نامه عاشورایی شهید «رضوان اله غلامی»
نوید شاهد البرز:
شهید "رضوان اله غلامی" در
سی ام مردادماه سال 1345، در "حسنک در" جاده چالوس کرج چشم به جهان هستی
گشود . وی تحصیلات خود را تا مقطع راهنمایی ادامه داد و وارد سپاه پاسداران
شد و در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، شجاعانه به پاسداری و حراست پرداخت و سرانجام در
تاریخ سیزدهم اسفندماه سال 1364، در منطقه فاو بدرجه رفیع شهادت نایل آمد. تربت پاک شهید در «حسنک در» جاده چالوس می باشد.
نامه های عاشورایی به یادگار مانده از شهید «رضوان اله غلامی» که حاکی از عشق به امام حسین (ع) و یارانش و اهل بیت می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
لبیک یا ابا عبدالله لبیک یا محرم لبیک یا شهادت
با درود و سلام بر شهیدان
جاودانه اسلام؛ سلام بر حسین، سلام بر محرم، اسلام بر عاشورا، سلام بر خمینی حسین
زمان، سلام بر تو ای برادر و خواهری که پشت جبهه را همچون سنگری نفوذ ناپذیر کرده
اید.
درود بر رزمندگانی که جبهه نبرد را با حماسه و شهادت خود عطر آگین کرده اند الآن که این نامه را می نویسم غم عجیبی گرفته ام به یاد گناهان می خواهم با یکی در دل کنم. چه خوب که خطاب به شما باشد. امیدوارم که به عرایض من با لحن تمسخر نگاه نکنید.
محرم در آستانه نزدیک
شدن است. شهادت طلایه دار قیام ما نزدیک است. شهادت سالار و سردار شهیدان نزدیک است.
ما هر چه داریم از همین محرم و صفر است ( امام خمینی )
پروردگارا این قلب ما آنقدر سیاه شده است که به یاد حسین نمی توانیم لحظه ایی گریه کنیم. از امام سجاد نقل است که انسان هر گناهی مرتکب می شود لکه سیاهی در قلبش پدید می آید و هر چه گناهان بیشتر می شود این لکه بزرگتر می شود تا جائی که تمام قلب را می پوشاند و ای بر روزیکه این لکه تمام قلبمان را فرابگیرد دیگر راه علاجی نیست. انسان باید به یاد حسین دیوانه شود. این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست این چه شمعی است که دلها همه پروانه اوست.
بیا کمی به یاد عاشورای حسینی باشیم. از لحظه رسیدن حسین به دشت کربلا شروع کنیم. لحظه هایی که تحولی عجیب در انسان به وجود می اید شب عاشورا انسان بداند روز دیگر سر ندارد فقط آنهائی می توانند شهادت را بپذیرند که نفسشان را به تسلط خویش در آورده باشند.
گروهی
او را ترک کردن اینها همانند همانهایی هستند که در اوایل انقلاب خودمان، ادعایشان
می شد اما همینکه جنگ تحمیلی آغاز گشت نشان می دادند که منظورشان از انقلاب چیز
دیگری بوده است. به صحنه نبرد می رویم روز عاشورا جوانان بنی هاشم را می نگریم که چگونه
داوطلبانه با عزمی جزم به میدان نبرد شتافته و برای رسیدن به معشوق و لقاء الله
از هم سبقت می گرفتند.
حسین جان! اگر در آن زمان در روز عاشورا جوانان داوطلبانه
زیر تیغه شمشیر می رفتند در انقلاب ما در
این جنگ تحمیلی جوانان عزیز ما داوطلبانه بر روی مین میروند. الله اکبر آخر کی
می تواند جلوی چنین ملتی بایستد که چنین ایثار می کنند. به یاد علی اکبر حسین نیفتیم
که چگونه با لبهای تشنه به شهادت رسید. بگوییم ای حسین رهروان علی اکبر جوانان ایران
زمین، نوجوانان این مرز و بوم در راه رسیدن به مرقد تو هستند به یاد علی اصغر آن طفل
شش ماهه حسین اطفال چهار روزه ما را زیر بمبارانهای وحشیانه شهادت می رسانند آنها را
می سوزانند. صحنه صحنه این پیکار شباهتی عجیب با روز عاشورا دارد.
منبع: پرونده فرهنگي شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنري