«هنگامیکه بچهها میخوابیدند حاجآقا نبود. حدود ساعت سه بامداد بود که دیدم حاجآقا دنبال جایی برای خواب میگردند و آخر هم بین بچهها جایی به اندازه دو یا سه کاشی پیدا کرده و خود را طوری جمع کرده و خوابید که به نظر میرسید یک بچه چهار ساله زیر این عبا خوابیده است ...» ادامه این خاطره از «سید آزادگان، شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.