حجاب یک رکن اساسی است
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید ابوالفضل قاضی زاهدی، پنجم ارديبهشت 1343، در شهرستان تهران به دنيا آمد. پدرش
محمدرضا، راننده وزارت امور خارجه بود و مادرش عذرا نام داشت. تا سوم ابتدايی درس خواند. تراشكاری میكرد. از سوی بسيج در جبهه حضور يافت. بيست و دوم تير 1361، در بستان به شهادت رسيد. پیكرش مدتها در منطقه بر جاماند و پس از تفحص، در امامزاده محمد(ع) شهرستان كرج به خاك سپرده شد.
در ادامه متن وصیتنامه شهید قاضیزاهدی را بخوانید.
بسم الله الرحمن الرحیم
و گمان نکنید کسانی که درراه خدا کشته شدند مردگانند بلکه زندگانند و و نزد خدایشان روزی میخورند.
مطابق با مسئولیت شرعی که بر عهده اینجانب بود در صحت و سلامت کامل این وصیت نامه را مینویسم امید است که بعد از مرگم شهید شده باشم و با همین نیت به جبهه آمدم. این راهی است که من طی کردم خالصانه از روی عشق به خدا و پیامبر و ائمه اطهار است که برای ابراز این عشق راهی جز این مسیر نیافتم و تنها راهی که برایم بازبود همین بود و خدای بزرگ را شکر میکنم که این راه را به من نشان داد.
پیامی که برای این امت دارم در درجه اول به فرامین امام گوش کردن و عمل کردن به صحبتهای ایشان است. دوم آن که در شهر جلوی مفاسد اخلاقی را بگیرید و نگذارید که این افراد فاسد شر کنند و بهشدت این پیام را جدی بگیرید. مسئله دیگراینکه به گفته امام: "مسئله اصلی ما جنگ است" این است که این پدرو مادرها فرزندان خود را تشویق به رفتن به جبهه کنند تا بلکه فرزندان هم خیالشان راحت شود و خود نیز در پشت جبهه میتوانند کارهای زیادی به نفع اسلام انجام دهند و پیامی که برای خانواده عزیزم دارم این است که جزراه اسلام و راهی که امام دارند، نروید و این وظیفه پدرو مادرم است که بچهها را ارشاد کنند و حمید جان و مجید جان از شما نیز میخواهم که درستان را خوب بخوانید و نمازتان را خدای نکرده فراموش نکنید زیرا که آخرین وصیت پیامبر این امت خواندن نماز بود و خواهر عزیزم از شما میخواهم که به فرایض دینی خود عمل کنید و حجاب که یک رکن اساسی است را سبک نگیرید و هیچ گاه ازداشتن حجاب کامل کوتاهی نکنید.
محسن جان شما هم که الحمدلله در این راه کوتاهی نمیکنید و شما نیز باید بیشتر به بچه ها رسیدگی کنید در ضمن پدرو مادر عزیزم و خانواده مهربان از شما همه میخواهم که برای من اصلا ناراحت نباشید زیرا که من به آرزوی خودم رسیدم و از شما میخواهم که برای من گریه نکنید زیرا که با این کارروح مرا آزار میدهید و درخانه پرچم سبز نصب کنید و اگر صلاح دیدید مرا در امامزاده محمد دفن کنید.
یک سفارش هم به بسیج داشتم و آن اینکه در بسیج محل یک مقداری بیشتر تحقیق کنید و افرادی که در آن خدمت میکنند درباره آنها تحقیق بیشتری کنید. در پایان از شما میخواهم که برای من نماز و یک ماه و نیم روزه بگیرید اگر توانستید خودتان بگیرید و اگر نمیتوانید به یک روحانی بدهید. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
ابوالفضل قاضیزاهدی بیست و دوم تیرماه 1361
انتهای پیام/