رسالتی «زینبی» بر دوش مادر
نوید شاهد البرز؛ شهید «غلامحسن اصل دهقان» که نام پدرش «مهدی» و مادرش«پری» است که در دهم فروردین ماه 1338، در روستای « تنکمان» چشم به هستی گشود.
او از هفت سالگی وارد مدرسه ای در زادگاهش شد و تا سوم راهنمایی در «تنکمان» تحصیل کرد. او هم درس می خواند و هم کشاورزی می کرد و مابقی تحصیل را در نظر آباد ادامه داد و در سال 58 در رشته اقتصاد دیپلم گرفت و بعد از آن به خدمت مقدس سربازی رفت.
وی سرانجام پس از بیست و چهار ماه خدمت آن هم توام با جنگ در دهلاویز سوسنگرد و در خط اول جبهه در سوسنگرد پشت تیربار توسط عراقی های مزدور با خمپاره به شهادت رسید. تربت پاک شهید در گلزار شهدای تنکمان نمادی از ایثار و استقامت در راه وطن است.
به نقل از خانواده شهید است که:
او واقعا با ایمان بودند نماز و روزه را ترک نمی کرد و خوش اخلاق و خوش رفتار بود و درکارهای منزل به مادرم کمک می کرد.
او در جبهه هم تا آخرین نفس با دشمن جنگیدند و هر موقع که به مرخصی می آمد صحبت ا زجنگ می کرد و می گفت: بخواست خدا و سلامتی امام عزیز عراقی ها را نابود می کنیم.
روز پنج ماه رمضان 1359، بود که به مرخصی آمد و موقع برداشت محصول بود که با اینکه روزه دار بود به پدرش در برداشت گندم کمک می کرد و بعد از این که مرخصی اش تمام شد. زمانی که میخواست به جبهه برگردد به مادرش گفت که شما ضعیف هستید و نمیخواهد روزه بگیرید من به جای شما در جبهه روزه می گیرم این آخرین دیدارمان بود.
فرازی از وصیت نامه شهید «غلامحسن اصل دهقان» :
دشمنان اسلام و انقلاب ما، بی توجه بوجود شهادت در مکتب حیات بخش اسلام از هر طرف به ما هجوم می کنند و بر جنایت خویش می افزایند. پیام من برای حامیان انقلاب همیشه در دعاهایتان امام را دعا کنید و موضع نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی را حفظ کنید زیرا در این صورت کشور ما به استقلال کامل می رسد. خانواده عزیز خیلی آرزو داشتید که با تمام شدن سربازی من ازدواج کنم ولی این را میدانم که به لقاالله خواهم رسید و اگر من شهید شدم یک پیام برای مادر خود دارم و فکر می کنم که آخرین پیام من گویا خواست عمقی من است. مادر چون کوه استوار و ثابت قدم باش. جاودانه بمان و از حق خود و فرزندان این آب و خاک حمایت کن.
ای مادر!بیدارباش که شهادت من تو را از هدفت بازنگه ندارد چرا چون هدف بالاتر از اینهاست زینب وار کوله بار مصیبت را بدوش بکش و رسالت شهیدان را به هرکوی و برزن بانگ بزن و برسان.
و توای پدر گرامیم! تو نیز ثابت قدم باش و استوار پیش برو گمان مبری که شهدا مرده اند بلکه شهید شاهد است و جاودانه بر ظلم ابرجنایتکاران و شما ای برادرانم امیدوارم همیشه به حرفهای پدر گوش داده و نصیحتهای پدر را اجرا کنید و مبادا روزی پدر و مادر راناراحت نمایید و شما خواهران عزیزم میدانم که شهادت من شما را بس ناراحت میکند ولی از شهادت من ناراحت نشوید زیرا که دشمن آن موقع شاد خواهد شد و شهادت من باید باعث خوشحالی شما شود زیرا که من راهم را انتخاب کرده ام .
از برادر و خواهرانم می خواهم که علم انقلاب را به دست گرفته با منافقین وکسانیکه مخالف انقلاب هستند مبارزه کنید و من از همه شما حلالیت می طلبم.
غلامحسین اصل دهقان