هنوز اندر خم یک کوچه ام...
نوید شاهد البرز؛ شهید پاسدار«غلامرضا شاهپور» فرزند «امام علی» در تاریخ پانزدهم شهریور 1340، در «مرد آباد» کرج دیده به جهان گشود و از نظر اقتصادی بسیار ضعیف و مستضعف بود. وی دوران کودکی خود را با زجر و سختی گذراند و در سن هفت سالگی جهت کسب علم و دانش به مدرسه رفت و تا کلاس سوم نظری در رشته تجربی تحصیل نمود.
ایشان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی مشغول تحصیل بود و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در بسیج محل ثبت نام کرد و در آنجا شروع به فعالیت کرد.
پس از مدتی که در بسیج محل مشغول فعالیت بود به صورت داوطلب به جبهه رفت و مدت سه ماه در جبهه بود و وقتی که ماموریتش تمام شد برای ثبت نام به سپاه پاسداران کرج رفت و به عضویت سپاه درآمد.
پس از مدتی که در سپاه بود داوطلب رفتن به جبهه شد تا اینکه در تاریخ بیستم فروردین ماه 1362، در عملیات والفجر یک در منطقه «فکه» بر اثر اصابت ترکش به ناحیه پا به درجه رفیع شهادت نایل گردید.
شهید « غلامرضا شاهپور» در وصیت نامه خود چنین می نگارد:
هرکس که مرا طلب کند خواهد یافت و هرکس که مرا بیابد خواهد شناخت و هرکس که مرابشناسد عاشقم خواهد شد و هرکس که عاشقم شود عاشقش خواهم شد و هرکس که عاشقش کردم او را خواهم کشت و هرکس را که بکشم دیه او برگردن من خواهد بود و هرکس که دیه اش بر گردن من باشد دیه اش را خواهم پرداخت.
پس از ستایش خداوند سبحان و درود بر رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) بالاخص حضرت مهدی (عج) و نائب بر حقش رهبر خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و ملت شهید پرور ایران و برادران پاسدار و ...
ای وای بر من که بعد از بیست و یک سال که از عمرم می گذرد، هنوز اندر خم یک کوچه ام زیرا که از نعمتهایی که پروردگار به من داده سپاسگزاری نکرده ام و شرمنده ام آنگونه که خداوند خواسته زندگی نکرده ام و به دستوراتش آنطور که باید عمل نکرده ام و امیدوارم که خداوند با رحمتش ما را بخشیده و با عدالتش با ما رفتار نکند و اما امت شهید پرور و قهرمان خداوند بر شما منت نهاد و این رهبر را به سویتان گسیل داشت تا با پیروی از مکتب همیشه جاوید اسلام و سنت رسول اکرم (ص) آنچنان زندگی کنید که او می خواهد و آنچنان از حق دفاع و بر ظلم و بر باطل بشورید که به سعادت برسید و در جوار پاک رسول اکرم (ص)زندگی کنید.
خداوند انقلاب اسلامی را رهبری امام نجات داد و ملت ایران راکه در زندگی دنیوی گم شده بودند بوسیله اسلام زنده ساخت و جوانان را آنچنان عاشق ساخت و مکتبی به بار آورد که اکنون مشتاقانه هجوم می برند و بر دشمنان بعثی و مزدوران آمریکایی و به طور کلی بر کفار و منافقین و برای دفاع از دین خود و مکتب خود جان را چه ارزش باشد که فدا نکنند.
شهادت برای ما سعادت است و افتخار هرکس لایق باشد به چنین مقام والایی می رسد.
و اما پدر و مادر عزیزم خداوند ان شاءاله به شما صبر دهد و پدر و مادر جان در شهادت من گریه نکنید چونکه آرزوی من این بود و امیدورام که شهادت من باعث شود که هرچه بیشتر از پیش در راه اسلام قدم برداشته و به دستورات الهی عمل نمایید و امیدوارم که شما هرچه بیشتر به تقوای الهی رسیده و در راه نشر اسلام بکوشید و در این بحرانهای سیاسی موجود فقط پیرو امام و دستورات او باشید و برادران عزیزم بعد از شهادت من اسلحه مرا به دوش گرفته و دنبال خط امام و و لایت فقیه به مبارزه بی امان خود با کفار و منافقین ادامه دهید و سعی کنید به پدرو مادرم بیشتر نیکی کنید و اما مادربزرگ و دایی عزیزم ، امیدورام شما هم همانطور که هستید دنباله رو امام بوده و مراهم حلال نمایید و اما سخنی با دوستان و آشنایان، امیدوارم که راه شهیدان را ادامه و پیرو صدیقی برای ولایت فقیه باشید و مرا هم حلال نمایید و اما سخنی چند با برادران پاسدار برادران همانطور که هستید پیرو امام و ولایت فقیه بوده و به مبارزه بی امان خود با کفار و منافقین ادامه داده و ان شاءاله به یاری خداوند پیروزید، چونکه خداوند خودش می فرماید که پیروی از آن مومنین است و با همدیگر مهربان بوده و امر به معروف و نهی از منکر یادتان نرود.
چون رسول خدا می فرماید: آنروزی که امر به معروف و نهی از منکر از میان امت من برود آنها هلاک خواهند شد و به شدت با خط های انحرافی که در مقابل خط امام هستند مبارزه کنید و اجازه نفوذ آنها را در سپاه ندهید و این بنده حقیر را هم حلال کرده و اگر برادری از ما کدورتی دارند به بزرگی خودش ببخشد.ان شاءاله
و اما کتابهایم متعلق به برادرانم می باشد و بدهکاری و طلبکاریهایم راهم دائی ام می داند.
به امید شهادت و السلام و علی من اتبع الهدی
و
اما یک مساله دیگربا خانواده ام امکان دارد اتفاقی واقع شود که جنازه من به دست
شما نرسد. آنگاه به یاد شهدای کربلا بیفتید و ناراحتی به خود راه ندهید و هر وقت
دلتان گرفت به گلزار شهدا بروید و به مزار
این همه شهید بنگرید، آنوقت درد خود را فراموش خواهید کرد.
چهاردهم مهرماه 1361
منبع:
پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری