شهید آبهای خلیجفارس: خداوندا! عبادتمان را از ریا و خودپسندی بهدوردار
نوید
شاهد البرز؛ «شهیدسعید سلیمانی» دوم آذر1344 ،
درشهرستان
تهران
به
دنيا
آمد.
پدرش
هيبت
الله،
كارگر
بود و مادرش بتول نام داشت .وی تا
پايان
دوره
متوسطه
در
رشته تجربي درس خواند و ديپلم گرفت سپس بهعنوان سرباز ارتش در جبهه حضور
يافت و پانزدهم تيرماه 1365
، در آبهاي
خليج فارس بر اثر اصابت
موشك به كشتي،
شهيد شد. پیکر
وي را در
بهشت زهراي زادگاهش
به خاك سپردند.
.
در ادامه متن وصیتنامه مناجاتگونه شهید سعید سلیمانی را می خوانیم:
بسم الله الرحمن الرحيم
وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ
«مپنداريد كه شهيدان راه خدا مردهاند بلكه زنده به حیات ابدى شده اند و در نزدخدا روزى منعم خواهندبود.»
درود و سلام، بهپيشگاه امام زمان (عج ) و بادرود بهرهبر كبير انقلاب اسلامى ايران نايب امام خمينىكبير روحى فدا و با درود به روح پاك و طيبه شهدا از صدراسلام تاكنون
و با افتخار بر پدران و مادران و همسرانيكه مصائب زندگى را تحمل كرده ولى فرزندان و شوهرانشان درراه خدامشغول به جهاد مىباشند تا پرچم پرافتخاراسلام و آرمانهاى امام بارديگر برافراشته و زنده نگاه داشته شود.
بارپروردگارا، هدف ازآمدن بهجبهه رسيدن به لقاءالله و در بغل گرفتن وجه الله مى باشد. ازاينرو ازتو مىخواهم هرگونه كجروى و معصيتى را كه تاكنون داشتهام، برمن ببخشايى.
خداوندا، به ما درس تقوا بياموز و ما را متين و عبادتمان را از ريا و خودپسندى به دوردار. بگذار كه جزبه خاطر تو ننشينم و برنخيزم.
معبودمن، آمدن به جبههسعادت مى خواهد و جبهه مركز رشد و تكامل بخشيدن به انسان مى شود پس همانطورى كه دست مرا گرفتى و شامل اين سعادت كردى مرا ازخود دور مساز.
ياستارالعيوب، تو را بهحق حسين ابن على (ع)سرور و سالارشهيدان زمينه رشد و كمال را برايم فراهم ساز . من جز قطره خون ناقابلم چيزديگرى كه هستبدهم ندارم اين قطره ناقابل را از من بپذير.
از تمامى دوستان و اقوام كه بهنحوى با آنها مراودت داشتم و انها از من دلگيرند و يا ازطرف من نسبت به آنها گناهى سرزده؛ چه غيبت و يا تهمت و يا افترا كه براثرجهالت و ناخواسته بوده، عذرمىخواهم و از انهاحلاليت مىطلبم.
پدرجان، درود برشما كه رنجها و مشقتهاى زيادى را متحمل شدى تا فرزندى پرورش دهى كه اينگونه به جهاد فى سبيلالله بپردازد، گرچه من با چندخط و زبان الكن خويش نمىتوانم جبران حقى را كه برگردنم داريد،بكنم.
لذا از شما پوزش و حلاليت مىطلبم. حلاليت شما والدين بعد از رضاى خدا برگه عبور من ازپل صراط مىباشد.
مادرجان، چهزحمتها و دردها و سختيها برايم نكشيدى و متحمل نشدى و چقدر من قدر ناشناس بودم اگرعبادات من در راه خداقبول شده باشدحتى بازهم ارزش يك شب بىخوابى شما را ندارد. تو را بهجان على اكبر امام حسين (ع) از من رضايت داشته باشيد و حلالم كنيد.
خطاب به همسر: گرچه رفتارخوشايندى كه اسلام توصيه كرده نسبت به تو اعمال نکردم و گاهی كج خلقى و يا برخورد بدى داشتم امیدوارم برمن حقير ببخشى و بعد ازشهادتم فرزندانم را طورى تربيت كنى كه همچون پدرشان در راه خدا جهادكنند و همچون حسين (ع) و حضرت زينب (س)باشند. دنيا ، زندگى و همسر و فرزند داشتن ارزش والائیست ولى عاشق شدن و به لقاءالله پيوستن ارزشى بسى بالاتر و والاتر دارد. از من دلگير و نگران نشويد و ادامهدهنده راهم باشيد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
سليمانى
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری