نقش رزمندگان کرجی در عملیات بیت المقدس به روایت «علی کرمی»
شنبه, ۰۵ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۰۱
سرنوشت این عملیات در گروه شکستن این خط بود و دشمن مقاومت می کرد و نیازبود که آتش ادوات و توپ خانه ما آن خطوط را بزند. رزمندگان کرجی جانانه در این منطقه جنگیدند... وقتی رزمندگان کرجی وارد خرمشهر می شوند ساعت تقریبا نزدیک های ظهر است و شهید «حاج علی گروسی» از بچه های ماهدشت که موذن هم بود بر بام مسجد جامع خرمشهر اذان می گوید و این اذان پیروزی و فتح است.
نوبد شاهد البرز؛ نقش مردم کرج و استان البرز در دفاع از میهن اسلامی شگفت انگیز است و این موضوع را می توان از رشادت های سرداران شهیدی همچون شهیدان «مهدی شرع پسند»، «یدالله کلهر»، «آجرلو» و بسیاری دیگر درک کرد.
استان سرافراز البرز هزاران شهید، جانباز و آزاده را تقدیم ندای مسیحایی امام راحل (ره ) کرد و هم و غم مردم این استان در سالهای دفاع مقدس، تنها حراست و پاسداری از ایران اسلامی و پشتیبانی از رزمندگان اسلام بود.
نوید شاهد البرز در آستانه آزاد سازی خرمشهر و سالگرد عملیات پیروزمندانه بیت المقدس به سراغ محقق و پژوهشگر دفاع مقدس پاسدار«علی کرمی» رفته است که بیشتر در مورد نقش رزمندگان اعزامی از کرج در عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر بدانیم. ماحصل این گفتگو را در پیش روی دارید:
***حاج آقا لطف می فرمایید؛ خودتان را معرفی کنید و از پژوهش هایی که در حوزه دفاع مقدس و نقش رزمندگان کرجی انجام شده نام ببرید؟
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿١﴾ وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿٢﴾ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا ﴿٣﴾
«علی کرمی» پژوهشگر حوزه دفاع مقدس هستم که از سال 1390، در قالب تیمی متشکل از من و آقای پارسا و سردار ادیبی و سردار اسلامی پژوهش های خود را شروع کردیم و در زمینه دفاع مقدس تحقیقات و پژوهش هایی انجام دادیم. تاریخ شفاهی را جمع آوری کردیم و عمده تحقیقات ما در مورد نقش رزمندگان کرجی و اعزامی های کرج در دفاع مقدس بود که ما حصل این پژوهش ها تدوین و تالیف کتاب های به نام « تپه کرجی ها» و کتاب «روز نهم » و «طلایه داران مجنون» است.
*** به نظر شما نقش رزمندگان کرجی را ابتدا در دفاع مقدس و به طور خاص در عملیات بیت المقدس چگونه بود؟
گروه دیگری به همین تعداد به فرماندهی «آقامهدی شرع پسند» به منطقه جنگی گیلان غرب اعزام می شدند. به این شکل بود که نیروهای کرجی در جبهه ها حضور پیدا می کردند. مثلا می گفتند: گروه برادر «کلهر» آمده اند و در آبادان مستقر شدند و گروه دیگری هم از جای دیگر می آمدند و در کنار آنها مستقر می شدند.
سپاه در آن زمان « مسئول محور» داشت. سپاه آبادان مسئولیت محور جبهه های خودش را داشت و این نیروها می رفتند تحت امر سپاه آبادان و سپاه آبادان موظف بود آنها را سازماندهی و پشتیبانی کند بنابراین آنها را در قالب دسته و گروه تقسیم می کرد و به خط می فرستاد.
از سال 1360، وضعیت جبهه ها تغییر پیدا کرد و همچنین با سقوط بنی صدر ملعون تغییر و تحولات خیلی خوبی را در منطقه داشتیم . اولین عملیاتی که بعد از سقوط بنی صدر در منطقه داشتیم عملیات ثامن ائمه بود که پنج مهر ماه سال 1360 توسط سپاه و ارتش این عملیات بزرگ که منجر به «شکست حصر آبادان» شد به وقوع پیوست.
این اولین عملیات مشترک بین سپاه و ارتش به شکل منظم بود که سپاه در آن مقطع «گردان » و ارتش «تیپ و لشکر» داشت .
بعد از عملیات پیروزمندانه «ثامن الائمه» سپاه به این فکر افتاد که سازمان رزمی اش را تشکیل دهد. گردان ها و تیپ های عملیاتی خودش را آنجا سازمان دهی کرد. تیپ «امام حسین»، تیپ «بیست و پنج کربلا»، تیپ «عاشورا»، تیپ «المهدی» و چند تیپ دیگر.
رزمندگان سپاهی که از شهرها اعزام می شدند در این تیپ ها سازماندهی می شدند و برای انجام عملیات اماده می شدند. در مناطق جنگی قرارگاه مشترک بین سپاه و ارتش بودند و قرار گاه مجزای سپاه و ارتش هم وجود داشت. قرارگاه «کربلا» که متعلق به سپاه بود و نیروهای تحت امر خود را داشت.
این اولین سازمان سپاه بود که وارد عملیات مشترک بین سپاه و ارتش در پاییز سال 60 ، به نام «طریق القدس» شد. پشتیبانی کننده ، توپخانه و زرهی و هوا نیروز تحت امر ارتش بود و نیروهای پیاده هم به عهده سپاه بود.
که عملیات خیلی خوبی هم انجام شد این موارد که توضیح دادم پیش زمینه «عملیات بیت المقدس» است. عملیات طریق القدس که منجر به آزادسازی شهر مرزی بستان و سوسنگرد و قسمتی از هویزه آزاد شد. سپاه با این چندتا عملیات که انجام داد و اعزام های مختلفی که به جنوب گسیل شدند باعث شد که سپاه یگان های رزمش را به صورت آشکار و کامل و بعضا استانی انجام دهد.
*** چگونه زمینه پیروزی در عملیات بیت المقدس فراهم شد؟
با دستاوردهای عملیات های انجام شده مانند فتح المبین، بیت المقدس، طریق القدس و غنایمی که گرفته شد زمینه عملیات بیت المقدس فراهم شد.
در منطقه جنوب غربی اهواز با رمز مقدس «یا علی بن ابیطالب» در دهم اردیبهشت سال ،1361 توسط یگان های سپاه و ارتش با هدف نهایی «فتح خرمشهر» آغاز شد که در سه مرحله انجام شد. در مرحله اول هدف شکستن خطوط پدافندی دشمن بودکه به خوبی انجام شد و در مرحله دوم گرفتن جاده های مواصلاتی دشمن ، جاده اهواز- خرمشهر و پادگان حمید همچنین قسمت اعظم از منطقه جبیر که دشمن مجبور به عقب نشینی شد و در این مرحله موفقیت هایی را داشتند که در هویزه و دارخوینو... عملیات های خوبی انجام شد. در مرحله سوم کار بسیار سخت تر بود و مقاومت دشمن خیلی سرسختانه بود و استحکاماتش محکم بود و یگان های ما قادر به انجام عملیات نبودند. در اینجا بود که سپاه باید وارد عمل می شد. روزبه روز دشمن تقویت می شد و نیروهای دشمن در شمال خرمشهرو اطراف خرمشهر تجهیز شدند.
خطوط پدافندی لایه به لایه تشکیل دادند و روز به روز تلفات بیشتر می شد و استحکاماتی هم به آن شکل نداشتیم. به هر حال یک حرکتی فرماندهان انجام دادند که نزدیک بیست روز طول کشید که در این مرحله رزمنده ها را آرایش دادند .
بعد از ملاقاتی که فرماندهان با حضرت امام داشتند امام فرموده بودند که توکل به خدا کنید و مشکلاتتون را حل کنید. دست غیبی در پشت رزمندگان بود جلسه ای را برگزار می کنند و شهید صیاد شیرازی داستان پیام امام را به فرماندهان تعریف کرد و آنها متوجه شدند که باید گوش به فرمان امام باشند و تکلیف بود که با همان شرایطی که داشتند عملیات را انجام دهند. علی رغم سختی امدادهای غیبی الهی شامل حال رزمندگان شد و مرحله سوم و چهارم انجام شد و در این فرصت چهار پنج روزه رزمندگان خود را به عقبه دشمن و شمال خرمشهر و مرز شلمچه و جاده بصره به خرمشهر رساندند.
تیپ المهدی به فرماندهی سردار رشید الاسلام «حاج علی فضلی» در عملیات فتح المبین تشکیل شد که در عملیات بیت المقدس هم فرمانده این تیپ «حاج علی فضلی» بود و فرمانده محور «آقا مهدی شرع پسند» بودند و جانشین فرمانده تیپ «شهیدیدالله کلهر» بود و «شهید حمید گلکار» هم یکی از فرمانده گردان های این تیپ بود.
سپاه کرج موظف بود که « تیپ محمد رسول الله» و تیپ «حضرت رسول» را پشتیبانی کند و به حول و قوه الهی این عملیات انجام شد و آنجا مهمترین منطقه عملیاتی را از دشمن گرفتند که سایت چهار و پنج بود. غنایم و اسرای زیادی از دشمن گرفته شد و در عملیات بیت المقدس «تیپ المهدی» و «تیپ الغدیر» و «تیپ علی بن ابی طالب» ماموریت داشتند در مرحله اول یک عملیات ایزایی در «شمال فکه» انجام بدهند و دشمن را به آن سمت بکشند در حالیکه عمده قوای سپاه و ارتش در جنوب اهواز بودند و عملیات خوبی در آنجا انجام شد و تلفات زیادی به دشمن وارد شد و ما در آنجا شهید، مجروح و اسیر داشتیم و ماموریت تیپ آنجا به انجام رسید و نیروها برای بازسازی به عقب برگشتند. نیروهای جدید و تازه نفس از کرج اعزام شد و گردان های جدید را تشکیل دادند و این نیروها آماده شدند برای اینکه مرحله سوم و چهارم عملیات را انجام بدهند. در مرحله چهارم بود که تیپ المهدی ماموریت داشت که جاده خرمشهر به بصره را از دشمن بگیرد و تصرف کند و عقبه دشمن را آنجا ببندد. یگان های دیگر هم ماموریت داشتند که به مرز شلمچه بروند و عقبه دشمن را در آنجا ببندند.
مسئول خط و محوری که باید ان خط را می شکستند شهید «یدالله کلهر» بود که رییس ستاد تیپ المهدی سردار «حسین دقیقی» بود.
سرنوشت این عملیات در گروه شکستن این خط بود و دشمن مقاومت می کرد و نیازبود که آتش ادوات و خطوط توپ خانه ای ما آن خطوط را بزند. رزمندگان کرجی جانانه در این منطقه جنگیدند.
در اثنای عملیات اعلام کردند که مهمات دیگر برای ادامه عملیات نداریم و از گردان و ادوات در خواست کردند که در این منطقه آتش بریزید . آقای فضلی هر کاری کرد نتوانست از جایی برای آتش پشتیبانی کمک بگیرد و زمان هم خیلی کم بود و یکم خرداد ماه 1361، بود که «حسین دقیقی» تعریف می کنند که در قرارگاه نشسته بودیم و بی سیم چی ها تماس می گرفتند که پشتیبانی کنید و ما مهمات نداشتیم که پشتیبانی کنیم و اگر هوا روشن می شد همه نیروهایی که داشتیم شهید می شدند و عملیات زیر سوال می رفت.
حسین دقیقی می گفت: آقای فضلی گوشی بی سیم را کنار گذاشت و با حالتی پر از حزن و اندوه از سنگر فرماندهی بیرون رفت و به نماز ایستاد. در سجده نمازش خیلی گریه می کرد و از حضرت زهرا کمک می خواست که کمکی کنند و حسین دقیقی میگه من دیدم بعد از چند دقیقه آقای فضلی بلند شد لباس هایش را تکان داد و گفت: حسین آقا دیدید آقا چی گفت ؟ آقا گفتند که خط شکسته شد. فضلی فکر می کرد که چیزی را که دیده من هم دیده ام. من متوجه شدم که ارتباطی با کسی برقرار شده است.
به سنگر برگشتیم دیدیم که حاج یداله کلهر در سنگر با کسی در حال صحبت کردن است و می گوید : آقای فضلی خط شکسته شد ما ادامه بدهیم ؟ پشت بی سیم مهدی شرع پسند بود که فضلی فورا پاسخ داد: بله! ادامه بدهید.
*** چه زمانی خرمشهر به طور کامل آزاد شد؟
حسین دقیقی می گوید: «در روز سوم بود که ما به جاده خرمشهر رسیدیم و به سمت رودخانه اروند رفتیم و منتظر دستور بودیم که به داخل شهر برویم. از چند محور وارد شدیم و اصلی ترین مسیر عقب نشینی و تردد دشمن در جاده شلمچه به بصره بود که مسدود شد و اولین گردان کرج به فرماندهی «آقا مهدی شرع پسند» وارد خرمشهر شد البته درگیری هم با دشمن داشتند و وقتی دشمن فهمید که دیگر راهی جز عقب نشینی و تسلیم ندارد در آنجا می آمدند و تسلیم می شدند. این عملیات ما ادامه پیدا کرد و با یگان های دیگر همدست شدیم تا به مسجد جامعه خرمشهر رسیدیم.»
وقتی رزمندگان کرجی وارد خرمشهر می شوند ساعت تقریبا نزدیک های ظهر است و شهید «حاج علی گروسی» از بچه های ماهدشت که موذن هم بود بر بام مسجد جامع خرمشهر اذان می گوید واین اذان پیروزی و فتح است.
اولین گردانی که از تیپ المهدی وارد خرمشهر شد گردان «منتظر قائم» به فرماندهی شهید« شرع پسند» بود. چیزی حدود هزارو پانصد نفر نیرواعزامی از کرج در عملیات بیت المقدس داشتیم.
هرچند که همه رزمندگان کرجی در تیپ المهدی نبودند خیلی از آنها در گردانهای دیگر بودند. اما نقش تیپ المهدی که متشکل از اعزامی های کرج بود را عرض کردم.
گفتگو از نجمه اباذری
نظر شما