فرازی از حیات و کلام طیبه شهید«اسداله فرهودی»: به کجا می رویم...
نوید شاهد البرز؛ شهید«اسداله فرهودی» در چهاردهم خرداد ماه سال 1341، در یک خانواده مذهبی و فقیر دیده به جهان گشود و دوران کودکی خود را در میان مشکلات و سختیها فراون پشت سر نهاد و در سن هفت سالگی وارد مدرسه شد و دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت کامل پشت سر نهاد و او در اوقات فراغت به کار کردن می پرداخت و حرفه جوشکاری را پیشه خود ساخت. تا اینکه بتواند خرج تحصیل خود را به دست بیاورد و کمکی به مخارج سنگین خانواده بنماید.
او در زمان انقلاب در اکثر راهپیمائیها و تظاهرات بر علیه رژیم منحوس پهلوی شرکت فعالی داشت و همیشه در صحنه حضور داشت و در پخش اعلامیه ها و نوارهای سخنرانی امام فعالیت می کرد و پس از پیروزی انقلاب به عضویت بسیج این نهاد مردمی درآمد و با منافقین و ضد انقلابیون مبارزه می کرد و با آنها سری آشتی ناپذیر داشت و با شروع جنگ تحمیلی او نیز همانند دیگر جوانان غیور این مرز و بوم از هیچ کمکی نسبت به جبهه ها و رزمندگان کفر ستیز دریغ نمی کرد و بارها در جبهه های جنگ حق علیه باطل شرکت نمود و سرانجام پس از رزم بی امان با دشمنان خدا و دین خدا در «عملیات بدر» در تاریخ بیست و دوم اسفند ماه 1363، در «جزیره مجنون» به درجه رفیع شهادت نائل آمد. تربت پاک شهید در بی بی سکینه کرج نمادی از ایثار و پایداری در راه وطن است.
وصیت نامه شهید «اسد اله فرهودی» را در ادامه می خوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند در هم کوبنده ظالمان و ستمگران.
شما ای اهل ایمان با آن کافران به قتال و کارزار برخیزید تا خدا کافران را به دست شما عذاب کند و خار گرداند و دلهای شما را به فتح و ظفر بر کافران شفا بخشد.
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و هستی بخش روح اله و با درود بر محمد رسول خدا و نجات دهنده و راهنمای کل مردم جهان و با درود بر علی (ع) شیر خدا و فاتح خیبر و با درود بر فاطمه زهرا یگانه الگوی زنهای عالم که امشب بر فرزندان پاکدامن و معصوم آن حضرت و سلام بیکران بر مهدی این نور الهی که امیدوارم هر چه زودتر خداوند در ظهور آن حضرت تعجیل بفرماید و با درود و سلام بر نایب به حق امام زمان امام خمینی این مرد پیکار و یاری دهنده مستضعفان و با درود و سلام بر شهدای راه حق و حقیقت و مجروحین و معلولین و جانبازان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی به خصوص برادران مرد آباد و برادر حقیر و کوچک شما (اسداله فرهودی) قلم به دست گرفته و می خواهم وصیت نامه ام را بنویسم و لازم می دانم که هم اکنون که این وصیت نامه را می نویسم از هر لحاظ آگاه هستم و راه راست خود را به قبولی خداوند متعال انتخاب کرده ام و از خداوند بزرگ لازمه تشکر و شکر را می کنم و زندگی خلقت من را یک برهه از زمان قرار داد که نصیب ما شد این انقلاب. این امام عزیز با یک انقلاب عظیمی که آن هم به لطف الهی و به رهبری امام بزرگوارمان روی داده و ما را از جاهلیت و خرافات نجات داده و اما چه سختیها البته برای اسلام که در این انقلاب ما نکشیدیم و یکی از این پیش آمدها این جنگ تحمیلی بود که روی داد و بر همه واجب است تا آن موقعی که جبهه به گفته امام نیرو نیاز داشته باشد واجب است باید برود (صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند بر اثر صبر ظفر آید) و یه جنگ خود ادامه بدهید و من هم در این جهاد در راه خدا قدم برداشته ام هر چند که من لایق گفتن این سخن ها را ندارم ولی به عنوان تذکر برایتان عرضه می دارم.
اول از برادران و خواهران
ارجمند می خواهم که جبهه را فراموش نکنند و امام و رزمندگان اسلام را یاری دهید و
سنگر مساجد و بسیج و نماز جمعه ها را خالی نکنند و همیشه در صحنه باشید که پیروزی
نزدیک است و دعا زیاد کنید که هر چه تا به حال خطرات از انقلاب خنثی شده است به
توسط ارتباط دعا با خداوند متعال بوده است و هر چه داریم از این دعاها داریم الان
که این وصیت نامه را می نویسم شب حرکت می کنیم برای منطقه برای عملیات که خدا می
داند بعد از رفتن من به جنگ چه صورت شود.
خدایا می شود این امت شهید پرور بروند برای اولین باربعد از چهار سال جنگ به کربلا برسند و عکسهای ما را به دست گیرند و ببرند به حرم سالار شهیدان بمالند و بگویند اینها بودند که شبها در سنگر ناله می کردند و آرزوی دیدن و زیارت قبر شش گونه امام حسین را داشتند.
یا الله خودت رحمی کن بر این مظلومیت نیروی قوت الهی و اگر من زنده می بودم قصد داشتم جنگ را تا موقع «و قاتلوهم حتی لا تکونوا» فتنه ادامه دهم ولی خدا ما را خواسته که از روی زمین فانی فساد و ظلم برداشته شود و به آخرت حقیقی برویم که آنجا خانه ابدی است و خدایا اعمال ما چه هست و از شما برادران بسیج و حزب الله که با هم همیشه در تماس بودیم . پیام من این است که همانطور که پایگاه بسیج به دست برادر مفقود «حسین یاری نسب» بود و حالا است بدین صورت باشد. خالی نگذارید و مواظب فرصت طلبان باشید که ضربه به این پایگاهها نزنند، بیایید به خود آیید و اعمال خود را به رضای خدا انجام دهید .
آیا شما وصیت شهدا نخوانده اید و اعمال برادران شهید مردآباد را ندیده اید فعالیتهای برادران را ندیده اید همچون یاری نسب ها و بیات ها که هنوز جنازه آنها به دستتان نرسیده است.خواستی مرتکب گناه بشوید، بروید قبرستان شهدا .
به خود آی ای بنده خوار و ذلیل خداوند متعال و شما ای پدرم که در روی زمین شب و روز به کشاورزی (عبادت) مشغول بودی تا ما را به اینجا رساندی و ما امانتی در دست شما بودیم که خدا خواست و برد .
امیدوارم که مرا وقتی در قبر می گذارند همه دوستان و خانواده ام و فامیلها می آیند همه مرا در زیر خروارها خاک می گذارند و ببیند که من چه با خودم می برم .آیا کسی هست که از شما به فریاد من برسد و بعد بروید فکر کنید چه بودیم و چه می کنیم و وای به کجا می رویم فرصت ها را از دست ندهید که فرصتها همچون ابر می گذرد.
و شما ای مادر مهربانم که زحمتها برای من کشیده اید و ثمر زحمت هایت را خدا در آخرت به شما می دهد و شما ای برادرانم که راه مرا ادامه می دهید که راه من راه حسین بود و خواهرانم شما همچون زینب باشید و استوار که ببینید به چه صورت بوده و شما هم کمی از آنرا عمل کنید و شما ای دوستان و فامیلها پیام من به شما ای ناست که قدر رهبر انقلاب را بدانید و ای خانواده مهربانم بگذارید هر چه برادران درباره من که صلاح دانستند کاری کنند و هیچ گونه دخالت نکنید. مبادا از خون من سوء استفاده کنید راضی نمی شوم و هرکس از خون من سوء استفاده کند و برادران اگر جنازه ام آمد در قطعه شهدای مفقود به خاک مبارک بسپارید.
امیدوارم که در ختم من تشریفات و اسراف نباشد و اول ختم من از حسین (ع) روضه بخوانید و بعد یادی از شهدای مردآباد و شهید حسین یاری نسب سالار مردآباد که خیلی دل ما را سوزانید یادی از آنها ببرید و بعد مصیبت مرا بخوانید و اگر گمنام بودم باز هم برادران بسیج هر طور شما خواستید عمل کنید و امام را دعا کنید و به عهد خود وفا کنید و پشتیبان ولایت فقیه باشید و منتظری سرور را دعا کنید و یک سری اوباش در محوطه هستند که منکر کار بعضی ها می شوند تا ابد با آنها مبارزه کنید و حمایت کنید از مردان خدا.
والسلام علیکم و رحمة الله برکاته
الحقیر الله فرهودی
«خط فقط حزب اله پیش مرگ روح اله به یاری جند اله»
«غلط می کنید بسیج را قبول ندارید ، بسیج فرشته روی زمین است.»
«بسیجیان غریب شهرند و شهید
جبهه»
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری