«هدیه ای برای مادر»
نویدشاهدالبرز؛ شهيد «نوروز حاجيقلي» در سال 1347، در خانوادهاي متدين و مذهبي در شهر قزوين ديده به جهان گشود و شروع به رشد كرد تا سن هفت سالگي آثار هوش و ذكاوت در وي مشهود بود. علاقه خاصي به شركت در مراسم عزاداري و سوگواري داشت. در اوايل انقلاب در راهپيماييها و تظاهراتها مردمي عليه رژيم منحوس پهلوي شركت ميكرد و بسیار به امام علاقه داشت. پس از پيروزي انقلاب اسلامي به فرمان امام وارد بسيج شد و به فعاليت پرداخت و در پي شروع جنگ تحميلي براي دفاع از كيان اسلامي وارد جبهههاي نبرد حق عليه باطل گرديد و به مبارزه با دشمنان دين و اسلام پرداخت. سرانجام در تاريخ هیجدهم مهرماه 1361، در عمليات «مسلم بن عقيل» در منطقه «سومار» با اصابت تركش به گردن به شهادت رسید.
به نقل از مادر شهيد است که
روز مادر بود او يك انگشتر طلا براي من گرفت و گفت اين را از من قبول كن اين يادگاري را نگهدار شايد ديگر مرا نبينيد بعد خداحافظي كرد و رفت و بعد از شهادت او من آن انگشتر را به جبهه فرستادم.
از شهید «نوروز حاجی قلی » وصیت نامه ای در دست است که در ادامه مطلب می خوانیم:
سلام و درود بر مهدی موعود صاحب الزمان (عج) یاور رزمندگان و نائب بر حق او پیرو جماران یاری کنند و مستضعفان امام خمینی و درود بر شهدای خونین انقلاب و کربلای حسین (ع) بر خانواده های این شهید سلام و درود بر مجرمین و معلولین انقلاب و کربلای حسین (ره).
«شهید قلب تاریخ است.»
خدمت تمامی امت قهرمان و شهید پرور و ایران و مسئولین متعهد به اسلام سلام و درود و دعای فراوانی می رسانم و امیدوارم که از زیر بار مسئولیت و از تعهد خود نسبت به خط امام و حفظ اسلام شانه خالی نکنید، پیرو خط رهبر و تابع امر او باشید.
خدمت پدر و مادرم سلام و درود می فرستم افتخار می کنم به شما که مرا با دستان خودتان هدیه خدا کردید پدر و مادرم عزیزم بعد او من برادرانم را یک یک به سنگرهای حق علیه باطل هر کجا که هست بفرستید تا از اسلام دفاع کنند. از شما می خواهم اگر که همیشه پیرو خط رهبر و ولایت فقیه باشید پدر و مادر عزیزم مرا حلال کنید من از کنار شما می روم و دیار عاشقان می پیوندم من آگاهانه قدم به این میدان نبرد گذاشتم فقط از شما التماس که مادر جان و پدر جان برایم گریه نکنید حتی قطره ای و مرا بی اجر نسازید و نگذارید منافقان از نام شهیدان سوء استفاده کنند، مادر جان! تو را به خدا قسم برایم گریه نکن آخر شهادت که گریه ندارد. فقط یادتان باشد که امام را دعا کنید.
برادرم! خواهرم! خدمت شما سلام و دعا می رسانم و امیدوارم پیرو خط امام و رهبر و تابع امر ولایت او باشید. خواهر جان! به مکتبخانه برو تا اسلام را بهتر بشناسی.
برادر جان! به سنگر ها برو تا هم اسلام و هم امام و همه را بشناسی حتی در سنگر دشمن اصلی را بهتر می شناسی و آخرین سلام و دعای خود را به اهل فامیل به خصوص مادر بزرگ و پدر بزرگ دایی ،عمو، خاله، عمه، کلیه آشنایان و فامیل ها از قول بنده دعا و سلام برسانید.
پیروزی شما را از ایزد متعال خواستارم.
خداحافظ همگی شما
حقیر خدا نوروز حاجی قلی
من مسلمانم حکم قرآنم سوی میدان رفته ام مادر خدا حافظ ؟ می رفته ام مادر خداحافظ
اگر باشد قرار آخر بمیرم *دلم خواهد که در سنگر بمیرم
خدایا! مرا عاشق خودت گردان و مرا به سوی خود بخوان.
خدایا! پدر و مادر مرا ببخش و پیامبر
خدایا! آنها را هم شفاعت فرما امین خدا حافظ
عاشق کربلا سرباز اسلام «نوروز حاجی قلی»
خدایا! خدایا! تو رابه جان زهرا تو را به حق مهدی تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد
انتشارات، هنری