد نصیری از ابتدا کودکی با فطرتی پاک و نیت خالص بود و نیز در این درون شخصی صبور و مقاوم و با دیگران و خانواده خود نیز با اخلاق حسنه برخورد میکرد در حالی که جامعه آن زمان را ارزشهای مادی و غیر الهی فرا گیر بود و با این که ایشان از یک خانواده در سطح ساده زیست جامعه قرار داشت، هرگز بفکر این نبود که خودش را با آن ارزشهای برابر کند بلکه به دنبال ارزشهای انسانی و واقعی بود و سعی می کرد که دوستان خود را از کسانی قرار دهد که خواستار زندگی سالم و با ارزشهای انسانی باشند.
ایشان در مقابل انحرافات اخلاقی خیلی ناراحت میشد و دل می سوزاند چنانچه به خاطر سیگاری بودن یکی از دوستان خود گریه میکند و از ایشان تقاضا میکند که این کار را نکند و وقتیکه ما به دوستان ایشان نظر میکنیم میبینیم که همچون او نیز به درجه رفیع شهادت نائل گشتند و آنها که هنوز نیز در بین ما هستند نیز شهیدان زنده اند، محمد چندین صفات باز داشت که به چند تا آنها اشاره میشود:
دوری از گناه
و اتکا به نفس ایشان واقعا" درسی بود برای ما، یاد نداریم که ایشان کمکی و یا تقاضایی از کسی بنماید، سعی میکرد که تا آنجا که امکان دارد امکانات خوب از هر لحاظ چه مادی و غیره را به دیگران بدهد و دیگران را بر این مقدم میشمارد.
ساده و به دور از تجملات
ایشان در مورد زندگی از جمله غذا و پوشاک به شکلی حرکت میکرد که فقط از گرسنگی نمیرد و برهنه نماند و در این امر روزه های مستحبی را و ساده پوشی را فراموش نمیکرد.
اخلاص
ایشان تلاش میکرد قبل از شعار عمل کند و عمل خود را هم عنوان نکند و دیگر از خصوصیات وی اخلاص در عمل او بود برای نمونه او نیز مدتها بود که نماز شب میخواند و ما هرگز متوجه نمی شدیم و این نشان دهنده اخلاص در عمل است از جمله توجه ایشان به نماز جمعه و جماعت و انجام واجبات و مستحبات و دوری از دنیا بود.
شهید نصیری دو سال مستقیم در رابطه جبهه و جنگ در عملیات ولفجر یک از ناحیه پا و دست وشکم زخمی شد با وجود اینکه زخم ایشان عمیق بود و چندین بار عمل شد و یک قسمت از بدن ایشان بیرون بود از اعزام نیرو منطقه خواسته بود که او را به جبهه اعزام کنند که موافقت نکردند و خلاصه بعد از تلاش فراوان چهار ماه بعد از مجروح شدن در اولین فرصت به جبهه رفت، مدت مرخصی خودش را نیز در جبهه ماند و تا اینکه در عملیات والفجر 4 مرحله سه در تاریخ شانزدهم آبان 62 به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به آرزو چندین ساله خود رسید.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری