نگاهی به حیات و کلام طیبه شهید« سید مصطفی حسینی»

نویدشاهدالبرز؛ شهید «سید مصطفی حسینی» که نام پدرش «سید محمد» است در اول آذر ماه سال 1342، در «روستای سرهه» از توابع «ساوجبلاغ» در خانواده ای مذهبی و زحمتکش به دنیا آمد. با سختی و مشکلات به مدرسه رفت تا کلاس سوم دبستان بیشتر نتوانست درس بخواند چون پدر او کشاورزی ساده بود و نمی توانست خرج تحصیل او را بدهد به این دلیل در سن دوازده سالگی به کارگری رفت. او در شرکت ما شروع به کار کردن سه بار به منطقه رفت و در اندیمشک دو بار مجروح شد و از آنجا به سربازی اعزام شد.

سرانجام در سال سی ام فروردین ماه 1363، در جزیره مجنون به شهادت رسید . تربت پاکش در جوار «امامزاده موسی» در سرهه نمادی از ایثار و شهادت در راه وطن است.

یکی از هم روستایی های شهید نقل می کند: روزی این شهید مبلغی را برای کمک به هیئت به من داد و گفت: این سهمیه من برای آقا ابا عبدالله الحسین است من احساس می کنم این دفعه که به جبهه می روم بازنگردم و برای آینده هم به مادرم گفته ام که در نبودن من همیشه سهم اقا را هدیه کند. این شهید با چهار نفر از دوستانش غسل شهادت را کرده بودند و بعد رفته بودند.

فرازی از وصیت نامه شهید«سید مصطفی حسینی»:

بسم الله الرحمن الرحیم

خدمت مادر بزرگ مهربانم!

امیدوارم که خدای منان به شما صبر بدهد و شما را از بندگان خوب خودش قرار دهد هیچ گاه به دلتان ناراحتی راه ندهید که خدای بزرگ نعمتی بزرگ به ما عطا کرده که ما هیچگاه جوابگوی این نعمت نخواهیم بود و از خدای بزرگ بخواهید ما را از مخلصان درگاهش قرار دهد.

خدمت مادر عزیزم !

به خدای بزرگ که نمی توانم وصف تو را بر زبان بیاورم و علاقه خویش را نسبت به شما بیان کنم و آن هم به خاطر ایمان شما و به خاطر فداکاری های شما در زندگی ما ولی امیدوارم که فاطمه زهرا (س ) روز قیامت از شما راضی باشد و در نزد او رو سفید باشید، خدایا! ترا به عزت و جلالت مادر بنده را روز قیامت در نزد ائمه اطهار رو سفید بگردان.

مادر جان! خواهش بنده از شما سرور گرامی این است که جان ابا عبدالله اگر خدای بزرگ از بنده راضی شده برای بنده گریه نکنید و هر وقت خواستی گریه کنی جان زهرا برای مظلومیت ابا عبدالله گریه کن. مادر به خدا قسم دوست ندارم این خانواده اسراء و مفقودین احساس ناراحتی و کمبودی بکنند اگر می توانید برای بنده از تشریفات دست بردارید و تمام مخارجی که می خواهید خرج کنید فقط برای جبهه های حق علیه باطل بفرستید و از خدای بزرگ و بی همتا بخواهید که ما را با ابا عبدالله محشور کند.

خدمت خواهرانم امیدوارم که زینب کبری (س) را در زندگی سر مشق خود قرار دهید، به خدا قسم اگر تقوی، را پیشه کنید همیشه پیروزید و الله را مد نظر بگیرید و نمازهایتان را با اخلاص به جا آورید و حجاب این سنگر زنان مسلمان را حفظ کنید و مقاوم و یاد روح خدا خمینی بت شکن ابراهیم زمان باشید.

خدمت برادران بسیج و سپاه :

ای عاشقان ابا عبدالله تقوی و پرهیزگاری را پیشه کنید و هرگز امام عزیزمان را تنها نگذارید برادران زمان، زمان با ارزشی است از آن استفاده کنیم و همیشه الله، الله را مدنظر بگیرید. سعی کنید به خوبان زمانه خودمان نزدیکتر باشیم و هیچ گاه برادران رزمنده را از یاد نبرید، همیشه در کارهایتان نظم داشته باشید. امیدوارم که خدای رحیم شما را از مخلصان درگاه خویش قرار دهد.

خدمت ملت غیور ایران :

اول سلام بر شما و درود بر شما که در راه حق جوان های خود را فدا می کنید. دوم ای کسانی که بعد از چندین سال پس از انقلاب از خواب بیدار نشده اید به خدا قسم در کشوری قرار گرفته اید که حجةاله ابن الحسن(عج) صاحب آن کشور است و بر آن کشور نظر دارد و در روز قیامت هیچ عذری از شما پذیرفته نخواهد شد. جهاد را ترک نکنید و اسلام را تنها نگذارید. قدر این برادران بسیج و سپاه را بدانید اینان کبوتران عاشقی هستند که مدت کمی در میان ما هستند که ما را از خواب خرگوشی بیدار کنند. اینان آیه های ایثارند که عملا برای ما نمایان می شوند. تلاش کنید تا خود را در صفوف اینان که اولیاء خدا هستند قرار دهید اینان به حق عاشقان بی ریای این ولایند در آخر بنده با شرمندگی از تمام کسانی که بنده را می شناسد حلالیت می طلبم و خطای بنده را به حساب می کنم نگذارید. خدایا! قلب های ما را از یاد و مهر خودت لبریز کن و تا ما نبخشیدی از دنیا مبر خدایا به رهبر کبیر انقلاب طول عمر عطابفرما و رزمندگان اسلام را به صحن و سرای مولا حسین (ع) برسان در آخر در سر قبر بنده بعد از نام خدای مهربان بنویسید :

که عاشقانت بر تو اگر تحفه جان آرند * سر کوی تو که زیره به کرمان آرند

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری