شهید حیدرقلی رضایی

شهید حیدرقلی رضایی

آش از دستم افتاد و در دلم غوغایی به پاشد

«در حال پخش کردن آش بودیم که خبر آوردند، حیدر قلی پسرم زخمی شده است، آش از دستم افتاد و در دلم غوغایی به پاشد، آن روز هر طور که بود آش‌ها پخش شد، در حالی که حیدرقلی همان روز شهید شده بود و به ما نمی‌خواستند بگویند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید ترور معلم «حیدرقلی رضایی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
طراحی و تولید: ایران سامانه