شهید «محمدرضا نصیری»: من مومن نیستم اما دنیا برایم زندان شده
شهيد «محمدرضا نصيري»
درتاريخ هفدهم تیر ماه 1346، در خانوادهاي مؤمن و زحمتكش درشهر تهران ديده به جهان گشود.
ازهمان دوران كودكي مهر و وفا و شهامت و شجاعت را در چشمان او ديده ميشد و کودکی
سالم و صبور بود. او درسن هفتسالگي وارد دبستان شد و به تحصيل پرداخت. دوره
ابتدائي را با موفقيت به پايان رسانيد و وارد دوره راهنمايي شد و اين سهسال را
نيز با موفقيت تمامكرد و بعد از آن همزمان با ادامه تحصیل وارد بازار كار
شد و شغل مكانيكي را براي خود انتخاب كرد و و در این رشته مهارت کسب نمود.
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي روزها را به كار مشغول بود و شبها را براي دفاع از نهال انقلاب اسلامي به پاسداري و حراست از كشور ميپرداخت. درپي شروع جنگ تحميلي مکتب علم و دانش را رها کرد و به خدمات پشت جبهه روی آورد و بسیار تلاش و فعالیت می نمود که امکانات جبهه را فراهم کند.
تا اينكه دلش طاقت نياورد كه براي هميشه درپشت جبهه خدمت كند و طي يكدورة آموزش نظامي بهصورت فشرده و داوطلبانه روانه ميدانهاي نبرد شد و به مقابله با كفرستيزان پرداخت. تا اينكه سرانجام در دوم اسفند ماه 1364، درعمليات پيروزمند و ظفرمندانه والفجرهشت درمنطقه عملياتي «فاو» پس از مدتها ايثار و جهاد در راه خدا براثر اصابت تركش به درجه رفيع شهادت نائلگرديد و پيكر مطهرش در گلزار شهدای «امامزاده محمد كرج» به خاك سپرده شد.
به نقل از والدين شهيد چنین آمده است:
شهيد هميشه حقپوي و حقجوي بود و فقط آروزي شهادت داشت و او ميگفت: خدايا تا ما را نيامرزيدهاي از اين دنيا مبر.
پيام شهيد:
خواهرانم حجاب اسلامي را رعايت كنيد كه سياهي چادر شما از سرخي خون شهيدان بالاتر است.
از شهید گرانقدر« محمدرضا نصیری» نامه ای در دست است با مضمون وصیت نامه و مناجات گونه که آغازگاه سخنانش دو آیه از سوره توحید را عنوان کرده است و با درود به ولی امر مسلمین امام زمان(عج) سخنانش را پی گرفته که در ادامه متن خواهید خواند:
بسم الله الرحمن الرحيم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿۱﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿۲﴾
با سلام به پيشگاه ولى عصر
حضرت حجة بن الحسن العسكرى (عج) و نايب او امام امت.
با درود نثار برادرانى كه در راه استوار نگه داشتن پرچم حق شهيد شدند و ادامه دهندگان آنان مخصوصا اسيران و معلولين و مجروحين و رزمندگان جان بر كف.
با شكر گزارى از خداوندى كه در نهايت كار توبه پذير است و در نهايت ناسپاسى روزى رسان.
بارالها ! طاعتت مى كنم به خاطر سزاوار بودنت و شكر مى كنم كه ما را در چنين موقعيتى قرار دادى و چنين نعمتى به ما عطا كردى و جهاد را وسيله اى قرار دادى كه با كمال سرعت به وجه تو برسيم و اين زنجير را پاره كنيم.
خداوند! مومن نيستم ولى دنيا برايم زندان شده و زندگى دشوار .خداوندا! مرگ با غيرت به همه ما عطا كن.
حال كيست كه پند و اندرز بگيرد و از اين جاهليت بيرون بيايد و خود را به كاروان مخلصان برساند و خود را از اين منجلاب مادى بيرون بكشد. البته كه يقين به آخرت به دست نمى آيد مگر با داشتن ايمان و ايمان بوجود نمى آيد مگر با بريدن از تمام زيباييهاى دنيوى و ترك حرامات و مكروهات و به جا آوردن واجبات و مستحبات و خاشع و متواضع بودن در نظر خداوند در نماز و روزه و غيره.
فكر نمى كنم نوشتن اين بنده حقير ثمرى داشته باشد چه بسا كسى كه تمام عمر خود را بيهوده صرف كرده است حال در آخرين لحظات عمر خود مي خواهد توبه كند. وصيت؛ وصيت به چى؟! اگر ما حرف گوش كن بوديم از ائمه (ع) درس مى گرفتيم و غافل نمى شديم دنيا امتحانى بيش نيست. امتحان در اخلاص، تقوى و ايثار و تواضع .
از ملت شهيد پرور مى خواهم فقط از خط امام خارج نشوند و جنگ را سرلوحه تمام كارهاى خود قرار دهند و جداٌ مى خواهم كه به اين پيراهن خاكى و پاره بسيجى احترام بگذارند كه آنها مقربان درگاه اويند بعد ازخداوند بزرگ شما همه مديون اين جان بركفان هستيد .
در آخر چند دعا مى كنيم شايد خداوند نظر لطفى كند .
بار الها! پروردگارا! شهداى ما را با شهداى كربلا محشور بفرما و به امام امت طول عمر بيشترى عنايت بفرما.
تا ما را نيامرزيدى از دنيا مبر و گناهان ما را بريز آبروى ما را نريز.
خداوندا! راه راست را به همه ما مخصوصا جوانان نشان بده و ما را يك لحظه به خودمان وامگذار .
خداوندا! مريض هاى ما را مخصوصا معلولين و مجروحين را شفاى كامل عنايت بفرما .
خداوندا !رزمندگان اسلام را هر چه سريعتر پيروز بفرما .
در آخر گفته باشم كه تمام براى تذكر بود و چيزهايى كه بهروى نامه آمد حرف دل ما نبود و نيست .
از تمام شما التماس دعا داريم .
و السلام.
خداوند يار و ياور شما باشد .
محمد نصیری
روحش شاد