شهید عبدالشهاب میری

شهید عبدالشهاب میری
خاطره خودنوشت شهيد "عبدالشهاب ميری" (3)؛

امدادهاي غيبی

شهيد "عبدالشهاب ميری" در دفتر خاطرات خود می نویسد: ...در ساعت 10:20 دقيقه شب حزب دمکرات در چند متري پايگاه چندين آر پي جي به سوي پايگاه گرماب پرتاب کرد و همگام با تيربار و اسلحه هاي کلاچ و گرينوف و سيمينوف : اما خوشبختانه با کمک لطف پروردگار و امدادهاي غيبي تمام اميد دشمن به نااميدي منتقل شد ...
خاطره خودنوشت شهيد "عبدالشهاب ميری" (2)؛

جان نثاران وطن

شهيد "عبدالشهاب ميری" در دفتر خاطرات خود می نویسد: در تاريخ 12مرداد1364 صبح شنبه هنگامي که تامين مي رفت که مستقر شود سرباز وظيفه علي محمودزاده ناگهان بر روي مين رفته و جان خود را نثار وطنش کرد...
خاطره خودنوشت شهيد "عبدالشهاب ميری" (1)؛

توپخانه ی اصفهان

شهيد "عبدالشهاب ميری" در دفتر خاطرات خود می نویسد: در تاريخ 8فروردین 1364 از طرف هنگ ژ ـ کازرون به وسيله ي ميني بوس ما را به سوي مرودشت حرکت دادند و بعد از دو روز در گردان 208 امداد مرودشت در تاريخ 10 فروردین 1364 به سوي اصفهان به وسيله ي اتوبوس حرکت کرديم ...
شهيد "عبدالشهاب ميری"؛

حجاب، مشت محکمی بر دهان ابرقدرتهاست

شهيد "عبدالشهاب ميری" در وصیت نامه دوم خود می نویسد: از خواهرانم مي خواهم تا با حجابشان مشت محکمي در دهان ابرقدرت ها بزنند...
وصیت نامه شهید "عبدالشهاب ميری"؛

نگذارید خون شهدا پایمال شود

شهید "عبدالشهاب ميری" در وصیت نامه خود می نویسد: اينجانب وصيتم به امت حزب الله اين است که تا حد ممکن که مي توانند جبهه ها را ياري کنند و تا توان دارند با مال و جان خود برعليه دشمن مبارزه کنند و نگذارند که خون شهدا پايمال شود.

عکسهای منتشر نشده شهيد "عبدالشهاب ميری"

شهيد "عبدالشهاب ميری" در آبان سال 1343 در احمدآباد آبادانديده به جهان گشود و در اسفند 1364 به شهادت رسید.
نامه ای از شهيد "عبدالشهاب ميری"؛

در تیر رس دشمن!

شهيد "عبدالشهاب ميری" در نامه ای می نویسد: ؛مادرجان اصلا نگران حال من نباشيد. ما از تيررس دشمن بدور هستيم وحال همه بچه ها خوب و همه سالم هستيم...
زندگی نامه شهيد "عبدالشهاب ميری"؛

قلبی ناآرم

شهيد "عبدالشهاب ميری" هشت آبان ماه 1343 در احمدآباد به دنیا آمد. دوران سربازی را به اتمام رساند. مدتی گذشت دلش آرام و قرار نداشت و قلبش برای جبهه می تپید...
طراحی و تولید: ایران سامانه