خاطرهای از شهید «حسین اولیپوربندری»
مادر شهید تعریف میکند: به او گفتم؛ عزیزم برو به امید خدا برمیگردی. در جوابم گفت؛ اگر مسئول مینگذاری باشم امکان برگشتم سخت است، برایم دعا کن. این حرفها را که گفت، با خوشحالی و به امید شهادت به جبهه رفت تا تنها آرزویش برآورده شود.