90 درصد نویسندگان حوزه ایثار و شهادت بانوان هستند
نوید شاهد البرز: «قیطاسی» نویسندهای است که او را با کتاب «حاج روح الله» می شناسند وی متولد سال1352 و در روستای قارلق از توابع استان ساوه چشم به جهان گشوده است.
اینکه چگونه نویسنده شده است را
از زبان خود وی باید شنید. چه اینکه در این گفتوگو
آورده است که "عشق و علاقه و یاری باریتعالی
بوده است که به پیشنهادات جواب مثبت بدهد و پا در این عرصه بگذارد. او نویسندهای
است که اطلاعات، استعداد ، پیگیری که سرانجام نبوغ را برای رسیدن به انتهای
جاده علم و دانش بسیار مهم میداند. وی علیرغم همه دشواری ها در وادی نویسندگی از همه سدها گذر کرده و دو اثر ارزشمند را تقدیم مخاطبان کردهاست و امیدوار است پرتویی نورانی از نگاه شهدا راه رسیدن به تکامل فکری و اندیشه ای را بیش از پیش برایش هموار کند تا بتواند تا بتواند در این حوزه قلم فرسایی کند. اینک در ادامه گفتوگوی نوید شاهد البرز را با این نویسنده میخوانید.
- نوید شاهد البرز؛ لطفا خودتان را بیشتر برای مخاطبان نوید شاهد معرفی کنید.
نویسنده کتاب: «معصومه قیطاسی» پژوهشگر و رماننویس هستم. نزدیک به یک دهه است که در حوزه ادبیات جنگ فعالیت دارم. دغدغه اصلیام انقلاب و دفاع مقدس است. فعالیتهایم در شاخه های رمان، زندگینامه داستانی شهدا، خاطره نگاری، داستان کوتاه، سفرنامه نویسی، تاریخ شفاهی است.
- نوید شاهد البرز: چه انگیزهای باعث شد که به نویسندگی روی آورید؟
نویسنده کتاب: از نوجوانی به خواندن و نوشتن علاقه وافری داشتم. به طوری که تا نیمه شب کتاب میخواندم. اواخر سال هشتاد نوشتن و مطالعه حرفه ای جزو برنامه روزانه ام شد و از دوم خرداد ماه ۱۳۹۰ از کارگاه داستان کوتاه بنیاد حفظ آثار با داستان کوتاه شروع کردم؛ البته قبل از آن، سه رمان با موضوع جنگ نوشته بودم. کم کم به کارگروه تاریخ شفاهی کشوری و کارگاه داستان حوزه هنری و انجمن نویسندگان «کاوک» و «ناورد» پیوستم و فعالیتم حرفهای تر شد.
- نوید شاهد البرز:نخستین کتاب شما چه نام دارد، به چه موضوعی می پردازد، چطور و در چه سالی منتشر شد؟
نویسنده کتاب: اواخر سال ۱۳۹۰ تحقیق و نگارش کتاب شهدا از طرف حوزه هنری و بنیاد حفظ آثار به بنده پیشنهاد شد. ابتدا نپذیرفتم، چون به سختی این کار واقف بودم. احساس کردم در حال حاضر، باید بیشتر بخوانم و بنویسم تا بعد توفیق حاصل شود. سال ۱۳۹۱ اصرار حوزه بر ترس من چربید و بالاخره وارد تحقیق و نگارش کتاب شهید «حاجروحالله اصلدهقان» شدم.
این کتاب سال ۱۳۹۲ از طرف سوره مهر چاپ شد و در جشنواره کشوری کتاب سال دو سالانه ۹۱ و ۹۲ نامزد دریافت جایزه سال شد. همینطور در جشنواره کشوری حوزه هنریها نیز برگزیده شد. هر چند جفای بزرگی به این کتاب شد و داستانی که در این کتاب آورده بودم به باد فنا رفت. اما کتاب به لطف شهید دیده شد.
داستان این کتاب داستان دختری بهنام «روژان زنگنه» است که به دنبال ناجی خود در دوران دفاع مقدس است. روژان در بمباران روستای گودین مادرش را گم کرده و مادربزرگش هم کنارش به شهادت رسیده و حاج روح الله او را به بیمارستان رسانده است.او بعد از تحقیق متوجه میشود حاج روح الله شهید شده است، بر آن میشود داستان زندگی ناجی خود را بنویسد.
داستانی که من آورده بودم نشان دادن جانبازان و شهدای
زن در کرمانشاه بود و پیدا کردن مادر روژان که با حذف و بدون اجازه از من و همچنین سپردن کتاب
برای بازنویسی به شخص دیگری داستان را تغییر داد.
- نوید شاهد البرز: انگیزه شما از انتخاب روژآن دختر جوان چه بود؟
نویسنده کتاب: انگیزه من از انتخاب دختر جوان و روایتش، ارتباط گرفتن جوانان بود که بعد از چاپ با استقبال عده زیادی از این جوانان روبه رو شدم و پیام دادند که کارتان عالی بوده است.
- نوید شاهد البرز: کتاب دیگری هم در این حوزه دارید؟
نویسنده کتاب: بله؛ کتاب بعدی زندگینامه داستانی شهید «میری ورکی» بود که سال ۱۳۹۷ از طرف سوره مهر چاپ شد. در این کتاب هم مثل کتاب قبلی چون دغدغهام جوانها بودند، سعی کردم نگاه خاصی داشته باشم. سیدجلیل در این کتاب خود از لحظه ای که توسط بعثیها زنده به گور میشود تا زمانی که تفحص میشود و وارد معراج شهدای تهران شده و در امامزاده طاهر(ع) کرج دفن میشود را روایت میکند. وی نیز از زبان دختر جوان شهید و مادرش بیست و نه سال انتظار خانواده به تصویر کشیده شده.
- نوید شاهد البرز: آیا در حال حاضر کتاب جدیدی هم در دست انتشار دارید که برای مخاطبان ما معرفی کنید؟
نویسنده کتاب: بله، نویسندهای که به کارش عشق میورزد نمیتواند بیکار باشد. از آنجایی که بنده در چند حوزه مشغول هستم چند کتاب در دست نگارش و بازنویسی دارم.
در حال حاضر، در حوزه روزنگار که روزشمار روزهای پرالتهاب خودم از زمانی که پسرم در سوریه بود و سفرنامه، سفر سه روزه با راهیان نور به مناطق غرب کشور است، در دست بازنویسی است. همچنین سه رمان با موضوع «ساواک» و «شکنجهگران» که باید بازنویسی شود. رمانی با موضوع همکاری یک ساواکی رانده شده از ساواک و جاسوس آمریکایی و رمان سوم در فضای کردستان و آزادسازی سنندج از دست کوموله دموکرات، در فایل لب تاپ منتظرند تا نگارش کتاب «شهدای قریشی» تمام شود و نوبت بازنویسی و نگارش آنها برسد.
در حال حاضر، مشغول مصاحبه و تحقیق کتاب دو یا سه جلدی پنج شهید قریشیها هستم؛ هر چند نا اندازهای زمان بر است اما کتاب خوبی خواهد شد، و البته نگاه نویی به این کتاب دارم.
این پنج زندگینامه شامل زندگی «سید کمال» که در چهاردهم مرداد سال شصت جزو نخستین شهدای ترور البرز بود. پسرش «سیدمحمود» که در دوران دفاع مقدس مفقود الاثر شد و سیزده سال بعد پیکرش بازگشت و زندگی چهار« برادرزاده سیدکمال» یعنی فرزندان سید جلال، سیدعباس، سیدجمال که جزو لشگر ده سیدالشهدا و یکی از مداحان آن دوران بود. سید محمد که فوتش مشکوک بودهاست، «سیدعلیاصغر» که در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید.
- نوید شاهد البرز: انگیزه شما از انتشار کتاب با موضوع ایثار و شهادت چیست؟
نویسنده کتاب: خوشبختانه زنان ایرانی چه در زمان جنگ تحمیلی و چه در دوران پیروزی انقلاب و در حال حاضر، در همه عرصه ها حضور فعالی داشتهاند. آن زمان پشت جبهه و یا در بیمارستانهای شهرهای جنگ زده و چه زمانی که از خانه و شهر خود قرآن روی سر همسران، فرزندان یا برادرانشان میگرفتند و آنها را راهی جبهه ها میکردند در دفاع مقدس نقش داشتند و اکنون در حفظ دستاورد و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت فعالیت می کنند تا آنجایی که نود درصد نویسندگان این حوزه بانوان هستندکه اجازه نمی دهند این سبک و سیاق فراموش شود در واقع ادامه دهنده راه شهدا هستند.
- نوید شاهد البرز: آیا نحوه همکاری و حمایت مسئولین بنیاد شهید، ارشاد اسلامی، امور کتابخانهها، کانونهای پرورش فکری، آموزش و پرورش و دیگر نهادهای فرهنگی با شما به عنوان یک نویسنده حوزه ایثار و شهادت مطلوب است؟ چه درخواستی از این عزیزان دارید؟
نویسنده کتاب: بنده از مسئولین و نهادها انتظار بیشتری دارم که نویسنده این ادبیات را درک کنند.
- نوید شاهد البرز: از دشواری های کار نویسندگی حوزه ایثار و شهادت برایمان بگویید.
نویسنده کتاب: سدها و دشواریهای قلم زدن درعرصه زیاد است از جمله این ساخت شخصیت شهیدی که نه او را دیدهاند و نه مکانی که سوژه در آن بوده را لمس کردهاند و حتی حال و هوای منطقه را حس نکردهاند؛ سخت است. برای گرفتن یک مصاحبه چند بار باید تماس بگیرید تا مصاحبه شونده راضی شود. حتی بعد از پذیرفتن هم ممکن است حضورپیدا نکند که در این صورت چند روز وقت و زمان را از دست داده ای. باید روی شخص دیگر کار کنید تا بتوانی یکساعت مصاحبه مفید یا غیرمفید گرفت. همچنین تعیین صحت و سقم مصاحبهها و خلاصه رضایت خانواده هم از جمله این موارد است. در نهایت بعضی از این کتابها به دلیل تیراژ پایین مثل کتاب حاج روح الله به دست همرزمانش در کرمانشاه هم نمی رسد، یا مثل جناب خط شکن اصلا کتابی موجود نیست که به دست نویسنده یا خانواده شهید برسد و تمام تلاش و زحمت نویسنده دود می شود. حرفی هم اگر بزنی بیاهمیت از کنارت می گذرند و بهایی نمیدهند.
- سخن پایانی:
در پایان بنده امیدوارم شهدای عزیز نگاهی به نویسندگان ادبیات دفاع مقدس داشته باشند. باز دعا میکنم که به لطف همین صاحبان انقلاب و امنیت این کشور عزیز تمام مشکلات حل شود. بلکه نویسندگان و پژوهشگران هم در این کشور حق و حقوق واقعی خود را داشته باشند تا با خاطری آرام به کارشان برسند و کتابهای خوبی بنویسند.
بنده طی یک دهه فعالیت از این برخوردها ناراحت شدهام اما خسته نه. به لطف شهدا ایمان دارم و راهی که خودشان پیش رویم گذاشتهاند را با قدمهایی استوار برمیدارم و تلاش میکنم برای هر چه بهتر معرفی کردن شهیدان عزیز که آرامش و امنیت کشور را مدیون ایثار و شهامت شان هستیم، میدانم خودشان راه را برایم باز می کنند.
گفتوگو: نجمه اباذری