شهدایِ آینده از بین بسیجیها هستند
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید علی ابوالحسنی، دهم تير 1348، در كرج به دنيا آمد. پدرش حسن، در اداره كار میکرد و مادرش مدينه نام داشت. تا پايان دوره ابتدایی درس خواند. نقاش بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. بيست و یکم تير 1367، در زبيدات عراق به شهادت رسيد. تا کنون اثری از پیکرش به دست نیامده است.
آنچه در ادامه میخوانید متن وصیتنامه شهیدابوالحسنی است.
بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت میدهم که در زمان غیبت آخرین امام معصوم علیهم السّلام اکنون حضرت امام خمینی حفظه الله تعالی مقام ولایت فقیه را عهده دار میباشد.
خداوندا! میخواهم با تو سخنی بگویم و آخرین حرفهای خود را با یاد تو آغازکنم. می خواهم وصیّت بنویسم بلکه اعتراف نامهای تشکیل دهم شاید که معرفت تو را بیابم. خدایا! هیچ بودم همهام کردی، محو بودم آشکارم کردی، نیست بودم هستم کردی، خلقم کردی انسانم کردی، تنهایم نگذاشتی، پدرو مادرم را چنان صبردادی که شب و روزشان را به پای من گذاشتند. دردامن خانواده ای قرار دادی که ایمان به تو داشتند و سعیشان بر این بود و هست که امانتشان را نیز به صراط تو هدایت نمایند. در پهنای مملکتی مرا آفریدی که سالیان سال بود و هست که پرورش دهندهی اولیاءالله است. درکارها رشد را به رویم بازکردی ومرا از هر سوی گناه رفتن برحذر میداشتی امّا ای وای بر من به تدریج داشتم برای خود قلبی میساختم بدون ادراک هیچ معرفتی، گوشیساختم ناشنوایی از هر حقیقتی، و چشمی ساختم خالی از هرگونه بصیرتی و در آن حال تذکّر متذکّران مرا سود می بخشید.
نهان درز نصیحت ناصحانِ اندرزگویان مرا فایده ای میداد نه پندِ پندگویان. ولی باز لطف تو بود که مرا نگهداشت وکم کم به دنبال چاره ام انداختی و راه توبهات رابرمن هویدا ساختی. توبه کردم، امّا فغان از ضعف اراده!، خیلی زود با دیدن ظواهر دنیا توبهام را شکستم باز به خودم آمدم و باز توبه را فراموش کردم. آری، از توبه نیز برای خود زبانی ساختم. هستیام داشت به نیستی می گرایید.
بارالها! تو خود عالِمی و من هم اعتراف می کنم که ضعف نفس داشتم. اعتراف می کنم که شاید از حرف شیطان پیروی کردم و تبعیّت از نفس امّاره داشتم، امّا به ذات مقدّست قسم، نمی خواستم ذرّه ای در برابرت خودی نشان دهم. مولای من! به توپناه می برم به فضل ورحمت تو. پس در این گفتارها از تو میخواهم دیگر ادامهی حیات برای من نتیجه اش ذرّه ای حرکت رو به نقص است، زنده ام مگذار و اگر قرار است بمیرم آنچنان مرا بمیران که مرگم کفّاره ای بر زندگی پُر از معصیتم باشد. الهی دوست دارم تمیز به نزد تو بیایم تنها راه پاک شدنی که برایم مانده است شهادت است، پس شهیدم کن. خدایا! درست است که لیاقت ندارم ولی خواستن از کریم عیب نیست پس از تو میخواهم بهشتت را، لقائت را، جنّتت را، وجه خود را به من هم نشان ده. آمین یا رب العالمین.
مادرعزیزو دلبندم! خداوند شما را با حضرت صدّیقهی کبری و فاطمهی زهرا (س) محشور نماید که خوب حقّ مادریتان را اَدا کردید. من هم به توبهی خود در پیشگاه خداوند احد شهادت خواهم داد که ذرّه ای در حق من حقیر کوتاهی ننمودند و هنگامی که وظیفه ایجاب می کرد بر سینهی مهر عظیم مادری زدید، همچنین شما پدر گرامیام که با ایثار و از خود گذشتگی و با به قربانگاه فرستادن فرزندانتان دِین خود را به مکتب اسلام اَدا کردید. میدانم که برای شما و برای هرپدر و مادری سخت است داغ جوان، امّا به خدا قسم اگر دردناکترین حالات شهادت را خداوند نصیبم کند که إنشاءالله می کند باز هم از آن بیم دارم که نتوانم چشم برچشم فرزند سیّد شهیدان بیندازم. إنشاءالله که شما در قیامت با روی سفید خدمت آقا امام حسین علیه السّلام و خانم زینب کبری سلام الله علیها شرفیاب شوید. میدانم که خیلی اذیّتان کردم امّا عاجزانه تقاضا دارم که عفوم نمایید و برایم دعا کنید. همچنین از برادران بزرگوارم نیز می خواهم که آزار واذیّت ها وکم لطفی های حقیر رامورد عفو قرار دهید. از کلیّه ی اقوام و آشنایان التماس دعا دارم وملتمسانه حلالیّت می طلبم. درهر زمان پشتیبان ولایت فقیه باشید. خانوادههای شهدارا خیلی احترام بگذارید. همچنین بسیجیها را که شهدای آینده از میان آن ها یافت میشود را احترام کنید. از خدا بخواهید توفیق علم وعمل به وظیفه را نصیبشان کند. حقیر را خیلی دعا کنید که واقعا محتاجم و از ته قلب حلالم کنید. والسّلام علیکم ورحمه الله وبرکاته سوم اسفند ماه 1366
پيام شاخص شهيد بزرگوار بر اساس متن وصيّت نامه و مطابقت با آيات و روايات
پيام شهيد: درهر زمان پشتیبان ولایت فقیه باشید.
شاهد قرآنی: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا .(نساء / 59)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد پس هر گاه در امرى [دينى] اختلاف نظر يافتيد اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد آن را به [كتاب] خدا و [سنّت] پيامبر [او] عرضه بداريد اين بهتر و نيكفرجامتر است.
انتهای پیام/