شهید احمد عبدالهی

شهید احمد عبدالهی
پیرامون شهید «احمد عبدالهی»؛

بدون ترس از تیر و ترکش نماز خواند

همرزم شهید «احمد عبدالهی» به نقل از شهید می گوید: گلوله ها چنان می اومدن که رکعت اول رو با شتاب خوندم. یکدفعه یادم اومد در حال صحبت کردن با خدا هستم و از ترس تیر و ترکش، فقط به جان خودم فکر می کنم؛ استغفار کردم و رکعت دوم رو عادی خوندم؛ مثل همیشه.

سیره اخلاقی شهدای هرمزگانی در "خلوت های شبانه" به چاپ رسید

نوید شاهد - کتاب "خلوت های شبانه" به معرفی سیره اخلاقی و اعتقادی چند شهید هرمزگانی دوران دفاع مقدس پرداخته است.

امر به معروف به شیوه شهید "احمد عبدالهی"

نوید شاهد - چند لحظه با آن دو نفر که روزه خواری می کردند صحبت کرد. وقتی حرفهایش تمام شد، جوانها از کاری که کرده بودند، احساس خجالت و شرمساری می کردند.
خاطراتی پیرامون شهید "احمد عبدالهی"؛

راز قاب عکس ششم!

نوید شاهد – احمد وقتي متوجه شد نگاهش مي‌كنم، قاب عکس را مقابل چشمم گرفت و در حالي كه مي‌خنديد، پرسيد:«به نظر تو چطور است؟» به او الهام شده بود كه شهيد مي شود و طولي نكشيد كه همان قاب عكس ، كنار پنج قاب عكس ديگر قرار گرفت.
خاطراتی پیرامون شهید "احمد عبدالهی"؛

آب گل آلود

نوید شاهد – شهید عبدالهی ليوان را برداشت و گفت: همين آب را مي خورم، چشمش به آب بود. ناگهان اشك هايش سرازير شد و گفت: ما اين آب گل آلود را داریم. امام حسين (ع) و يارانش همين را هم نداشتند.
خاطراتی پیرامون شهید «احمد عبدالهی»؛

من نمي توانم دين خود را به گردن ديگري بيندازم

احمد گفت: درست است شما پاسدار هستيد، ولي من نمي توانم دين خود را به گردن ديگري بيندازم و به شما توصيه مي كنم هيچ وقت دين ديگري را به گردن نگيري.
خاطراتی پیرامون شهید «احمد عبدالهی»؛

مجلس عروسی!

احمد گفت: « من با اين لباس نماز مي خوانم. وقتي با آن نماز مي‌خوانم، يعني ايرادي ندارد. پس با همان به عروسي هم مي‌روم.»

ویژه نامه سردار شهید «احمد عبدالهی»

سایت نوید شاهد استان کرمان ویژه نامه سردار شهید «احمد عبدالهی» که شامل مجموعه ای از مطالب زندگی نامه، وصیت نامه، آلبوم تصاویر و خاطرات این شهید را در اختیار کاربران قرار داده است.
خاطراتی پیرامون شهید «احمد عبدالهی»؛

جبران بی احترامی!

به منظور جبران بی احترامی روز گذشته گفتم: «ببخشید، من خدمت شما قبلاً نرسیده بودم و دیروز شما را نشناختم.» خیلی خونسرد پرسید: «مگر چه شده؟ چیزی یادم نمی‌آید، مگر موضوع مهمی بوده است؟» تازه متوجه شدم که بی خیال این حرف هاست.
خاطراتی پیرامون شهید «احمد عبدالهی»؛

لباس دامادی

احمد گفت:« من با اين لباس نماز مي خوانم. وقتي با آن نماز مي‌خوانم، يعني ايرادي ندارد. پس بـا همان به عروسي هم مي‌روم.

خاطراتی از شهید «احمد عبدالهی»/پيك خوش اقبال!

علي القاعده من بايد ظرف ها را بشويم و سنگر را تميز كنم، ولي هر وقت نگاه مي كنم، مي بينم احمد اين كارها را كرده است.»

خاطراتی پیرامون شهید احمد عبدالهی / ماموريت خرما

قبل از اين كه حرفي بزنم، گفت: « حالا نمي شود خرما را از كرمان بخريد؟» با شرمندگي گفتم: « بله ...مي شود.» و بدون آن كه خرما بخريم، به سوي كرمان آمديم.
خاطراتی پیرامون شهید احمد عبدالهی؛

شستن ظرف ها پس از افطار!

تعدادي از دوستان و همكارانش را جهت افطار دعوت كرد. مراسم مردانه بود. نماز و افطار و دعاي توسل تا نيمه هاي شب طول كشيد. وقتي همه رفتند، ظرف زيادي براي شستن جمع شد.

خاطراتی پیرامون شهید احمد عبدالهی / آرامش در نماز زیر تیر و ترکش!

ناگهان به ياد آوردم درحال صحبت کردن با خدا هستم و از ترس تير و ترکش فقط به جان خودم فکر مي کنم. به همين دليل استغفار کردم و رکعت دوم را عادي خواندم.

نماز اول وقت از نگاه شهید «احمد عبدالهی»

در مقابل چشمان حيرت زده‌ي مهمان‌هايي كه هنوز ايشان را نمي‌شناختند، بلند شد، وضو گرفت و به مسجد رفت. وقتي به مجلس عروسي برگشت، نمازش را به جماعت خوانده بود.
به مناسبت سی و یکمین سالگرد شهادت؛

زندگی نامه شهید احمد عبدالهی / از غائله کردستان تا کربلای 5

احمد عبداللهي که به عنوان يک بسيجي ساده و بي ادعا در جبهه حضور يافته بود، رفتـه رفتـه چنان شايستگي، جسارت و شهـامتي از خود نشان داد که مسئوليت‌هايي را به او واگذار کردند.

خاطراتی پیرامون شهید احمد عبدالهی / احمد راه امر به معروف را پيدا كرده بود

چنان با آن دو جوان گرم گرفت كه تصور كردم سال ها يكديگر را مي‌شناسند. چند لحظه با آن دو صحبت كرد. وقتي حرف هايش تمام شد، جوان‌ها احساس خجالت و شرمساري كردند. احمد راه امر به معروف را پيدا كرده بود.
خاطرات شهدا از دوران انقلاب(1)

قرار گذاشتیم عکس های شاه را از روی دیوار ها پایین بیاوریم؛ شهید احمد عبدالهی

احمد بدون هیچ ترس و واهمه ای وارد اتاق مخصوص مدیر کل شد، به روی میز رفت، عکس شاه را از دیوار جدا کرد و با عصبا نیت آن را بر زمین زد.

آلبوم تصاویر/ شهید احمد عبدالهی

شهید احمد عبدالهی نهم مرداد ۱۳۳۵، در شهر کرمان متولد شد. وی در بیست وسوم دی ۱۳۶۵، در بیمارستان شهید فقیهی شیراز بر اثر صدمات ناشی از جراحات جنگی به شهادت رسید.
با فرماندهان شهید عملیات کربلای5 لشکر41 ثارالله(1)؛

شهید احمد عبدالهی / امروز بايستی قدرت اسلام را به جهان استکبار بفهمانيم

امروز بايستی قدرت اسلام را به جهان استکبار بفهمانيم، در سايه ی ايثارگری ها و مبارزات فرزندان لايق ماست که آمريکای جهانخوار ذلت را پذيرا شده، ما در سايه ی اين جنگ فهميديم ملتی که مبارزه ندارد بايد ذلت را قبول کند .
طراحی و تولید: ایران سامانه