عید ما روزی است که کربلا و قدس را بگیریم

نوید شاهد البرز؛ «رمضانعلی فیضی» فرزند« رضا» می باشد که در سال 1344، در کرج چشم به جهان گشود. وی تحصیلات خود را تا سوم دبیرستان ادامه داد و به عنوان آرپی چی زن در منطقه عملیاتی «فکه » در بیست و ششم فروردین 1362، به درجه رفیع شهادت نایل آمد و مزار پاکش در گلزار شهدای «بیلقان» مظهری از ایستادگی و مقاومت در راه وطن می باشد.

از سرباز شهید «رمضانعلی فیضی» نامه ای به یادگار مانده است که ما در ادامه مطلب آن را می اوریم:

بسم تعالی

خدمت پدر و برادر عزیزم غلام سلام علیکم؛

پس از عرض سلام، امیدوارم که حال همگی شما خوب باشد. اگر از احوالات این جانب خواسته باشید، حالم خوب است و کسالتی ندارم پدر جان! الان که این نامه را می نویسم. از صبحگاهی آمده ام و ساعت حدود ده است. راستی «احمد بابا »پسر «حاج الیاس بابا» که بیلقان می نشیند پیش ماست در یکی از گروهان و حالش هم خوب است راستی از «مرضیه خانم» از قول من معذرت خواهی کنید که نمی توانم برایشان جواب نامه ام را که به من داده اند جواب بدهم.

پدر جان! راستی چند روز دیگر عید است و ما هم اینجاییم و شنید ه ام که شیرینی هم کوپنی شده است و من از شما می خواهم که شیرینی و از این مخلفات نخرید و بگذارید به ان ضد انقلاب ها برسد که دیگر اینقدر غرغر نکنند که با این غرغر کردنشان امام را ناراحت می کنند و اگر امام ناراحت شود ما سربازانش هم ناراحت می شویم.

من نمی گویم که عید نباشد عید باشد ولی هرچه ساده تر باشد بهتر است ولی در اصل عید ما روزی است که کربلا و قدس را بگیریم. عید ما روزی است که امام زمانمان ظهور کند راستی شنیده ام که قاسم هم به بسیج رفته است کار خیلی خیلی خوبی کرده و من هم خوشحالم ولی از قول من به او بگو که اول درسش را بخواند و بعد به بسیج برود ولی اگر بخواهد درس نخواند و به بسیج برود ان بسیج رفتن بدرد نمی خورد دوم اینکه بسیج که می رود به قول معروف پز ندهد که به بسیج می روم نه اگر راهش این باشد که برای اسم در کردن به بسیج برود نرود بهتر است او باید برای رضای خدا کارکند و با خلوص نیت.

خوب بگذریم؛ راستی پولی راهم که داده بودید به دستم رسید. والله ما را خجالت دادید، من صد تومان بیشتر نمی خواستم. خوب سلام گرم مرا به همگی برسان. راستی به جمیله هم بگویید که درسش را بخواند و حجابش را هم رعایت کند و نماز بخواند و چادر را حتما حتما سرکند که اگر این کار را نکند من از او راضی نیستم خدا هم راضی نباشد چون دیگر او بزرگ شده و باید با حجابش دهان ضد انقلابها را خرد کند.

همانطور که شهید پیام می دهد می گوید: خواهرم حجاب تو کوبنده تر از خون سرخ من است خوب همه بچه ها حالشان خوب است. ابراهیم فراهانی، الیاسی، حسین عبد شاه و کلانتری و خانواده همگی سلام می رسانند.

راستی من دوبار تا حالا تلفن کردم نگرفته است.شماره های کرجم که عوض شده توی نامه تان شماره تلفن دقیق را برای من بنویسید. خوب دیگر عرض ندارم. به همه خواهر ها و شوهرهاشان و بچه ها شان و به عموها و زن عموها و زن دایی ها و بچه هاشان سلام برسانید چون دیگر نامه جا ندارد. نتوانستم اسم همگی شان را ببرم می بخشید. خداحافظ

به امید پیروزی حق علیه باطل

می بخشید که بدخط نوشتم

جواب نامه فوری فوری فوری

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری