فرازی از وصیت شهید طلاییه؛ شهادت برای من سعادت است
نویدشاهد البرز: شهید «غفار پوردشت» در سال 1342، در یک خانواده مذهبی از طبقه متوسط به دنیا آمد و تحصیلات خود را تا چهارم ابتدایی ادامه داد و به علت مشکلات عدیده و عدم علاقه به ادامه تحصیل و کمک به خانواده ترک تحصیل کرده و در کارخانه فخر ایران از سن بیست و دو سالگی مشغول به کار شد و علاوه بر کار در کارخانه در کارهای کشاورزی هم چون که بزرگترین فرزند پسر خانواده بود به پدر کمک می کرد و او را در کارها یاری می نمود.
در زمان انقلاب در راهپیماییهایی که جوانها به راه می انداختند شرکت می کرد و بعد از انقلاب به محض تشکیل بسیج در روستا در آن ثبت نام نمود و شروع به فعالیت کرد. در سال 59ـ60 در مسیر فخر ایران و هشتگرد به علت برداشتن یک سیم که توسط منافقین در کنار خیابان پرتاب شده بود دو انگشت خود را از دست داد و به همین علت از خدمت سربازی معاف شد ولی به علت عشق و علاقه خدمت به اسلام و انقلاب و داشتن نقص عضو در سال 61 به جبهه اعزام شد و در قصر شیرین به مدت سه ماه با بعثیان کافر به نبرد پرداخت و در مرتبه دوم در سال، 62 برای بار دوم به جبهه حق علیه باطل اعزام شد که در عملیات خیبر در جبهه طلاییه در سپیده دم دهم اسفند ماه 1362، به درجه رفیع شهادت نائل آمد. تربت پاک شهید در گلزار شهدای «قارپوز آباد» نمادی از عشق و ایثار به وطن و آیین خود می باشد.
فرازی از وصیت نامه شهید «عباسعلی غفارپور دشت»:
بسم الله الرحمن الرحیم
«هرکس جنگ نکند و نفس خود را آماده جنگ نگرداند بر شعبه ای از نفاق مرده است.»
با درود فراوان به پیشگاه اعظم و منجی انسانها و سلام بر مهدی صاحب الزمان (عج) و نائب بر حقش امام خمینی(ره) و سلام بر شهیدان و جان نثاران و به رزمندگان اسلام بر خانواده شهدا که با نثار جان خویش انقلابی اسلامی را به ما سپرده اند.
قسم بر آنکه جانم در دست اوست هستی و نیستیم را در راه اطاعت از فرامین او فدا می کنم. شهادت برایم یک سعادت است.
خواهران و برادران عزیز مواظب باشید که خون این همه شهیدی را که در راه اسلام ریخته شده زیر پا نگذارید و با وحدت و یکپارچگی خود پوزه مستکبران را به خاک بمالید. وصیت من به شما این است که نماز را به پا دارید و همیشه به یاد خدا باشید و کارتان را فقط و فقط برای خدا انجام دهید و در همه حال خدا را مدنظر قرار دهید قرآن را بخوانید و کارهای مستحبی را انجام دهید.
و تو ای خواهر این را بدان که حجاب تو کوبنده تر ازخون است این همه فرزندانی که تا به حال از دست ما رفته و شهید شده اند همه اش برای خدا و حفظ شعار اسلامی بوده است. پس سعی کن شعار اسلامی را حفظ کنی و تو ای دانش آموز عزیز در سنگر مدرسه کوشش کن که تا این مملکت را از یوغ استعمار بیرون آورده و خودکفا سازید.
بدان که تزکیه مقدم بر همه چیز است. میزان فعالیتهای خود را در ارگانهای وصیتی که دارم به جوانان عزیز از روحانیت حمایت بکنند و در مسجد و در دعاهای کمیل و توسل سهمی داشته باشیم و تا پرچم انقلاب اسلامی را بر تمام کشورها بر پا کنیم. به حرف های امام گوش کنید و به ندای امام لبک بگویید. پدر و مادر اگر من شهید شدم ناراحت من نباشید و این را بدانید که شهادت برایم یک سعادت است . پدر و مادر اگر شما درباره شهید شدن من ناراحت باشید و گریه کنید دشمنان اسلام می فهمند و خوشحال می شوند، پس سعی کنید برای من گریه نکنید مادر همیشه زینب وار باش و شما افتخار کن که چنین فرزندی را در دامن خود تربیت کردی که در راه اسلام و خدا و قرآن شهید شده و یک خدمت بزرگی به اسلام نمود.
جنگ جنگ تا پیروزی *** بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد*** خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.