سیری درحیات و کلام طیبه شهید پانزده ساله
نوید شاهد البرز؛ شهید «بیژن پیکان حیرتی» در اردیبهشت ماه سال 1347، در
خانواده مؤمن و مذهبی در استان مازندران در شهرستان «نوشهر» دیده به جهان گشود.
دوران خردسالی را پشت سر نهاد و پا به عرصه علم و دانش نهاد و دورۀ ابتدائی را با
هوش و ذکاوتی که داشت طی کرد و وارد دورۀ راهنمایی شد. سال اوّل را با موفقیت
تمام کرده ولی به علت مشکلات خانوادگی ترک تحصیل نموده و به کمک پدر در بیرون از
خانه به کار مشغول شد.
از همان کودکی و نوجوانی روحیۀ خدایی در وجودش نمایان بود.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با اینکه شهید دارای سن و سال کمی بود ولی از هیچ گونه
کمکی در بسیج دریغ نمیکرد و شبانه روز به دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی می پرداخت.
در پی شروع جنگ تحمیلی عراق که توسط استکبار جهانی بر علیۀ کشور نو پای اسلامی بود
در پشت جبهه به فعالیت پرداخت و کمکهای بي شائبه داشت تا اینکه دلش هوای
جبهه را کرده و با اجازه والدین و رضایت خاطر آنها به سوی جبهههای نبرد حق علیه
باطل شتافت و به مقابلۀ رو در رو با دشمنان اسلام پرداخت تا اینکه سرانجام در
تاریخ نوزدهم مرداد ماه 1362، در منطقه عملیاتی «حاج عمران» در حالیکه فقط پانزده سال بیش نداشت بر اثر اصابت ترکش و
سوختگی بدن به درجه رفیع شهادت نائل گردید که آرزوی دیرینۀ او بود. پیکر پاک شهید در گلزار شهدای روستای حیرت نمادی از استقامت و جانفشانی در راه دین و وطن می باشد.
از شهید والا مقام «بیژن پیکانی حیرتی» دو وصیت نامه با دست خطی
واحد در دست است و ما وصیت نامه ای که به تاریخ شهادت نزدیک تر است را در ادامه مطلب می آوریم:
با درود بر روان پاک شهیدان اسلام از ادم تا خاتم الانبیا و از کربلای عاشورا تا کربلای ایران
و سلام بر رهبر انقلاب و به خانواده عزیزم پدرم و مادرم و برادرم و خواهرم و فامیل و دوستان.
و سلام بر تمام شماها و ملت قهرمان و شهید پرور ایران.
بعد از عرض سلام اینجانب «بیژن پیکانی حیرتی» دارای شماره شناسنامه 5154 ، صادره از نوشهر محل تولد حیرت تاریخ تولد 1345، در کمال عقل و صحت نفس وصیت می نمایم که محل دفن حیرت پیش خواهر و برادر باشد.
اگر شهادت نصیب من شد گریه برایم نکنید و اگر گریه کردید خود را خوشحال نشان دهید چون که اگر شما ناراحت باشید این منافقین کوردل خوشحال می شوند.
اگر جنازه من به شما رسید تا خانواده ام و عمویم نیامدن مرا دفن نکنید. ... از همه شماها حلالیتی می خواهم و این راهی که من امدم شما از من هیچ ناراحت نباشید که من تنها ارزویم همین بود که اگر شهید می شوم در راه خدا شهید شدم. هر جا هستم خیلی خوشحال هستم که با «حبیب ابن مظاهرها» و «علی اکبر ها» همسفر هستم و این راهی است که خودم انتخاب کردم و این راه، راه حسین است.
ای منافقین و ای احتکارگران و ای کوردلان بدانید که ما تا انجایی که رهبرمان دستور بدهد پیش می رویم و این خونمان اگر قابل باشد در همین راه که راه حسین است نثار خواهیم کرد.
و شما ای پدر و ای مادر و ای برادر و ای خواهر و ای فامیلها و دوستان در هر جا که هستید امام را دعا کنید و رزمندگان و این عاشقان را دعا کنید که انشاءاله پیروز می شوند.
پشت جبهه را خالی نکنید فرصت به این از خدا بی خبران ندهید.
پیرو ولایت فقیه که ولی امر و نایب بر حق او امام زمان و حسین زمان پیر جماران باشید.
وقتی قران می فرماید:
«اطیعو الله و اطیعو الرسول اولی الامر منکم»
یعنی :
اطاعت از خدا می باشد بر هر فرد مسلمان تک تک واجب است که انجام وظیفه کند
و دیگر وقت شما عزیزان را نمی گیرم .
به امید پیروزی لشگر اسلام بر لشگر کفر جهانی
برادر شما بیژن پیکانی / سی و یکم تیر ماه 1362
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری