گذری بر زندگی نامه شهید اسماعیل بختیاری
در اواخر دوران نظام وظیفه اش بود که اولین جرقه و بارقه انقلاب اسلامی در شهر فضیلت و تقوی و خون و قیام قم اغاز گشت و به دنبال ان تمامی شهرهای بزرگ و کوچک و..... امواج اقیانوس انسانهای عدالت جو و مقلدین امام خروشان تر میشدند و فورانهای گداخته و مذاب این آتشفشان پیکر پوسیده رو به زوال ضحاکیان را در هم میباشید.
شهید اسماعیل بختیاری بنا به فرمان حضرت امام مبنی بر فرار
از سربازخانه ها بلافاصله از جرگه ارتش طاغوت فرار کرد و به خیل عظیم پیروان حسین(ع) پیوست و در صحنه های تاریخ ساز و حماسه آفرین انقلاب اسلامی حضور چشمگیری داشت و
پس از پیروزی 22 بهمن 1357 به بعد او در نیروهای جوشیده از بطن انقلاب که به حراست
و کنترل از مراکز شهر در سپاه پاسداران ایقلاب اسلامی و مدتی هم در کمیته عمران
جهاد سازندگی در خدمت به محرومین و شلاق خورده های تاریح که سالیان دراز در
روستاها توسط عوامل شاه یعنی خانها و فئودالها استثمار میشدند سپری نمود.
شهید اسماعیل از جمله خیل عشاقی بود که از همان روزهای شروع جنگ پس از یک دوره آموزش مقدماتی در یک گروه رزمی به سرپرستی حجت الاسلام جنتی رضوی عازم جبهه های نور علیه ظلمت گشتند و در منطقه سرپل ذهاب به نبرد با بعثین متجاوز مشغول شدند تا بالاخره او در سحر گاه نوزدهم مهر 59 در جریان یک عملیات نفوذی به شهادت رسید و پیکر پاک و مطهرش پس از چهار ماه به دست خانواده اش رسید و رد کنار لاله ها و شقایق هایی که دیروز بدست دژخیمان شاه پرپر شدند و در خون طپیدند آرمید.
او از آن تاریخ که از دیار دنیا هجرت کرد و در خیل خاکیان که به انتظار پرواز به افلاک بودند میرزمیدن شبانه روز در نبردی بی امان با دشمن متجاوز بود و در این عنان شاهد ایثار و فداکاری لشگریان اسلام و در خون غلطیدن بهترین همرزمانش بود و او هم در چنین انتظاری بی تاب و قرار بود تا اینکه چون کبوتری سبکبال پرواز کرد و در عرش اعلی علییین به میهمانی معبود شتافت.
