منافقانِ در لباسِ انقلاب را هدایت کنید
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید سیدرسول بنیهاشمي، دهم فروردين1347، در روستاي آدران از توابع شهرستان رباط كریم به دنيا آمد. پدرش سيدحبيبالله و مادرش مريم سلطان نام داشت. دانشآموز سال دوم دانشسرای تربيت معلم بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و یكم بهمن 1364، در فاو عراق با اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار وي در امامزاده ابوطالب زادگاهش قرار دارد.
در ادامه متن وصیتنامه و پیام شاخص شهید بنیهاشم را بخوانید.
بسم الله الرحمن الرحيم
ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياء و عند ربهم يرزقون.
به نام خدايي كه ياد او روشني قلب است و به نام آن كس كه اين جنگ را برقرار كرد، براي ياري رساندن به امام و قرار دادن ما در بوته آزمايش و با سلام و درود بر يگانه منجي عالم بشريت مهدي (عج) تعالي فرجه الشريف و با سلام به نائب برحقش امام امت و با درود و سلام به خانواده عزيزم صميمانهترين سلامها را تقديم ميدارم. پدر گرامي و بزرگوارم اميد است كه سالم و تندرست باشيد و از رفتن من به سوي معبودم هيچگاه ناراحت نباشيد، نميگويم گريه نكنيد، گريه كنيد بر سيدالشهداء و يارانش. باري پدر جان، زحمت بسيار براي من كشيدي و چه رنجها را تحمل نمودي تا من را بزرگ و به اسلام هديه كردي. حلالم كنيد چون نتوانستم ذره اي از اين محبتهاي بي پايان شما را جبران كنم و به شما پدر بزرگوارم سفارش ميكنم كه نگذاريد منافقان كه در همه جا هستند از شما سوء استفاده كنند و خداي نكرده ضربه اي به انقلاب برسانند.
ایمان، سلاح ماست
اما به شما مادر عزيز و مهربانم: با دلی آهنين و فولادين در نبرد حق عليه باطل و با صداي رعدآساي الله اكبرتان كه همه جا طنين انداز است. اميدوارم كه همچون كوه مقاوم و استوار باشيد. اما مادر جان، از من و سرنوشت نهراسيد، زيرا اين راه را خودم انتخاب كردم. راه من راه همه مبارزان مقدس اسلام و راه پاكان خداست. ميدانم كه عروس پيروزي ما در آغوش ماست. ايمان ما سلاح ماست. مادر جان، شما خود در دل نور تابناك و فروزان مشعل ايمان را از كودكي تاباندهاي پدر جان! با صداي مخصوص و نجواي شبانه و نماز سپيدگان روح من را به نور دين مبين اسلام روشن كردي.
مادر جان، از روزي كه اين لباس مقدس را به تن كردم از آن خود نيستم، بلكه ازآن اسلام و ازآن ميهنم و ازآن ملتم و بايد آن روزي آفتاب تابان اسلامي عزيز رخنه به عالم كند و تا ظهور مهدي عليه السلام كشور ما كه از پس نور شعلة گرمي قرار دارد ساطع بوده راه گشايي ظهور حضرت بقيه الله باشد.
مادر جان، اگر سعادت داشته از حالا وصيت و سفارش مي كنم كه بر من گريه نكني و همان طور كه قبلاً گفتم گريه بر سيد الشهداء كنيد. گريه سزاوار كسي است كه عاجز و مفلوك باشد، اما مامان با بازوان قوي و عزمي راسخ خويش به نبرد خصم كافرپيشه رفتهام و شهادت را بزرگتر و سعادت و رستگاري بر خويش ميدانم. پس مادر براي چه گريه ميكني؟
ما با تیروی ایمان به نبرد آمدهایم
مادر جان، پيروزي روز به روز نصيب ما ميشود و همين بيشتر موجب تشويق ماست عليه خصم بر سگان كه او هدف ندارد، زيرا كه آنها به زور به نبرد آمدهاند اما ما با نيروي ايمان . اما شما خواهرانم، اميدوارم شما نيز بعد از من صبور و بردبار باشيد، چون انسان به دنيا مي آيد كه از دنيا برود. اناالله و انا اليه راجعون و در طول اين مدت زندگي امتحاناتي را مي گذراند. پس چه بهتر كه انسان در راه خدا شهيد شود. اي خداي يكتا درست است كه من گنهكارم ولي تو غفار و رحيمي. پس خدايا توفيق شهادت در راه خودت را به اين بنده روسياه عطا كن و اي امام براي اينكه اگر صد جان داشتم همه را فداي اهداف تو كه همان اهداف پيامبرانند ميكردم و از امت شهيد پرور ميخواهم كه همچنان يار امام امت باشند و از شما برادرانم مي خواهم كه ادامه دهندگان راه شهدا باشيد و سعي كنيد كه هيچگاه شوره اي به دست منافقين ندهيد و خواهشي كه از شما دارم اين است كه نگذاريد كه منافقين در تشيع جنازة من شركت كنند، يا حداقل نگذاريد كه آنان دست اندر كار باشند و به شما برادران كتابخانه آدران: من كوچكتر از آنم كه به شما بچه ها كه واقعاً اميد آدران هستيد توصيه كنم، ولي وظيفة هر دوستي است كه سفارشي كه لازم است به برادرانش بكند. اول اينكه وحدت خود را حفظ كنيد تا آنجا كه مي توانيد. بچه ها را ارشاد كنيد و وسيلهاي براي جذب نيروي انقلاب باشيد و از شما خواهش مي كنم كه منافقاني را كه با لباس اسلام دارند شمشير به انقلاب ميزنند اگر قابل هدايت هستند به ارواح طيبة شهدا آنان را هدايت كنيد و اگر قابل هدايت نيستند آنان را نيست و نابودشان بگردانید. به اميد پيروزي رزمندگان اسلام.
پيام شاخص شهيد بزرگوار بر اساس متن وصيّت نامه و مطابقت با آيات و روايات
پيام شهيد : وحدت خود را حفظ كنيد.
شاهد قرآنی : وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ .(آل عمران / 103)
و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد و نعمت خدا را بر خود ياد كنيد آنگاه كه دشمنان [يكديگر] بوديد پس ميان دلهاى شما اُلفت انداخت تا به لطف او برادران هم شديد و بر كنار پرتگاه آتش بوديد كه شما را از آن رهانيد اين گونه خداوند نشانههاى خود را براى شما روشن مىكند باشد كه شما راه يابيد.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره فرهنگی و تبلیغات