خاطرات شفاهی

navideshahed.com

برچسب ها - خاطرات شفاهی
خاطرات شفاهی جانباز ایلامی/
جانباز «سید منصور ارغنده» از همان زمان دانش آموزی داوطلبانه و از طریق بسیج راهی جبهه شدند و تا پایان جنگ حضور پر رنگی داشتند وی می‌گوید سال ۱۳۶۶ در شاخ شمیران بمباران شیمیایی شدیم و من جانباز شدم. در ادامه خاطرات شفاهی این جانباز گرانقدر را می‌شنویم.
کد خبر: ۵۹۰۸۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۶

خاطرات شفاهی جانباز ایلامی
جانباز «سید منصور ارغنده» از همان زمان دانش آموزی داوطلبانه و از طریق بسیج راهی جبهه شدند و تا پایان جنگ حضور پر رنگی داشتند وی می‌گوید سال ۱۳۶۶ در شاخ شمیران بمباران شیمیایی شدیم و من جانباز شدم. در ادامه خاطرات شفاهی این جانباز گرانقدر را می‌شنویم.
کد خبر: ۵۹۰۸۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۶

خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز 50 درصد «نواب تراب‌زاده» درباره نحوه اعزامش به جبهه و مجروح شدنش چنین روایت می‌کند: سال 1360 برای آموزشی به 05 کرمان اعزام شدم و بعد از آنجا من را به منطقه جنگی اعزام کردند. آن زمان کمک آرپی‌جی زن و تیربارچی بودم. ساعت 3 بعدازظهر بود که عملیات شروع شد و در حین مبارزه با دشمن بعثی مجروح شدم.
کد خبر: ۵۹۰۷۳۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۶

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «انصاری»، در روایتی کوتاه، پرده از رازی بزرگ برمی‌دارد؛ رازی به نامِ اخلاص. با ما همراه باشید تا بیشتر با این شهید بزرگوار و منشِ کم‌نظیرش آشنا شوید.
کد خبر: ۵۹۰۷۰۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «انصاری»، در روایتی کوتاه، پرده از رازی بزرگ برمی‌دارد؛ رازی به نامِ اخلاص. با ما همراه باشید تا بیشتر با این شهید بزرگوار و منشِ کم‌نظیرش آشنا شوید.
کد خبر: ۵۹۰۷۰۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

خاطرات شفاهی جانباز ایلامی
خمیس ربانی جانباز ۲۵ درصد دفاع مقدس بسیجی دانش آموز که در لبیک به فرمان رهبر کبیر انقلاب راهی جبهه شده بود، از عنایات الهی و امداد‌های غیبی در جبهه می‌گوید: یک روز برای شکار به نزدیک صخره‌ای می‌رفتم همزمان با حرکت من، پرنده‌ای آرام آرام و جلوتر از من پرواز می‌کرد تا در جایی نشست. من شروع به نشانه گیری کردم در حین کشیدن ماشه متوجه تعدادی زیادی از نیرو‌های دشمن شدم که کمین گرفته بودند... در ادامه فیلم این مصاحبه را ببینید.
کد خبر: ۵۹۰۶۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

خاطرات شفاهی جانباز ایلامی/
خمیس ربانی جانباز ۲۵ درصد دفاع مقدس بسیجی دانش آموز که در لبیک به فرمان رهبر کبیر انقلاب راهی جبهه شده بود از عنایات الهی و امداد‌های غیبی در جبهه می‌گوید: یک روز برای شکار به نزدیک صخره‌ای می‌رفتم همزمان با حرکت من پرنده‌ای آرام آرام و جلوتر از من پرواز می‌کرد تا در جایی نشست من شروع به نشانه گیری کردم در حین کشیدن ماشه متوجه تعدادی زیادی از نیرو‌های دشمن شدم که کمین گرفته بودند... در ادامه فیلم این مصاحبه را ببینید.
کد خبر: ۵۹۰۶۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

خاطرات شفاهی جانباز ایلامی
خمیس ربانی جانباز ۲۵ درصد دفاع مقدس بسیجی دانش آموز که در لبیک به فرمان رهبر کبیر انقلاب راهی جبهه شده بود، از عنایات الهی و امداد‌های غیبی در جبهه می‌گوید: یک روز برای شکار به نزدیک صخره‌ای می‌رفتم همزمان با حرکت من، پرنده‌ای آرام آرام و جلوتر از من پرواز می‌کرد تا در جایی نشست. من شروع به نشانه گیری کردم در حین کشیدن ماشه متوجه تعدادی زیادی از نیرو‌های دشمن شدم که کمین گرفته بودند... در ادامه فیلم این مصاحبه را ببینید.
کد خبر: ۵۹۰۶۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

خاطرات شفاهی همسر شهید «علیمردان بیگ محمدی» از شهدای فرهنگی
همسر «شهید علیمردان بیگ محمدی» درباره شهید می‌گوید: شهید علیمردان مرد روز‌های سخت بود و با اراده‌ای که داشت همیشه در کارهایش پیروز و موفق بود وی یک فرهنگی پرتلاش بود، بنده نزدیک به ۱۱ سال با او زندگی کردم و در تمام این مدت همیشه با احترام خاصی با من رفتار می‌کرد. در ادامه کلیپ این مصاحبه منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۹۰۶۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

خاطرات شفاهی همسر شهید «علیمردان بیگ محمدی» از شهدای فرهنگی
همسر «شهید علیمردان بیگ محمدی» درباره شهید می‌گوید: شهید علیمردان مرد روز‌های سخت بود و با اراده‌ای که داشت همیشه در کارهایش پیروز و موفق بود. وی یک فرهنگی پرتلاش بود، بنده نزدیک به ۱۱ سال با او زندگی کردم و در تمام این مدت همیشه با احترام خاصی با من رفتار می‌کرد. در ادامه کلیپ این مصاحبه منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۹۰۶۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

خاطرات شفاهی همسر شهید «علیمردان بیگ محمدی» از شهدای فرهنگی
همسر «شهید علیمردان بیگ محمدی» درباره شهید می‌گوید: شهید علیمردان مرد روز‌های سخت بود و با اراده‌ای که داشت همیشه در کارهایش پیروز و موفق بود. وی یک فرهنگی پرتلاش بود، بنده نزدیک به ۱۱ سال با او زندگی کردم و در تمام این مدت همیشه با احترام خاصی با من رفتار می‌کرد. در ادامه کلیپ این مصاحبه منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۹۰۶۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

خاطرات شفاهی همسر شهید «علیمردان بیگ محمدی»
همسر «شهید علیمردان بیگ محمدی» درباره شهید می‌گوید: شهید علیمردان مرد روز‌های سخت بود و با اراده‌ای که داشت همیشه در کارهایش پیروز و موفق بود. وی یک فرهنگی پرتلاش بود، بنده نزدیک به ۱۱ سال با او زندگی کردم و در تمام این مدت همیشه با احترام خاصی با من رفتار می‌کرد. در ادامه کلیپ این مصاحبه منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۹۰۶۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

خاطرات شفاهی همسر شهید «علیمردان بیگ محمدی»
همسر «شهید علیمردان بیگ محمدی» درباره شهید می‌گوید: شهید علیمردان مرد روز‌های سخت بود و با اراده‌ای که داشت همیشه در کارهایش پیروز و موفق بود. وی یک فرهنگی پرتلاش بود، بنده نزدیک به ۱۱ سال با او زندگی کردم و در تمام این مدت همیشه با احترام خاصی با من رفتار می‌کرد. در ادامه کلیپ این مصاحبه منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۹۰۶۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

خاطرات شفاهی والدین شهدا
پدر شهید معلم «یوسف پرنیان» می‌گوید: به نماز و روزه بسیار اهمیت می‌داد، به اسلام و حکومت اسلامی علاقمند بود و همیشه به نصایح امام از رادیو گوش می‌داد.
کد خبر: ۵۹۰۶۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

خاطرات شفاهی والدین شهدا
پدر شهید معلم «یوسف پرنیان» می‌گوید: به نماز و روزه بسیار اهمیت می‌داد، به اسلام و حکومت اسلامی علاقمند بود و همیشه به نصایح امام از رادیو گوش می‌داد.
کد خبر: ۵۹۰۶۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید معلم «سید حسین غلامی» می‌گوید: به معلمی که آن را شغل انبیاء می‌دانست بسیار علاقمند و در کارش بسیار مصمم بود. با توجه به اینکه جبهه را دانشگاه ایثار، فداکاری و انسان سازی می‌دانست، سه بار به جبهه رفت.
کد خبر: ۵۹۰۶۴۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز ۵۰ درصد «نادر نظامی» در بیان خاطرات خود می‌گوید: « با هلیکوپتر عازم منطقه بودیم که میگ های عراقی ما را تهدید به حمله کردند و خلبان، هلیکوپتر را به سمت پایین رها کرد و ما دست‌هایمان را بر روی سرمان گذاشتیم و شهادتین دادیم...»
کد خبر: ۵۹۰۶۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۶

خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز ۵۰ درصد «نادر نظامی» در بیان خاطرات خود می‌گوید: « با هلیکوپتر عازم منطقه بودیم که میگ های عراقی ما را تهدید به حمله کردند و خلبان، هلیکوپتر را به سمت پایین رها کرد و ما دست‌هایمان را بر روی سرمان گذاشتیم و شهادتین دادیم...»
کد خبر: ۵۹۰۶۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۶

خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز ۵۰ درصد «نادر نظامی» در بیان خاطرات خود می‌گوید: « با هلیکوپتر عازم منطقه بودیم که میگ های عراقی ما را تهدید به حمله کردند و خلبان، هلیکوپتر را به سمت پایین رها کرد و ما دست‌هایمان را بر روی سرمان گذاشتیم و شهادتین دادیم...»
کد خبر: ۵۹۰۶۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۶

خاطرات شفاهی جانباز ایلامی
جانباز میرزایی در عملیات‌های زیادی شرکت داشت، از جمله والفجر ۳ و شاخ شمیران که در آنجا شیمیایی شد. وی می‌گوید من مسئولیت تدارکات گردان بر عهده داشتم بیشتر همرزمانم شهید شدند، به نظر او فضای جبهه فضای معنویت بود تمام کسانی که شهید شدند به نحوی هر کدام از شهادت خود آگاه بودند انگار به آنها الهام شده بود. در ادامه خاطرات شفاهی این جانباز گرانقدر منتشر می شود.
کد خبر: ۵۹۰۶۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵