افسانه بهاران

نویدشاهد البرز؛ شهید «مرتضی غلام» که نام پدرش «جعفر» است در سال 1346، در تهران چشم به جهان گشود. وی تحصیلات خود را تا دیپلم ادامه داد و در حالیکه محصل بود پا به عرصه نبرد حق علیه باطل نهاد و سرانجام بعد از دفاع جانانه از دین و وطن خود در تاریخ بیست و نهم آبان ماه 1362، در پنجوین به شهادت رسید و تربت پاکش در بهشت زهرا تهران میعادگاه عاشقان و عارفان پاکباخته است.

یادداشتی از شهید «مرتضی غلامی» را در ادامه مطلب می خوانیم:

بسم الله الرحمن الرحیم

پروردگارا! تو ما را از ترسها و مشکلات ایمن نگه می داری و تطبیق کننده امور جهانی و از هرگونه عیب و نقصی پاک هستی.

پروردگارا! تو ما را از ترسها و و مسائل و همه فرشتگان مقرب الهی قادر نیستیم چنانکه باید و شاید حمد و سپاس تو را به جا آوریم.

ای خداوند ! سعدی به اندازه فهم خود در ستایش تو سخن گفت و گرنه پندار انسان چگونه به کمال تو می رسد؟

بنام او!

بنام پروردگاری که نام او موجب آرایش زبانها و یادگار روح هاست.

بنام پروردگاری که راحتی دلها و آرایش و زینت یافتن کارها با نام اوست.

بنام پروردگاری که نام او موجب راحتی روحها و کلیه مشکلات است.

بنام پروردگاری که از نام او حکمها جاری و اوضاع منظم می شود.

مشکلات بسیاری که با نام خداوند در دلها نوشته می شود بیگانگان بسیاری هستند که با خداوند آشنا شده ­اند انسانهای غافل و از خود بی خبری که با نام خدا به معرفت الهی می رسند مشتاقان بسیاری که با نام خدا دوستان واقعی را پیدا می کنند. نام خداوند هم در یاد است و هم به عنوان یک اثر جاودانی است تا روز قیامت نام خداوند را عزیز و گرامی بدار.

ثاثیر روی تو است که خاک را تبدیل به گل می کند یعنی از خاک گل بوجود می ­آید سخن خوب توست که جان و روح را حیران و سرگشته می کند.

هنگامی که آتش شراب رسیدن به تو را بنوشد از لطف و مهربانی تو سوختن را فراموش می کند.

آئینه زمان است این پیر در جماران

امام در جماران به مانند آینه ­ای است که وقایع روزگار را در خود منعکس می کند. پیکار گران صبح پیروزی از مرحله شهادت گذشتند در آن سوی جبهه­ یاران پیام پیروزی با خود دارند.

در میان شعله ­های آتش جنگ پیکر پاک و نورانی شهید مانند ستاره ای است که می­ سوزد زیرا راه و رسم پاسداران به مانند نامه ­ای است که در آن نامه شرح جانبازیهای پاسداران درج شده است.

پیکار گران اسلام که مانند قوم سربداران جان بر کف هستند در میدان جنگ ایمان و اعتقاد تا رسیدن به مرحله شهادت با خون خود پیش می روند گونه سرخ شهیدان را با خون شستشو دهید تا چهره روزگاران سرختر و باشکوهتر جلوه کند.

ای مسلمانان راستی کجایید که اکنون قابیل دیگری چون صدام به نبرد با شما آمده جان دادن در گور تا تارها (صدامیان) مایه ننگ است.

ای روح سرسبز و خرمی بخش باران پیکار گران اسلام در میان شعله­ های جنگ منتظر امدادهای غیبی هستند.

ای ابر پرشکوه اشکی از دیده خود فرو ریز زیرا با مرگ شهید افسانه بهاران به پایان رسید.

ای کسانی که از درک قدرت اسلام عاجزید با چشم دل (چشم بصیرت) امام در جماران به مانند آئینه روزگار است که وقایع زمان را در خود منعکس می کند.

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری