پیام صبر استقامت و انسانیت در نامه های معلم شهید

نویدشاهد البرز:

شهید «نایبعلی سیفی» فرزند «شعبانعلی» در سال 1334، دریکی ازمناطق طالقان به نام «وشته» چشم به جهان گشود و دوران تحصیلاتش را تا فوق دیپلم ادامه داد و به شغل شریف معلمی در آموزش و پرورش استخدام شد. بعد از ازدواج او صاحب سه فرزند دختر شد. برایخدمت و امرار معاش شغل شریف معلمی را برگزید و همچنان به تربیت و تعلم مشغول بود. او معلمی فداکار و دلسوز بود که در سنگر دانش و تربیت به تربیت نسل انقلاب اهتمام داشت  و برای دفاع از کشور به جبهه عشق و ایمان روی آورد.

در دوران جنگ تحمیلی برای دفاع از مملکت خود به پیکار با دشمن بعثی جامه رزم به تن نمود و در یکی ازاعزامها به جبهه حق علیه باطل درمنطقه سومار بعد از مجاهدت ها و پایمردیهای فراوان در روز بیستم اسفند ماه 1363، با اصابت ترکش به سر به درجه رفیع شهادت نائل آمد. تربت پاک شهید در گلزار شهدای وشته (بادامستان) نمادی از استقامت و پایداری است.

از شهید « نایبعلی سیفی» نامه هایی به یادگار مانده است که خواندن آنها خالی از لطف نیست.

بسم الله الرحمن الرحیم

خدمت خاله عزیزم سلام علیکم

با سپاس و ستایش برخداوند منان و با سلام و درود فراوان بر پیامبران بزرگ و ائمه اطهار و امام زمان و نائب برحقش امام خمینی و با اهداء سلام و درود فراوان بر روح پاک شهدای صدر اسلام و شهدای انقلاب اسلامی ایران و همچنین به شما خاله مهربان و زحمت کشم .

از فرسنگها راه دور سلام گرم قلبی خودم را می فرستم و در جبهه های حق علیه باطل به دعاگویی شما مشغول می باشم و در شهر شوش شهر خون و قیام جهت برگزاری نمازجمعه رفته بودیم و درحرم مطهر پیغمبر دانیال به یادش افتادم و برای شما و بقیه بچه ها زیارت نموده و خواستار سلامتی و موفقیت روزافزون شما ازخدای متعال و دانیال پیغمبر شدم و امیدوارم که مثل همیشه دارای صبر و استقامت و بردباری باشید چون نمونه انسان کامل و مومن می باشید و نهایتا نگرانی مرا نداشته باشید جای من خیلی خوب می باشد. والسلام مرا ببخشید.

فقط شما را سفارش می کنم برای نگهداری بچه ها و اما خدمت دخترخاله های عزیز نواب خانم و زینب خانم که اینجانب «نایبعلی سیفی» اگر به عنوان پسر خاله قبول داشته باشید سلام عرض نموده و اینجانب واقف زحمات شما نسبت به بچه های خردسال خودم می باشم. واقعا اینجانب مدیون زحمات شما می باشم در نتیجه از خدای یکتا می خواهم که برای همیشه در زندگی سربلند و موفق باشید. آرزوی من ازشما این است که کاملا حجاب اسلامی اخلاق اسلامی و برخورد صحیح و خداگونه داشته باشید و ازشما زینب خانم می خواهم که با معلمان عزیزم درسنگر مدرسه برخورد بهتری داشته و درصفوف نمازجماعت شرکت داشته و با معلمان مهربان و دلسوز باشید.

نهایتا سنگر مدرسه را با داشتن اخلاق اسلامی و حجاب واقعی حفظ کرده و خدای ناکرده خون شهدای انقلاب اسلامی به هدرنرود درضمن ازهمکاری شما نواب خانم و زینب خانم و خاله عزیز نسبت به نگهداری بچه کمال تشکر رادارم .

درجبهه خیال من راحت است امیدوارم که بتوانم جبران زحمات شما را بکنم. والسلام مرا ببخشید .

بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا بار پروردگارا مرا و فرزندانم را به پایدارنده نماز قرار بده و دعای ما رابپذیر

خدمت عیال محترم امهاخ خانم با سلام و دعای خیر و سلامتی شما و بچه های بی گناه را ازخدای جهان خواهانم و امیدوارم که از من راضی باشید و خواهش های درون خودمان با عدالت خداوند وفق بدهیم و بیش از آن چیزی را ندهیم که از عدالت خدا خارج باشد و شما می دانید که خدا حجت برما تمام نموده وهمگی عاشق او هستیم مثلا شما درسنگر خانه و من درسنگر جبهه و امیدوارم که دارای صبرو مقاومت وانسانیت تقوا شعورآگاهی بینش اسلامی زینب گونه فاطمه وار باعلی برخورد کنید و همیشه سوار برمرکب عقل شده ام خواهشهای نفسانی را کنار زده و شیطان را ازخود دور نموده و به یک انسان وارسته شجاع مدیر و مدبر آگاه به زمان و امام عصر که رهبری جامع را به عهده دارد شناخت پیدا بکنید. شما ببینید اگرمن درخانه درکنارشما باشم ولی جور و بی بندو باری، فحشا، زنا، در جامعه باشد آنجاست که ما یک حیوان بیش نیستیم و پس بیدار باشی که باید برای حفظ دین و ناموس رهبری از واجبات است و نهایتا همه گفتارخودم را که این نامه نمی گنجد درشعر زیر خلاصه می کنم و امیدوارم که موفق باشید.

به خونم نویسید لوح مزار که این است شهید ره عشق یار

به والله و بالله و تالله قسم بر آیه عصر من الله

که دست از دامنت من برندارم اگرکشته شوم الحکم لله

دیگر سرتان را دردنمی آورم چون برگه هم جایی برای نوشتن ندارد .

ازشما خانم محترم می خواهم که دریک نامه سلامتی خود و قوم وخویشان و بچه های عزیز بنام فاطمه ، سمیه ، کوثر را برایم بنویسید و اگر امکان دارد عکس بچه ها توی نامه برایم بفرستید. شما را به خدا قسم ازبچه درست مواظبت نمایید چون چندین شب متوالی خوابهای آشفته می بینم و ...  در پایان از قول ما به دائی بچه ها و همه فامیلها سلام برسانید. از من هیچ نگرانی نداشته باشید من جایم خیلی خوب است و همیشه به بازی مشغول هستیم.

این دومین نامه است که می فرستم چرا جواب نمی دهید کار من درجبهه درست مثل کار دبیرستان می باشد من فقط به رزمندگان درس می دهم و بعضی اوقات دربهداری کارمی کنم.

منبع: پرونده فرهنگي شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنري